۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حائري يزدي، مهدي' به 'حائری یزدی، مهدی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''نظریه شناخت در فلسفه اسلامی'''، تقریرات استاد مهدی حائری یزدی در موضوع شناخت و معرفتشناسی در فلسفه اسلامی است که توسط عبدالله | '''نظریه شناخت در فلسفه اسلامی'''، تقریرات استاد [[حائری یزدی، مهدی|مهدی حائری یزدی]] در موضوع شناخت و معرفتشناسی در فلسفه اسلامی است که توسط [[نصري، عبدالله|عبدالله نصری]]، به نگارش رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در مقدمه ناشر، به بیان خاستگاه مباحث معرفتشناسی پرداخته شده و به این نکته اشاره شده است که آدمی موجودی پرسشگر است که از آغاز خلقت خویش، در برخورد با پدیدههای گوناگون عالم هستی، میل به دانستن را پیشه خویش کرده است<ref>ر.ک: مقدمه اول (پیشگفتار)، ص13</ref>. | در مقدمه ناشر، به بیان خاستگاه مباحث معرفتشناسی پرداخته شده و به این نکته اشاره شده است که آدمی موجودی پرسشگر است که از آغاز خلقت خویش، در برخورد با پدیدههای گوناگون عالم هستی، میل به دانستن را پیشه خویش کرده است<ref>ر.ک: مقدمه اول (پیشگفتار)، ص13</ref>. | ||
در مقدمه نگارنده، به موضوع کتاب و ویژگی آن، اشاره شده است؛ از جمله چنین آمده است: کتاب حاضر، مجموعه درسهای شناخت استاد حائری یزدی است که در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، تدریس میکردند. ایشان بهجای آنکه بهصورت انفعالی به مسائل روز بپردازند، مسئله شناخت را از دیدگاه فلسفه، آنهم بهصورت مبنایی مطرح کردند. در این درسها، برخی از ابعاد و مسائل علمشناسی فلسفی از دیدگاه فلسفه اسلامی، مورد پژوهش قرار گرفته است. در این مجموعه درسها، استاد از برخی مقایسهها غافل نماندند؛ هرچند بنا نداشتند که این بحثها را بهصورت فلسفه تطبیقی مطرح کنند. نکتهیابیهای خاص استاد نیز در این درسها بهخوبی آشکار است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص15</ref>. | در مقدمه نگارنده، به موضوع کتاب و ویژگی آن، اشاره شده است؛ از جمله چنین آمده است: کتاب حاضر، مجموعه درسهای شناخت استاد [[حائری یزدی، مهدی|حائری یزدی]] است که در سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، تدریس میکردند. ایشان بهجای آنکه بهصورت انفعالی به مسائل روز بپردازند، مسئله شناخت را از دیدگاه فلسفه، آنهم بهصورت مبنایی مطرح کردند. در این درسها، برخی از ابعاد و مسائل علمشناسی فلسفی از دیدگاه فلسفه اسلامی، مورد پژوهش قرار گرفته است. در این مجموعه درسها، استاد از برخی مقایسهها غافل نماندند؛ هرچند بنا نداشتند که این بحثها را بهصورت فلسفه تطبیقی مطرح کنند. نکتهیابیهای خاص استاد نیز در این درسها بهخوبی آشکار است<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص15</ref>. | ||
در بخش نخست، به بحث از روش اندیشه در حکمت اسلامی پرداخته شده است. خلاصه روش اندیشه، این است: پژوهشگر، در ابتدا باید یک سلسله معلومات را برای خود بهعنوان پایگاه اندیشه در نظر بگیرد و پس از آن، بهسوی مجهولات تصوری و تصدیقی سیر منطقی کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. | در بخش نخست، به بحث از روش اندیشه در حکمت اسلامی پرداخته شده است. خلاصه روش اندیشه، این است: پژوهشگر، در ابتدا باید یک سلسله معلومات را برای خود بهعنوان پایگاه اندیشه در نظر بگیرد و پس از آن، بهسوی مجهولات تصوری و تصدیقی سیر منطقی کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در بخش هفتم، به این نکته پرداخته شده است که در بحث از علم، این سؤال مطرح است که آیا میتوان شیء خارجی را به ذهن انتقال داد یا ذهن را با شیء خارجی متحد کرد؟ به نظر نویسنده، این کار قلب و انقلاب بوده که امری محال میباشد؛ چراکه پدیدههای ذهنی از یک نوع هستی برخوردارند و پدیدههای خارجی از نوعی دیگر از هستی و بدون شک ما به صورتهای ذهنی و پدیدههای جهان درون، علم داریم؛ چراکه این امور، نزد ما حضور دارند، ولی به یک شیء خارجی که مستقل از ماست، چگونه میتوان علم پیدا کرد؟<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. | در بخش هفتم، به این نکته پرداخته شده است که در بحث از علم، این سؤال مطرح است که آیا میتوان شیء خارجی را به ذهن انتقال داد یا ذهن را با شیء خارجی متحد کرد؟ به نظر نویسنده، این کار قلب و انقلاب بوده که امری محال میباشد؛ چراکه پدیدههای ذهنی از یک نوع هستی برخوردارند و پدیدههای خارجی از نوعی دیگر از هستی و بدون شک ما به صورتهای ذهنی و پدیدههای جهان درون، علم داریم؛ چراکه این امور، نزد ما حضور دارند، ولی به یک شیء خارجی که مستقل از ماست، چگونه میتوان علم پیدا کرد؟<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. | ||
در بخش هشتم، به بررسی دیدگاه ملاصدرا پیرامون هستی و چیستی علم، پرداخته شده است. ملاصدرا در بحث از وجود علم، بر مسئله اصالت وجود تکیه میکند. اصالت وجود، حتی در مسئله جعل نیز دخالت دارد؛ یعنی هر چیزی را که شما فرض میکنید، مربوط به وجود آن شیء است، نه چیستی آن. چیستی شیء، مفهومی است که فقط در ذهن وجود دارد و از اشیاء به دست میآید. بر چیستی شیء اثری مترتب نیست و آنچه اثر دارد، محتوای شیء است که همان وجود آن میباشد<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | در بخش هشتم، به بررسی دیدگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] پیرامون هستی و چیستی علم، پرداخته شده است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در بحث از وجود علم، بر مسئله اصالت وجود تکیه میکند. اصالت وجود، حتی در مسئله جعل نیز دخالت دارد؛ یعنی هر چیزی را که شما فرض میکنید، مربوط به وجود آن شیء است، نه چیستی آن. چیستی شیء، مفهومی است که فقط در ذهن وجود دارد و از اشیاء به دست میآید. بر چیستی شیء اثری مترتب نیست و آنچه اثر دارد، محتوای شیء است که همان وجود آن میباشد<ref>ر.ک: همان، ص70</ref>. | ||
در بخش نهم، به موضوع اثبات علم از راه قضایای حقیقیه پرداخته شده است. در بحث از علم، گفته شده که اگر علم خاصیت ضرورت داشته باشد، در مورد شناسایی اشیای خارجی، چنین ضرورتی محال است؛ یعنی به ضرورت منطقی نمیتوان اثبات کرد که اکنون من و شما در این کلاس وجود داریم. اگر شما وجود خود را در اینجا سلب کنید، تناقض پیدا نمیشود؛ یعنی اگر بگویید که من هستم، ولی کلاس نیست، یا کلاس هست و من نیستم، هیچ تناقضی حاصل نخواهد شد، بلکه شما فقط دروغ گفتهاید و دروغ هم غیر از تناقض است. از همین جاست که میگویند علم به وجود اشیای خارج از ذات ما، مستلزم تناقض نیست. در برابر این نظریه، باید اصل وجود علم را اثبات کرد<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. | در بخش نهم، به موضوع اثبات علم از راه قضایای حقیقیه پرداخته شده است. در بحث از علم، گفته شده که اگر علم خاصیت ضرورت داشته باشد، در مورد شناسایی اشیای خارجی، چنین ضرورتی محال است؛ یعنی به ضرورت منطقی نمیتوان اثبات کرد که اکنون من و شما در این کلاس وجود داریم. اگر شما وجود خود را در اینجا سلب کنید، تناقض پیدا نمیشود؛ یعنی اگر بگویید که من هستم، ولی کلاس نیست، یا کلاس هست و من نیستم، هیچ تناقضی حاصل نخواهد شد، بلکه شما فقط دروغ گفتهاید و دروغ هم غیر از تناقض است. از همین جاست که میگویند علم به وجود اشیای خارج از ذات ما، مستلزم تناقض نیست. در برابر این نظریه، باید اصل وجود علم را اثبات کرد<ref>ر.ک: همان، ص77</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در بخش پانزدهم، چند نظریه درباره وجود ذهنی مطرح شده است؛ بهعنوان مثال، امام فخررازی گفته است که علم، از مقوله اضافه است؛ یعنی وقتی که عالم به معلوم اضافه پیدا کند، علم حاصل خواهد شد. حال این سؤال مطرح است که علم از چه نوع اضافهای است؟ اضافه، یک جنس عالی است که باید نوع آن تعیین شود و تا نوع آن مشخص نشود، تحقق پیدا نمیکند. جوهر هم یک جنس عالی است که تا تحصل و تنوع به انواع خودش پیدا نکند، شناسایی نخواهد شد<ref>ر.ک: همان، ص139</ref>. | در بخش پانزدهم، چند نظریه درباره وجود ذهنی مطرح شده است؛ بهعنوان مثال، امام فخررازی گفته است که علم، از مقوله اضافه است؛ یعنی وقتی که عالم به معلوم اضافه پیدا کند، علم حاصل خواهد شد. حال این سؤال مطرح است که علم از چه نوع اضافهای است؟ اضافه، یک جنس عالی است که باید نوع آن تعیین شود و تا نوع آن مشخص نشود، تحقق پیدا نمیکند. جوهر هم یک جنس عالی است که تا تحصل و تنوع به انواع خودش پیدا نکند، شناسایی نخواهد شد<ref>ر.ک: همان، ص139</ref>. | ||
در بخش شانزدهم، به بررسی دیدگاه ملاصدرا پیرامون مشکل علم، پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است که نظریه ملاصدرا در این مسئله عمیق و لغزاننده است و اگر کسی آن را درست درک نکند، مانند برخی از بزرگان فلسفه، دچار لغزش میشوند<ref>ر.ک: همان، ص151</ref>. | در بخش شانزدهم، به بررسی دیدگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] پیرامون مشکل علم، پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است که نظریه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] در این مسئله عمیق و لغزاننده است و اگر کسی آن را درست درک نکند، مانند برخی از بزرگان فلسفه، دچار لغزش میشوند<ref>ر.ک: همان، ص151</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش