گنجینه بهارستان (هفت رساله در علوم قرآنی و روایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ا' به 'ی‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۵: خط ۳۵:


==ساختار==
==ساختار==
جلد دوم کتاب شامل مقدمه و هفت رساله است. در ابتدای هر کدام از رساله‎ها مقدمه‎ای از مصحح آن رساله آمده است.
جلد دوم کتاب شامل مقدمه و هفت رساله است. در ابتدای هر کدام از رساله‎ها مقدمه‌ای از مصحح آن رساله آمده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه کتاب مطالب ارزنده‎ای در مورد ویژگی‎ها و اهداف این مجموعه ذکر شده است.
در مقدمه کتاب مطالب ارزنده‌ای در مورد ویژگی‎ها و اهداف این مجموعه ذکر شده است.


هفت رساله این اثر بدین شرح است:
هفت رساله این اثر بدین شرح است:
خط ۴۴: خط ۴۴:
1) تفسیر سورة الفاتحة: تفسیرى است مختصر، پرمایه و عرفانى بر سوره فاتحة الکتاب، منسوب به [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانى]]، از مشاهیر علما و متصوفه سده ششم و هفتم هجرى.
1) تفسیر سورة الفاتحة: تفسیرى است مختصر، پرمایه و عرفانى بر سوره فاتحة الکتاب، منسوب به [[کاشانی، عبدالرزاق|عبدالرزاق کاشانى]]، از مشاهیر علما و متصوفه سده ششم و هفتم هجرى.


در انتساب این رساله به کاشانی تردید وجود دارد. جناب [[حجتی، محمدباقر|دکتر سید محمدباقر حجتی]] در فهرست موضوعی نسخه‎های خطی عربی به‎صورت احتمال این اثر را به [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] نسبت داده است و برخی از فهرست نویسان نیز، نه به‎صورت قطعی، آن را از دست‎نوشته‎های [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] گزارش کرده‎اند. مسلم است که این اثر غیر از تأویلات [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] و غیر از تفسیر سوره فاتحه قونوی است. وانگهی سبک نگارش و مذاق مؤلف به عقاید [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] و آثار او بسیار نزدیک است.
در انتساب این رساله به کاشانی تردید وجود دارد. جناب [[حجتی، محمدباقر|دکتر سید محمدباقر حجتی]] در فهرست موضوعی نسخه‎های خطی عربی به‎صورت احتمال این اثر را به [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] نسبت داده است و برخی از فهرست نویسان نیز، نه به‎صورت قطعی، آن را از دست‎نوشته‎های [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] گزارش کرده‌اند. مسلم است که این اثر غیر از تأویلات [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] و غیر از تفسیر سوره فاتحه قونوی است. وانگهی سبک نگارش و مذاق مؤلف به عقاید [[کاشانی، عبدالرزاق|کاشانی]] و آثار او بسیار نزدیک است.


مؤلف در چند مورد به روایات منقول از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] استناد جسته و نام چند تن از قدما و عرفا و متصوفه از قبیل جنید بغدادی و واسطی و ابوعلی جرجانی و بایزید بسطامی و دیگران را می‎آورد.
مؤلف در چند مورد به روایات منقول از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] استناد جسته و نام چند تن از قدما و عرفا و متصوفه از قبیل جنید بغدادی و واسطی و ابوعلی جرجانی و بایزید بسطامی و دیگران را می‎آورد.
خط ۵۴: خط ۵۴:
3) تفسير سورة الفاتحة: این رساله، تألیف میر محمد صالح خاتون‎آبادى، از فقهاى فرزانه نیمه دوّم سده یازدهم و نیمه نخست سده دوازدهم هجرى(1058-1126 ه‍‎.ق) است. وى در این رساله، در چهار مقاله و یک تذنیب به تفسیر سوره حمد پرداخته و با رعایت اختصار و گزیده گویی و با دسته‎بندی و نظم خاص به طرح مطالب موردنظر پرداخته است مثلاً در ضمن چهار مقاله، چهار گونه تفسیر ارائه نموده است.
3) تفسير سورة الفاتحة: این رساله، تألیف میر محمد صالح خاتون‎آبادى، از فقهاى فرزانه نیمه دوّم سده یازدهم و نیمه نخست سده دوازدهم هجرى(1058-1126 ه‍‎.ق) است. وى در این رساله، در چهار مقاله و یک تذنیب به تفسیر سوره حمد پرداخته و با رعایت اختصار و گزیده گویی و با دسته‎بندی و نظم خاص به طرح مطالب موردنظر پرداخته است مثلاً در ضمن چهار مقاله، چهار گونه تفسیر ارائه نموده است.


مؤلف انگیزه تألیف این اثر را خطور اسرار و ظرائفی تازه به صفحه خاطر، در پی‌درپی تفکر و تدبر در این سوره می‌داند. وی در باب تدبر در قرآن نکاتی را گوش زد می‌کند، از جمله اینکه: کسانی چون سلمان که تالی‌تلو مرتبه عصمت و معتکف باب وحی‌اند، می‌توانند برخی عجایب تأویل قرآن را به چنگ آورند که چنین موهبتی از کرم خدا غریب و از جود او عجیب نیست، چون سعادت بر گروه ویژه‎ای وقف نشده است، بلکه بعید نیست با نیت کامل از برخی اسرار شگفت‎انگیز باطنی قرآن بهره‎مند گردد، زیرا خدای فیاض افراد لایق را از این مرتبت محروم نمی‌کند<ref>ر.ک: همان، ص 101-102</ref>.
مؤلف انگیزه تألیف این اثر را خطور اسرار و ظرائفی تازه به صفحه خاطر، در پی‌درپی تفکر و تدبر در این سوره می‌داند. وی در باب تدبر در قرآن نکاتی را گوش زد می‌کند، از جمله اینکه: کسانی چون سلمان که تالی‌تلو مرتبه عصمت و معتکف باب وحی‌اند، می‌توانند برخی عجایب تأویل قرآن را به چنگ آورند که چنین موهبتی از کرم خدا غریب و از جود او عجیب نیست، چون سعادت بر گروه ویژه‌ای وقف نشده است، بلکه بعید نیست با نیت کامل از برخی اسرار شگفت‎انگیز باطنی قرآن بهره‎مند گردد، زیرا خدای فیاض افراد لایق را از این مرتبت محروم نمی‌کند<ref>ر.ک: همان، ص 101-102</ref>.


4) تحفه جهان فانى: این رساله نگاشته على بن محمدحسن زنوزى خویى از دانشوران نامى سده اخیر است.وى در این رساله به تفسیر و تأویل بسمله پرداخته و محور تفسیرش را بر پایه علم حروف نهاده و از این زاویه تأویل آیه همت گماشته است و شاید بتوان ادعا کرد که تاکنون این آیه شریفه از این منظر این‎گونه تفسیر نشده است. زنوزی در این رساله به نکات و مطالب عرفانی، ذوقی و تأویلی بسیاری اشاره دارد و میزان تبحر و عمق معلومات خود را در این زمینه به نمایش گذاشته است. وی در مقدمه این اثر،‎مطالب آن را به چهار قائمه تقسیم کرده است، اما در آن تنها به دو قائمه تصریح شده و از دو قائمه دیگر آن اثری نیست. قائمه اولی: در بیان حروف این آیه کریمه است و قائمه دوم:‎ در بیان معانی هر یک از کلمات اربعه بسمله است.
4) تحفه جهان فانى: این رساله نگاشته على بن محمدحسن زنوزى خویى از دانشوران نامى سده اخیر است.وى در این رساله به تفسیر و تأویل بسمله پرداخته و محور تفسیرش را بر پایه علم حروف نهاده و از این زاویه تأویل آیه همت گماشته است و شاید بتوان ادعا کرد که تاکنون این آیه شریفه از این منظر این‎گونه تفسیر نشده است. زنوزی در این رساله به نکات و مطالب عرفانی، ذوقی و تأویلی بسیاری اشاره دارد و میزان تبحر و عمق معلومات خود را در این زمینه به نمایش گذاشته است. وی در مقدمه این اثر،‎مطالب آن را به چهار قائمه تقسیم کرده است، اما در آن تنها به دو قائمه تصریح شده و از دو قائمه دیگر آن اثری نیست. قائمه اولی: در بیان حروف این آیه کریمه است و قائمه دوم:‎ در بیان معانی هر یک از کلمات اربعه بسمله است.
خط ۶۶: خط ۶۶:
6) شرح دعاى صباح: این شرح از ابراهیم امینى از دانشوران سده نهم و دهم هجرى است. وی دعای صباح را به پاره‎هایی تقسیم و شرح کرده است در ضمن به شرح مفردات و نقل اختلاف اقوال میان لغویان،‎ ترجمه متن دعا و تبیین مفاهیم بلند آن پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص 318</ref>.
6) شرح دعاى صباح: این شرح از ابراهیم امینى از دانشوران سده نهم و دهم هجرى است. وی دعای صباح را به پاره‎هایی تقسیم و شرح کرده است در ضمن به شرح مفردات و نقل اختلاف اقوال میان لغویان،‎ ترجمه متن دعا و تبیین مفاهیم بلند آن پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص 318</ref>.


7) ترجمه منظوم حدیث نورانیت: این ترجمه از [[نیریزی، قطب‌الدین محمد|قطب‎الدین نیریزى]] از شعرا، عرفا و از مشایخ سلسله ذهبیه سده دوازده هجرى است. حدیث نورانیت عنوان روایتی است که [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] آن را تحت عنوان «باب نادر فی معرفتهم بالنورانیه» از قول پدرش نقل کرده که ایشان در کتابی قدیمی این حدیث را دیده است و خود نیز گوید که آن را در کتابی که دربردارنده اخبار بسیاری بوده، دیده است ولیکن در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]]، آن کتاب قدیمی معرفی نشده است. با توجه به اینکه حدیث نورانیت در کتاب مشارق انوارالیقین فی اسرار امیرالمؤمنین(ع) تحت عنوان «معرفة الإمام بالنورانیة» نقل شده است، به نظر می‌رسد [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] و [[مجلسی، محمدتقی|پدر بزرگوار ایشان]] حدیث را در کتاب مذکور رؤیت کرده‎اند زیرا منبع دیگری برای این روایت در میان منابع حدیثی یافتن نشد<ref>ر.ک: همان، ص 413-414</ref>.
7) ترجمه منظوم حدیث نورانیت: این ترجمه از [[نیریزی، قطب‌الدین محمد|قطب‎الدین نیریزى]] از شعرا، عرفا و از مشایخ سلسله ذهبیه سده دوازده هجرى است. حدیث نورانیت عنوان روایتی است که [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]] آن را تحت عنوان «باب نادر فی معرفتهم بالنورانیه» از قول پدرش نقل کرده که ایشان در کتابی قدیمی این حدیث را دیده است و خود نیز گوید که آن را در کتابی که دربردارنده اخبار بسیاری بوده، دیده است ولیکن در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحارالانوار]]، آن کتاب قدیمی معرفی نشده است. با توجه به اینکه حدیث نورانیت در کتاب مشارق انوارالیقین فی اسرار امیرالمؤمنین(ع) تحت عنوان «معرفة الإمام بالنورانیة» نقل شده است، به نظر می‌رسد [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسی]] و [[مجلسی، محمدتقی|پدر بزرگوار ایشان]] حدیث را در کتاب مذکور رؤیت کرده‌اند زیرا منبع دیگری برای این روایت در میان منابع حدیثی یافتن نشد<ref>ر.ک: همان، ص 413-414</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش