۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ') |
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10266 | ||
| کتابخوان همراه نور =10266 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
جملهها و عبارتها تاب معانى لطيف و نغز و دلكش روزبهان نمىآورد. گفتار او همچون گلى است كه تا در دست بگيريد، پرپر مىشود و يا چون مادهاى كيمياوى است كه به مجرد رسيدن اندك حرارت بخار گردد. زبان او، زبان احساسات است؛ زيبا و زيبايى را مىستايد و به هر دو عشق مىورزد. | جملهها و عبارتها تاب معانى لطيف و نغز و دلكش روزبهان نمىآورد. گفتار او همچون گلى است كه تا در دست بگيريد، پرپر مىشود و يا چون مادهاى كيمياوى است كه به مجرد رسيدن اندك حرارت بخار گردد. زبان او، زبان احساسات است؛ زيبا و زيبايى را مىستايد و به هر دو عشق مىورزد. | ||
در عبهر العاشقين، آيات قرآن(گاه تمام آيه و گاه بخشى از آن) مكرّر به كار رفته است. احاديث قدسى و نبوى، | در عبهر العاشقين، آيات قرآن(گاه تمام آيه و گاه بخشى از آن) مكرّر به كار رفته است. احاديث قدسى و نبوى، مخصوصاً احاديثى كه مورد استفاده و علاقه صوفيان است، در اين كتاب بسيار آمده است و حتى بعضى از آنها مكرّر شده است. امثال و حكم و كلمات بزرگان صوفيه (به عربى و فارسى) در اين كتاب فراوان است. اشعار عربى و فارسى نيز مكرّر، مخصوصاً در پايان هر فصل، به شاهد آورده شده. به نظر مىرسد كه غالب رباعيات، در پايان هر فصل، از خود روزبهان باشد. | ||
فصل و عنوان آن را به عربى آورده؛ مثلاًگويد: «الفصل الرابع، فى فضيلة المحبّين الذى يألفون الحسن و المستحسن و المحبوبين المستحسنين». | فصل و عنوان آن را به عربى آورده؛ مثلاًگويد: «الفصل الرابع، فى فضيلة المحبّين الذى يألفون الحسن و المستحسن و المحبوبين المستحسنين». | ||
خط ۹۵: | خط ۹۶: | ||
از پيامبر(ص) به القاب و نعوت خاص ياد كند، از آن جمله: سيّد، سيّد عاشقان، بلبل عشق ازليّات و سيمرغ آشيانه ابديّات، غواص بحر عبرات شوق، و نخّاس عرايس عشق در اشواق مشاهده تجلّى و انوار مشارق تدلّى، قمر ولايت تفريد و شمس عالم توحيد و مسافر بيابان تجريد، زبده حسن قدم و اصل سرمايه رهروان عدم، سيمرغ مشرق كان و آيت ما كان، شمع گيتى نواز، ملازم پرده راز، احسن الخلق و الخلق و شاهد الحق، خلاصه جوهر آدم، ماه بنى هاشم، شمس مطالع انوار قدم، شاهد مادر عدم، محمّد مصطفى. در جايى از او چنين ياد كند: «اى سبب عشق ربّانيان و اى سرمايه عشق روحانیان و اى تحفه حق نزد آدميان كه وارد شد از بحار رحمت و صادر شد از معدن معرفت، جان جان آدم و غرض عالم و آدم، عشيق اللّه و محبّه و صفيّه محمّد المصطفى، صلوات اللّه عليه.» | از پيامبر(ص) به القاب و نعوت خاص ياد كند، از آن جمله: سيّد، سيّد عاشقان، بلبل عشق ازليّات و سيمرغ آشيانه ابديّات، غواص بحر عبرات شوق، و نخّاس عرايس عشق در اشواق مشاهده تجلّى و انوار مشارق تدلّى، قمر ولايت تفريد و شمس عالم توحيد و مسافر بيابان تجريد، زبده حسن قدم و اصل سرمايه رهروان عدم، سيمرغ مشرق كان و آيت ما كان، شمع گيتى نواز، ملازم پرده راز، احسن الخلق و الخلق و شاهد الحق، خلاصه جوهر آدم، ماه بنى هاشم، شمس مطالع انوار قدم، شاهد مادر عدم، محمّد مصطفى. در جايى از او چنين ياد كند: «اى سبب عشق ربّانيان و اى سرمايه عشق روحانیان و اى تحفه حق نزد آدميان كه وارد شد از بحار رحمت و صادر شد از معدن معرفت، جان جان آدم و غرض عالم و آدم، عشيق اللّه و محبّه و صفيّه محمّد المصطفى، صلوات اللّه عليه.» | ||
5. عارفان بزرگ: روزبهان، در عبهر العاشقين، مكرّر از عارفان بنام، | 5. عارفان بزرگ: روزبهان، در عبهر العاشقين، مكرّر از عارفان بنام، مخصوصاً آنان كه با عشق و جمال سر و سرّى داشتهاند، ياد كند، از آن جمله: ابوبكر شبلى، ابوبكر واسطى، ابوالحسين نورى، ابوسعيد الخراز، ابوعبداللّه محمد بن خفيف كه از او به «شيخنا و سيدنا» تعبير كند، ابوالقاسم جنيد، ابويزيد بسطامى، [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]]، حصرى، ذو النون مصرى، سمنون المحب، عبد(الواحد) بن زيد، يوسف بن حسين رازى. | ||
گاه اقوال عارفان مذكور را نيز نقل كند و گاه مفاد گفتههاى آنان را به فارسى آرد. | گاه اقوال عارفان مذكور را نيز نقل كند و گاه مفاد گفتههاى آنان را به فارسى آرد. | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۴۰: | ||
عشق ورزيدن به مماليك(كه بعض فقيهان به جواز آن فتوا داده بودند) در نزد شاعران قرنهاى پنجم و ششم رايج بوده است. | عشق ورزيدن به مماليك(كه بعض فقيهان به جواز آن فتوا داده بودند) در نزد شاعران قرنهاى پنجم و ششم رايج بوده است. | ||
بر اثر زيبايى غلامان و كنيزكان ترك، در ادب فارسى، «ترك» به معنى دلبر و معشوق زيبا به كار رفته است، | بر اثر زيبايى غلامان و كنيزكان ترك، در ادب فارسى، «ترك» به معنى دلبر و معشوق زيبا به كار رفته است، مخصوصاً از وقتى كه شاعران به سبب كثرت صلات امرا، صاحب نعمت شدند و غلامان و كنيزكانى در دستگاه برخى از آنان جمع آمدند، معاشقات شعراء فارسىزبان و حتى امراء ايرانى با آنان فزونى گرفت. | ||
روزبهان غالباً معشوق خود را ترك خواند: | روزبهان غالباً معشوق خود را ترك خواند: |
ویرایش