پرش به محتوا

وحدت از دیدگاه امام خمینی(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)'
جز (جایگزینی متن - 'خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران' به 'موسوی خمینی، سید روح‌الله')
جز (جایگزینی متن - ' (ره)' به '(ره)')
خط ۳۳: خط ۳۳:
«در فصل اول، اين مسئله آشكار مى‌گردد كه وحدت چيست، بر چه پايه و مبنايى قرار دارد و محور آن كدام است. امام(ره) به‌روشنى بيان مى‌دارد كه يكى از مقاصد بزرگ شرايع و انبياى عظام(ع) و عامل مهم «در تشكيل مدينه فاضله» و «جلوگيرى از تعديات ظالمانه ارباب تعدى»، «توحيد كلمه و توحيد عقيده» است. ايشان با اشاره به تاريخ صدر اسلام و اينكه پيامبر(ص) در بين مسلمانان «عقد اخوت» برقرار كرد و آنان بر اساس آيه '''«إنّما المؤمنون إخوة»'''<ref>حجرات: 10</ref> با يكديگر برادر شدند و نيز با اشاره به رواياتى مثل «تواصلوا و تبارّوا و تراحموا و كونوا إخوة أبرارا كما أمركم اللّه عزّ و جلّ»<ref>اصول كافى، ج2، ص175</ref>، چنين استنباط مى‌كند: مسلمين مأمورند به دوستى و مواصلت و نيكويى به يكديگر و مودت و اخوت و معلوم است آنچه موجب ازدياد اين معانى شود، محبوب و مرغوب است و آنچه اين عقد مواصلت و اخوت را بگسلد و تفرقه در بين جمعيت اندازد، مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ اوست.
«در فصل اول، اين مسئله آشكار مى‌گردد كه وحدت چيست، بر چه پايه و مبنايى قرار دارد و محور آن كدام است. امام(ره) به‌روشنى بيان مى‌دارد كه يكى از مقاصد بزرگ شرايع و انبياى عظام(ع) و عامل مهم «در تشكيل مدينه فاضله» و «جلوگيرى از تعديات ظالمانه ارباب تعدى»، «توحيد كلمه و توحيد عقيده» است. ايشان با اشاره به تاريخ صدر اسلام و اينكه پيامبر(ص) در بين مسلمانان «عقد اخوت» برقرار كرد و آنان بر اساس آيه '''«إنّما المؤمنون إخوة»'''<ref>حجرات: 10</ref> با يكديگر برادر شدند و نيز با اشاره به رواياتى مثل «تواصلوا و تبارّوا و تراحموا و كونوا إخوة أبرارا كما أمركم اللّه عزّ و جلّ»<ref>اصول كافى، ج2، ص175</ref>، چنين استنباط مى‌كند: مسلمين مأمورند به دوستى و مواصلت و نيكويى به يكديگر و مودت و اخوت و معلوم است آنچه موجب ازدياد اين معانى شود، محبوب و مرغوب است و آنچه اين عقد مواصلت و اخوت را بگسلد و تفرقه در بين جمعيت اندازد، مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ اوست.


[[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) وحدت را «عامل قدرت» و تفرقه را موجب «سستى پايه ديانت» تلقى كرده و هشدار مى‌دهد كه تفرقه موجود در بين كشورهاى مسلمان، «يا از خيانت سران ممالك اسلامى و يا از جهل و بى‌اطلاعى آنان» است. آن‌گاه با اشاره به آيه شريفه '''«إنّما أعظكم بواحدة أن تقوموا للّه مثنى و فرادى»'''<ref>نساء: 46</ref>، توضيح مى‌دهد كه وحدت بدون «مبادى روحى و الهى» دوام ندارد و اگر قيام متكى بر خدا باشد، دوام خواهد داشت؛ زيرا «پشتوانه‌اش دايم» است. ايشان با عنايت به آيه '''«واعتصموا بحبل اللّه جميعا و لا تفرّقوا»'''<ref>آل عمران: 103</ref>، به بررسى ماهيت وحدت مطلوب مى‌پردازد و چنين نظر مى‌دهد: «در اين آيه، فقط امر به اجتماع نيست. تمام دستورهاى مردم عادى و رژيم‌هاى غير الهى اين است كه همه با هم باشيد و دستور به اجتماع است؛ لكن دستور خدا '''«و اعتصموا بحبل الله»''' است... امر اين است كه همه با هم اعتصام به حبل الله بكنيد. راه، راه حقّ باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد. انبيا نيامده‌اند كه مردم را در امور با هم مجتمع كنند، انبيا آمده‌اند كه همه را در راه حقّ مجتمع كنند؛ يعنى اين راهى... كه از طبيعت شروع مى‌شود تا ماوراءالطبيعه و... خدا فرموده وحدت داشته باشيد. [ما] براى او وحدت داريم و اين وحدت كه براى خداست، هر كيدى در مقابلش خنثى است؛ براى اينكه اين كيد، كيد با خداست، اين دشمنى با خداست<ref>خرمند، محمد، ص308-309</ref>
[[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]](ره) وحدت را «عامل قدرت» و تفرقه را موجب «سستى پايه ديانت» تلقى كرده و هشدار مى‌دهد كه تفرقه موجود در بين كشورهاى مسلمان، «يا از خيانت سران ممالك اسلامى و يا از جهل و بى‌اطلاعى آنان» است. آن‌گاه با اشاره به آيه شريفه '''«إنّما أعظكم بواحدة أن تقوموا للّه مثنى و فرادى»'''<ref>نساء: 46</ref>، توضيح مى‌دهد كه وحدت بدون «مبادى روحى و الهى» دوام ندارد و اگر قيام متكى بر خدا باشد، دوام خواهد داشت؛ زيرا «پشتوانه‌اش دايم» است. ايشان با عنايت به آيه '''«واعتصموا بحبل اللّه جميعا و لا تفرّقوا»'''<ref>آل عمران: 103</ref>، به بررسى ماهيت وحدت مطلوب مى‌پردازد و چنين نظر مى‌دهد: «در اين آيه، فقط امر به اجتماع نيست. تمام دستورهاى مردم عادى و رژيم‌هاى غير الهى اين است كه همه با هم باشيد و دستور به اجتماع است؛ لكن دستور خدا '''«و اعتصموا بحبل الله»''' است... امر اين است كه همه با هم اعتصام به حبل الله بكنيد. راه، راه حقّ باشد و توجه به حق باشد و اعتصام به راه حق باشد. انبيا نيامده‌اند كه مردم را در امور با هم مجتمع كنند، انبيا آمده‌اند كه همه را در راه حقّ مجتمع كنند؛ يعنى اين راهى... كه از طبيعت شروع مى‌شود تا ماوراءالطبيعه و... خدا فرموده وحدت داشته باشيد. [ما] براى او وحدت داريم و اين وحدت كه براى خداست، هر كيدى در مقابلش خنثى است؛ براى اينكه اين كيد، كيد با خداست، اين دشمنى با خداست<ref>خرمند، محمد، ص308-309</ref>


«در فصل دوم، لزوم و ضرورت وحدت بر اساس حكم عقل، شرع و مصلحت بيان شده است. در اين‌باره، امام(ره) معتقد است: عقل سياسى اقتضا مى‌كند كه امروز با آن اشخاصى كه در رويه هم حتى با ما مخالفت دارند، لكن در اصل مقصد با ما موافقند، با ملت موافقند و مسيرشان، مسير ملت است، عقل سياسى اقتضا مى‌كند كه ما امروز دست از تمام اين اختلافات برداريم تا اين مملكت را آرام كنيم و اين مقصد اصلى كه ما داريم و آن اينكه اسلام در اين مملكت پياده بشود و جمهورى اسلامى با محتواى حقيقى خودش در اين جا پياده بشود، موفّق بشويم»<ref>همان، ص309-310</ref>
«در فصل دوم، لزوم و ضرورت وحدت بر اساس حكم عقل، شرع و مصلحت بيان شده است. در اين‌باره، امام(ره) معتقد است: عقل سياسى اقتضا مى‌كند كه امروز با آن اشخاصى كه در رويه هم حتى با ما مخالفت دارند، لكن در اصل مقصد با ما موافقند، با ملت موافقند و مسيرشان، مسير ملت است، عقل سياسى اقتضا مى‌كند كه ما امروز دست از تمام اين اختلافات برداريم تا اين مملكت را آرام كنيم و اين مقصد اصلى كه ما داريم و آن اينكه اسلام در اين مملكت پياده بشود و جمهورى اسلامى با محتواى حقيقى خودش در اين جا پياده بشود، موفّق بشويم»<ref>همان، ص309-310</ref>
خط ۳۹: خط ۳۹:
«در نظر [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمينى]](ره)، اختلاف «مال شيطان» است و «در رحمان اختلاف نيست» و اگر مردم براى اسلام و حق خدمت كنند، در اين صورت، اختلاف پيدا نخواهد شد و بر اساس همين «عقل سياسى» است كه امام(ره) مى‌فرمايد: شما مى‌بينيد كه تمام سعى منافقين و مفسدين خارج و داخل بر اين است كه بين مردم شكاف ايجاد نمايند و اين خود، بهترين دليل است كه ما بايد وحدتمان را حفظ كنيم. اين پيروزى عظيم و بزرگى كه رزمندگان ما به دست آورده‌اند و [مزدوران] وابسته به قدرت‌هاى بزرگ را از سرزمين خودمان بيرون كردند، از حفظ وحدت است»<ref>همان، ص310</ref>
«در نظر [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمينى]](ره)، اختلاف «مال شيطان» است و «در رحمان اختلاف نيست» و اگر مردم براى اسلام و حق خدمت كنند، در اين صورت، اختلاف پيدا نخواهد شد و بر اساس همين «عقل سياسى» است كه امام(ره) مى‌فرمايد: شما مى‌بينيد كه تمام سعى منافقين و مفسدين خارج و داخل بر اين است كه بين مردم شكاف ايجاد نمايند و اين خود، بهترين دليل است كه ما بايد وحدتمان را حفظ كنيم. اين پيروزى عظيم و بزرگى كه رزمندگان ما به دست آورده‌اند و [مزدوران] وابسته به قدرت‌هاى بزرگ را از سرزمين خودمان بيرون كردند، از حفظ وحدت است»<ref>همان، ص310</ref>


«[[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]] (ره) بيان مى‌كند كه اسلام و قرآن، ما را به وحدت دعوت كرده و فرموده است: '''«و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرّقوا»'''<ref>آل عمران: 103</ref>؛ بنابراين، تخلف از اين دستور الهى جرم است، گناه است، ما همه بايد با هم باشيم... همه بايد معتصم به حبل الله باشند، با اعتصام به حبل الله پيشرفت كرديم و خواهيم كرد و اسلام «بانى عقد اخوت» است و بنابراين، همه بايد با هم باشند. اين يك تكليف الهى شرعى است، به عهده ما و به عهده همه ملت. [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمينى]](ره) با اشاره به سيره [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مى‌افزايد: [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) در بسيارى از امورى كه برايش خيلى سخت بود، دندان روى جگر مى‌گذاشت و موافقت مى‌كرد براى مصالح كلى، براى مصالح اسلام. ما اگر تبعيت از او داريم، بايد اين طور باشيم...
«[[خمینی، سید روح‌الله|حضرت امام]](ره) بيان مى‌كند كه اسلام و قرآن، ما را به وحدت دعوت كرده و فرموده است: '''«و اعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرّقوا»'''<ref>آل عمران: 103</ref>؛ بنابراين، تخلف از اين دستور الهى جرم است، گناه است، ما همه بايد با هم باشيم... همه بايد معتصم به حبل الله باشند، با اعتصام به حبل الله پيشرفت كرديم و خواهيم كرد و اسلام «بانى عقد اخوت» است و بنابراين، همه بايد با هم باشند. اين يك تكليف الهى شرعى است، به عهده ما و به عهده همه ملت. [[موسوی خمینی، سید روح‌الله|امام خمينى]](ره) با اشاره به سيره [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مى‌افزايد: [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) در بسيارى از امورى كه برايش خيلى سخت بود، دندان روى جگر مى‌گذاشت و موافقت مى‌كرد براى مصالح كلى، براى مصالح اسلام. ما اگر تبعيت از او داريم، بايد اين طور باشيم...


آن‌گاه امام(ره) وظيفه عالمان دين را يادآورى كرده و مى‌گويد: بايد ما بدانيم كه همه مكلّف هستيم، علماى اسلام مكلفند در صف جلو، وظيفه آنها زيادتر از ديگران است، وظيفه آنها هدايت جامعه است. الان ما احتياج داريم به اينكه جامعه را هدايت كنيم، از اين تفرقه‌اى كه مى‌خواهند بين جامعه بيندازند جلوگيرى كنيم و اين به عهده علما در درجه اول است كه مردم را آگاه كنند»<ref>همان</ref>
آن‌گاه امام(ره) وظيفه عالمان دين را يادآورى كرده و مى‌گويد: بايد ما بدانيم كه همه مكلّف هستيم، علماى اسلام مكلفند در صف جلو، وظيفه آنها زيادتر از ديگران است، وظيفه آنها هدايت جامعه است. الان ما احتياج داريم به اينكه جامعه را هدايت كنيم، از اين تفرقه‌اى كه مى‌خواهند بين جامعه بيندازند جلوگيرى كنيم و اين به عهده علما در درجه اول است كه مردم را آگاه كنند»<ref>همان</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش