۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن انبارى، ابوبكر محمد بن قاسم انبارى'''، (271 | '''ابن انبارى، ابوبكر محمد بن قاسم انبارى'''، (271 -328ق) نحوى، لغتشناس، مفسر و عالم به علم قرائات بوده است. وى را گاه انبارى مىخوانند، اما غالباً ً لفظ ابن را بر آن مىافزايند؛ شايد بيشتر به آن جهت كه از پدر، ابومحمد قاسم بن محمد انبارى بازشناخته شود؛ زيرا ابومحمد نيز چون فرزند، خود مردى اديب و دانشمند بود و چندين کتاب داشته كه نام برخى از آنها با نام کتابهاى ابوبكر مشابه است. | ||
وى در 11 رجب 271ق، احتمالاً در بغداد زاده شد. او در كودكى نزد پدر و نيز نزد ابوجعفر احمد بن عبيد، ادب آموخت، سپس نزد مشاهير ادب و لغت و علوم قرآنى و حديث چون اسماعيل بن اسحاق قاضى، كديمى و ثعلب به تكمیل معلومات خود پرداخت. او به يمن حافظه نيرومند توانست بهسرعت در كار علم سرآمد گردد و چنان شد كه در زمان حيات پدر (يعنى پيش از 33 سالگى خود او) در همان مسجدى كه محل تدريس وى بود، او نيز گوشهاى برگزيد و به تدريس پرداخت. ظاهراً وى را كارى جز درس، خواه در مساجد و خواه در مجالسى كه خود تشكيل مىداد، نبود. تنها در اواخر عمر، زمانى كه شهرت فراگيرى كسب كرده بود، به دربار خليفه «الراضي» راه يافت و ظاهراً آموزگارى فرزندان او را به عهده گرفت. خليفه به او عنايت تمام داشت، چنانكه عادت بر آن جارى شده بود كه بر خوان خليفه نشيند و خادمان نيز مىدانستند كه خوراك خاص وى چيست و چه زمان آشامیدنى او را بايد تقديم كرد. یک بار هم وى در بازار دل به كنيزكى سپرد؛ خليفه بىدرنگ آن كنيزك را خريده به خانه او روانه ساخت. | وى در 11 رجب 271ق، احتمالاً در بغداد زاده شد. او در كودكى نزد پدر و نيز نزد ابوجعفر احمد بن عبيد، ادب آموخت، سپس نزد مشاهير ادب و لغت و علوم قرآنى و حديث چون اسماعيل بن اسحاق قاضى، كديمى و ثعلب به تكمیل معلومات خود پرداخت. او به يمن حافظه نيرومند توانست بهسرعت در كار علم سرآمد گردد و چنان شد كه در زمان حيات پدر (يعنى پيش از 33 سالگى خود او) در همان مسجدى كه محل تدريس وى بود، او نيز گوشهاى برگزيد و به تدريس پرداخت. ظاهراً وى را كارى جز درس، خواه در مساجد و خواه در مجالسى كه خود تشكيل مىداد، نبود. تنها در اواخر عمر، زمانى كه شهرت فراگيرى كسب كرده بود، به دربار خليفه «الراضي» راه يافت و ظاهراً آموزگارى فرزندان او را به عهده گرفت. خليفه به او عنايت تمام داشت، چنانكه عادت بر آن جارى شده بود كه بر خوان خليفه نشيند و خادمان نيز مىدانستند كه خوراك خاص وى چيست و چه زمان آشامیدنى او را بايد تقديم كرد. یک بار هم وى در بازار دل به كنيزكى سپرد؛ خليفه بىدرنگ آن كنيزك را خريده به خانه او روانه ساخت. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش