۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مخصوصا' به 'مخصوصاً') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02870 | ||
| کتابخوان همراه نور =02870 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
سادگى و سلامت و شكستگى عبارات و شكفتگى جملات و الفاظ به درجهاى است كه در برخى از اين محاسن از نثر تاريخ بيهقى پيشى گرفته است و بقول مصحح كتاب آقاى عبدالحى حبيبى «مولانا نثر نويسى است جادو نگار و طبقات وى از شهكارهاى نثر زبان پارسى است.» | سادگى و سلامت و شكستگى عبارات و شكفتگى جملات و الفاظ به درجهاى است كه در برخى از اين محاسن از نثر تاريخ بيهقى پيشى گرفته است و بقول مصحح كتاب آقاى عبدالحى حبيبى «مولانا نثر نويسى است جادو نگار و طبقات وى از شهكارهاى نثر زبان پارسى است.» | ||
علما و شعرا و نويسندگان اين عصر مىكوشيدند تا بيشتر از لغات و تركيبات فارسى استفاده كنند و حتى زبان دربارى اين دوره نيز زبان فارسى شد و كوشش مىشد تا حتى المقدور از واژههاى عربى در مكاتبات و مراسلات و كتب استفاده نشود و قاضى منهاج سراج نيز از اين اصل عدول نكرده است و كلمات زيباى فارسى را در تاريخ خود گنجانيده و از آوردن واژههاى عربى تا جايى كه توانسته خوددارى كرده هر چند كه زياد موفق نگرديده است و در پارهاى موارد تاريخها را به زبان عربى نقل نموده و جملههاى نعتى مثل | علما و شعرا و نويسندگان اين عصر مىكوشيدند تا بيشتر از لغات و تركيبات فارسى استفاده كنند و حتى زبان دربارى اين دوره نيز زبان فارسى شد و كوشش مىشد تا حتى المقدور از واژههاى عربى در مكاتبات و مراسلات و كتب استفاده نشود و قاضى منهاج سراج نيز از اين اصل عدول نكرده است و كلمات زيباى فارسى را در تاريخ خود گنجانيده و از آوردن واژههاى عربى تا جايى كه توانسته خوددارى كرده هر چند كه زياد موفق نگرديده است و در پارهاى موارد تاريخها را به زبان عربى نقل نموده و جملههاى نعتى مثل رضىاللهعنه، رضىاللهعنهم، برّد الله مضاجعهم نورّ الله مرقده، نورالله مراقدهم و غيره را نيز آورده است. همچنين حمد خداوند و نعت رسول اكرم در پارهاى از سر فصلها مخصوصاً در ديباچه بزبان عربى است. | ||
قاضى كوشيده تا خود را از زبان عربى دور نگه دارد اما كاملا موفق نبوده و قصايد و اشعار عربى را در كتاب خود بويژه در جلد دوم آورده است و نيز از تعريف و تمجيد از ممدوح بحد افراط هم بزبان فارسى و هم بزبان عربى كوتاهى نكرده كه ما از آوردن نمونههاى آن كه بفراوانى در كتاب ديده مىشود پرهيز كرديم. | قاضى كوشيده تا خود را از زبان عربى دور نگه دارد اما كاملا موفق نبوده و قصايد و اشعار عربى را در كتاب خود بويژه در جلد دوم آورده است و نيز از تعريف و تمجيد از ممدوح بحد افراط هم بزبان فارسى و هم بزبان عربى كوتاهى نكرده كه ما از آوردن نمونههاى آن كه بفراوانى در كتاب ديده مىشود پرهيز كرديم. | ||
| خط ۷۷: | خط ۷۸: | ||
مصحح فاضل كتاب استاد عبدالحى حبيبى بدين نكته مفصلا اشاره كردهاند كه ما فقط به ذكر نام اين كتب مىپردازيم. | مصحح فاضل كتاب استاد عبدالحى حبيبى بدين نكته مفصلا اشاره كردهاند كه ما فقط به ذكر نام اين كتب مىپردازيم. | ||
تاريخ ولاة خراسان/تكملة اللطايف/تاريخ بيهقى/احداث الزمان مؤلف ابى عبدالله بن عبدالرحمن شيبانى/سنن ابوداود سجستانى مؤلف سليمان بن الاشعث سجستانى/البدء و التاريخ مقدسى/تاريخ يمينى محمد عتبى نسب نامه غوريان فخرالدين مبارك شاه/تاريخ ابن الهيصم نابى/كتاب اغانى ابواسحاق موصلى و | تاريخ ولاة خراسان/تكملة اللطايف/تاريخ بيهقى/احداث الزمان مؤلف ابى عبدالله بن عبدالرحمن شيبانى/سنن ابوداود سجستانى مؤلف سليمان بن الاشعث سجستانى/البدء و التاريخ مقدسى/تاريخ يمينى محمد عتبى نسب نامه غوريان فخرالدين مبارك شاه/تاريخ ابن الهيصم نابى/كتاب اغانى ابواسحاق موصلى و دهها كتاب ديگر. | ||
علاوه بر مآخذ كتبى و كتب تاريخى كه مولانا در اثناى تحرير طبقات در دست داشته تقريبا نصف كتاب عبارت از رواياتى است كه مولانا از اشخاص ثقه و ثابت العقول شنيده و يا مشاهدات خود او است و برخى از سماعهاى وى نيز در كتاب موجود است و خود مولانا از اشخاص شنيده كه بر قول آنها اعتمادى توان كرد و در اين مورد در ديباچه كتاب گويد: | علاوه بر مآخذ كتبى و كتب تاريخى كه مولانا در اثناى تحرير طبقات در دست داشته تقريبا نصف كتاب عبارت از رواياتى است كه مولانا از اشخاص ثقه و ثابت العقول شنيده و يا مشاهدات خود او است و برخى از سماعهاى وى نيز در كتاب موجود است و خود مولانا از اشخاص شنيده كه بر قول آنها اعتمادى توان كرد و در اين مورد در ديباچه كتاب گويد: | ||
| خط ۸۹: | خط ۹۰: | ||
==جنبههاى تاريخ نگارى== | ==جنبههاى تاريخ نگارى== | ||
از لحاظ جنبههاى تاريخ نگارى مولانا قاضى بر عكس ابوالفضل بيهقى كه شجاع و نترس و بيباك است و از اظهار حقايق باكى ندارد او طرف احتياط و اعتدال و ميانه روى را رعايت كرده و صراحت لهجه و شهامت كلامى كه بيهقى داشته قاضى نداشته است. استاد حبيبى مىگويند: منهاج سراج در صراحت لهجه از اسلاف خويش چون بيهقى پيروى نكرده (وى شخصى بود نهايت محتاط و مداح و جز مراتب سپاس و ستايش بزرگان و ملوك چيزى را ننگاشته و جنبه تنقيد را از تاريخ نگارى خويش دور داشت و در اكثر فصول و پايان ابحاث، دعاى غير مستجاب، حيات دائمى پادشاه و ملوك و امرا را بر خود لازم داشت. | از لحاظ جنبههاى تاريخ نگارى مولانا قاضى بر عكس ابوالفضل بيهقى كه شجاع و نترس و بيباك است و از اظهار حقايق باكى ندارد او طرف احتياط و اعتدال و ميانه روى را رعايت كرده و صراحت لهجه و شهامت كلامى كه بيهقى داشته قاضى نداشته است. استاد حبيبى مىگويند: منهاج سراج در صراحت لهجه از اسلاف خويش چون بيهقى پيروى نكرده (وى شخصى بود نهايت محتاط و مداح و جز مراتب سپاس و ستايش بزرگان و ملوك چيزى را ننگاشته و جنبه تنقيد را از تاريخ نگارى خويش دور داشت و در اكثر فصول و پايان ابحاث، دعاى غير مستجاب، حيات دائمى پادشاه و ملوك و امرا را بر خود لازم داشت. بنابراین كتاب وى با تألیف گرانبها و ارجمند بيهقى همدوش و همباز قرار داد نمىتوانيم ص 770 ترجمه مؤلف. | ||
مولانا از بدو كتاب تا اتمام آن تماما آداب دربار ملوك و سلاطين فعال ما يشاء را نگاه داشت و در ضبط حوادث از صراحت لهجه اعراض نمود و از صداقت محض كار نگرفت و از لف نوشتههاى او بر میآید كه در مقابل هر مدحى طمعى كرد و ثناى ملوك را بر اساس منافع شخصى خود نهاد كه از سراپاى عبارات كتابش هويدا است ص 770، نمونههاى زيادى را مىتوان، از كتاب بعنوان شاهد آورد كه در مدح امرا و حكام و حتى خونخواران مغول گفته است و در حقيقت درّ لفظ درى را در پاى خوكان ريخته است. | مولانا از بدو كتاب تا اتمام آن تماما آداب دربار ملوك و سلاطين فعال ما يشاء را نگاه داشت و در ضبط حوادث از صراحت لهجه اعراض نمود و از صداقت محض كار نگرفت و از لف نوشتههاى او بر میآید كه در مقابل هر مدحى طمعى كرد و ثناى ملوك را بر اساس منافع شخصى خود نهاد كه از سراپاى عبارات كتابش هويدا است ص 770، نمونههاى زيادى را مىتوان، از كتاب بعنوان شاهد آورد كه در مدح امرا و حكام و حتى خونخواران مغول گفته است و در حقيقت درّ لفظ درى را در پاى خوكان ريخته است. | ||
| خط ۹۷: | خط ۹۸: | ||
اما از لحاظ روش تاريخ نويسى هر چند كه بيهقى بر قاضى منهاج برترى دارد، در طرز تحرير و سبک انشاى روان و سليس، مولانا بر آن مورخ برترى و سبقت دارد، داراى نثرى بسيار شيرين و محكم است و مزاياى فراوان در سبک و اسلوب دارد كه مورد اقتباس و تقليد بيشتر مورخان بعد از او قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34952/1/210 برگرفته از كتاب تاريخ نگاران تأليف دكتر جعفر حميدى «انتشارات دانشگاه شهيد بهشتى» ص 210]</ref> | اما از لحاظ روش تاريخ نويسى هر چند كه بيهقى بر قاضى منهاج برترى دارد، در طرز تحرير و سبک انشاى روان و سليس، مولانا بر آن مورخ برترى و سبقت دارد، داراى نثرى بسيار شيرين و محكم است و مزاياى فراوان در سبک و اسلوب دارد كه مورد اقتباس و تقليد بيشتر مورخان بعد از او قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34952/1/210 برگرفته از كتاب تاريخ نگاران تأليف دكتر جعفر حميدى «انتشارات دانشگاه شهيد بهشتى» ص 210]</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references/> | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | [[رده:تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده:تاریخ آسیا]] | [[رده:تاریخ آسیا]] | ||