پرش به محتوا

و سقط القناع: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}  
}}  


'''و سقط القناع'''، تألیف احمد بن حمد بن سلیمان خلیلی، ردیه‌ای بر افکار و عقاید حشویه؛ و در ضمن آن معرفی و رد اباضیه است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم خمیس بن راشد بن سعید عدوی است.
'''و سقط القناع'''، تألیف [[خليلي، احمد بن حمد|احمد بن حمد بن سلیمان خلیلی]]، ردیه‌ای بر افکار و عقاید حشویه؛ و در ضمن آن معرفی و رد اباضیه است. مقدمه و تحقیق کتاب به قلم خمیس بن راشد بن سعید عدوی است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۳: خط ۳۳:
این اثر ردیه‌ای است بر عقاید یکی از پیروان مذهب حشویه مجسمه با نام عبدالرحیم طحان که ایراداتی بر قرآن کریم و سنت نبوی وارد کرده است. انتشار این سخنرانی در نتیجه درخواست بسیاری از مسلمان در مدارس اسلامی مختلف است که اصرار به چاپ آن به‌صورت کتاب داشتند. این خود دلیلی است بر این‌که امت اسلامی درباره این طایفه حشویه که لباس اسلام را به باطل و بهتان پوشیده‌اند پس‌ازاین‌که باطل خبیثش برایش آشکار شد، اظهارنظر کردند. متأسفانه فرقه حشویه در همه جوامعی که یافت شوند ریشه تخریب و ویرانیند. هیچ فتنه‌ای نیست مگر آن‌که حشویه در پس آنند؛ به‌ویژه در موضوع قتل بی‌گناهان و اختلاف انداختن بین مسلمانان؛ ولی خداوند کید آن‌ها را آشکار کرده و پرده آن‌ها را کنار زده و نقاب آن‌ها را خواهد انداخت<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>.
این اثر ردیه‌ای است بر عقاید یکی از پیروان مذهب حشویه مجسمه با نام عبدالرحیم طحان که ایراداتی بر قرآن کریم و سنت نبوی وارد کرده است. انتشار این سخنرانی در نتیجه درخواست بسیاری از مسلمان در مدارس اسلامی مختلف است که اصرار به چاپ آن به‌صورت کتاب داشتند. این خود دلیلی است بر این‌که امت اسلامی درباره این طایفه حشویه که لباس اسلام را به باطل و بهتان پوشیده‌اند پس‌ازاین‌که باطل خبیثش برایش آشکار شد، اظهارنظر کردند. متأسفانه فرقه حشویه در همه جوامعی که یافت شوند ریشه تخریب و ویرانیند. هیچ فتنه‌ای نیست مگر آن‌که حشویه در پس آنند؛ به‌ویژه در موضوع قتل بی‌گناهان و اختلاف انداختن بین مسلمانان؛ ولی خداوند کید آن‌ها را آشکار کرده و پرده آن‌ها را کنار زده و نقاب آن‌ها را خواهد انداخت<ref>ر.ک: مقدمه، ص6</ref>.


محقق اثر همچنین تذکر داده که با توجه به این‌که در این اثر سخنرانی در قالب کتاب آمده، لذا اسلوب شیخ اسلوب القاء است نه تحریر؛ و بین این دو اسلوب اختلاف است. علاوه این‌که خداوند به شیخ خلیلی قدرت بیانی قوی در القاء مطالب داده که از نوشتن ادیبان قوی‌تر است و چه‌بسا جز قلم شیخ از آن برتر نباشد. لذا محقق اثر تنها به اخراج فنی اقدام کرده که عبارت است از انتخاب عناوین، استخراج منابع و حواشی و در برخی موارد اصلاح عبارت مانند حذف مطالب تکراری و سبق لسان و مانند آنکه به ترتیب نص و معنای آن خللی وارد نمی‌کند<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
محقق اثر همچنین تذکر داده که با توجه به این‌که در این اثر سخنرانی در قالب کتاب آمده، لذا اسلوب شیخ اسلوب القاء است نه تحریر؛ و بین این دو اسلوب اختلاف است. علاوه این‌که خداوند به [[خليلي، احمد بن حمد|شیخ خلیلی]] قدرت بیانی قوی در القاء مطالب داده که از نوشتن ادیبان قوی‌تر است و چه‌بسا جز قلم شیخ از آن برتر نباشد. لذا محقق اثر تنها به اخراج فنی اقدام کرده که عبارت است از انتخاب عناوین، استخراج منابع و حواشی و در برخی موارد اصلاح عبارت مانند حذف مطالب تکراری و سبق لسان و مانند آنکه به ترتیب نص و معنای آن خللی وارد نمی‌کند<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.


نویسنده نیز در مقدمه به مشاوره و همفکری دشمنان داخل و خارج و دشمنی با امت اسلامی اشاره کرده است. وی تأکید کرده همان‌گونه که مطابق آیه 33 سوره توبه خداوند وعده یاری پیامبرش را بر دشمنان اعم از مشرکین و یهود و منافقین و... داده است، پیروان رسولش را نیز -که از دعوت پیامبرش محافظت می‌کنند و امت را دعوت به وحدت و اجتماع کلمه می‌کنند- یاری خواهد کرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-10</ref>. سپس حشویه که به دروغ خود را به سلفیه منتسب می‌کند را همواره درصدد جدایی امت اسلامی و ایجاد فتنه بین آن‌ها دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. حشویه ترس شدیدی از اجتماع و همدلی امت دارد؛ چراکه این فرقه همانند خفاش‌هایی هستند که جز در تاریکی زندگی نمی‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
نویسنده نیز در مقدمه به مشاوره و همفکری دشمنان داخل و خارج و دشمنی با امت اسلامی اشاره کرده است. وی تأکید کرده همان‌گونه که مطابق آیه 33 سوره توبه خداوند وعده یاری پیامبرش را بر دشمنان اعم از مشرکین و یهود و منافقین و... داده است، پیروان رسولش را نیز -که از دعوت پیامبرش محافظت می‌کنند و امت را دعوت به وحدت و اجتماع کلمه می‌کنند- یاری خواهد کرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11-10</ref>. سپس حشویه که به دروغ خود را به سلفیه منتسب می‌کند را همواره درصدد جدایی امت اسلامی و ایجاد فتنه بین آن‌ها دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. حشویه ترس شدیدی از اجتماع و همدلی امت دارد؛ چراکه این فرقه همانند خفاش‌هایی هستند که جز در تاریکی زندگی نمی‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>.
خط ۳۹: خط ۳۹:
طرح گفته‌های ائمه مذاهب اربعه اهل سنت در رابطه با حشویه نشان از انحراف این فرقه، از اسلام دارد. بسیار از آن‌ها علمای حشویه را از دین خارج می‌دانند. از جمله علمای مجدد این نحله، ابن تیمیه حرانی است که بسیاری او را گمراه می‌دانند؛ مثلاً ابن حجر هیثمی در کتاب «الفتاوی الحدیثی» می‌نویسد: بر تو باد که از کتب ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و غیر آنکه از هوای نفس پیروی کرده و خداوند او را گمراه کرده و بر چشم و گوشش مهر زده بپرهیزی<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.
طرح گفته‌های ائمه مذاهب اربعه اهل سنت در رابطه با حشویه نشان از انحراف این فرقه، از اسلام دارد. بسیار از آن‌ها علمای حشویه را از دین خارج می‌دانند. از جمله علمای مجدد این نحله، ابن تیمیه حرانی است که بسیاری او را گمراه می‌دانند؛ مثلاً ابن حجر هیثمی در کتاب «الفتاوی الحدیثی» می‌نویسد: بر تو باد که از کتب ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم جوزی و غیر آنکه از هوای نفس پیروی کرده و خداوند او را گمراه کرده و بر چشم و گوشش مهر زده بپرهیزی<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>.


خلیلی با رد جواز استفاده از قیاس در امور عقیدتی، به استفاده طحان از قیاس اشاره کرده و قیاس را نتیجه فهم مخلوق قاصر محدود دانسته است. سپس‌ازاین‌که حشویه خود را از سلفیه دانسته که از کتاب خدا و سنت نبوی تبعیت می‌کنند، ابراز تعجب کرده است<ref>ر.ک: همان، ص138-137</ref>.
[[خليلي، احمد بن حمد|خلیلی]] با رد جواز استفاده از قیاس در امور عقیدتی، به استفاده طحان از قیاس اشاره کرده و قیاس را نتیجه فهم مخلوق قاصر محدود دانسته است. سپس‌ازاین‌که حشویه خود را از سلفیه دانسته که از کتاب خدا و سنت نبوی تبعیت می‌کنند، ابراز تعجب کرده است<ref>ر.ک: همان، ص138-137</ref>.


از دیگر ادعاهای طحان این است: «کسی که علم کلام را بیاموزد هیبت پروردگار از قلبش می‌افتد». نویسنده این شبهه او را این‌گونه پاسخ می‌گوید: آیا هیبت خداوند از قلب کسی فرومی‌افتد که خداوند را تنزیه می‌کند و معتقد است چیزی مانند او نیست و در خیال نمی‌گنجد و محسوس نیست و دیده نمی‌شود؟ یا از قلب کسی می‌افتد که او به صفات آفریدگانش توصیف می‌کند و می‌گوید: دست و پا و چشم و لب و... دارد و شاد و اندوهگین می‌شود. کسی که این امور را حمل بر حقایق حسی می‌کند، بدون این‌که با تأویل صحیح حمل بر اموری کند که تنزیه خداوند سبحان از مشابهت با آفریده‌ها را در پی داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>.
از دیگر ادعاهای طحان این است: «کسی که علم کلام را بیاموزد هیبت پروردگار از قلبش می‌افتد». نویسنده این شبهه او را این‌گونه پاسخ می‌گوید: آیا هیبت خداوند از قلب کسی فرومی‌افتد که خداوند را تنزیه می‌کند و معتقد است چیزی مانند او نیست و در خیال نمی‌گنجد و محسوس نیست و دیده نمی‌شود؟ یا از قلب کسی می‌افتد که او به صفات آفریدگانش توصیف می‌کند و می‌گوید: دست و پا و چشم و لب و... دارد و شاد و اندوهگین می‌شود. کسی که این امور را حمل بر حقایق حسی می‌کند، بدون این‌که با تأویل صحیح حمل بر اموری کند که تنزیه خداوند سبحان از مشابهت با آفریده‌ها را در پی داشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص191</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش