پرش به محتوا

مکاتبات خواجه احمد غزالی با عین القضاة همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎د' به 'ی‌د')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
اولین نامه‌ای که در این مجموعه آورده شده نامه عین القضاة به احمد غزالی است؛ اما تقدیم این نامه بر نامه‎های دیگر، به‎جز نامه دوم به‎هیچ‎وجه تقدم تاریخی آن را نشان نمی‌دهد. ازآنجاکه این نامه، تنها نامه‎ عین القضاة به احمد غزالی در میان نامه‎ها بوده پیش از دیگران آمده و پس‎ازآن پاسخ غزالی به این نامه آورده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت </ref>.
اولین نامه‌ای که در این مجموعه آورده شده نامه عین القضاة به احمد غزالی است؛ اما تقدیم این نامه بر نامه‎های دیگر، به‎جز نامه دوم به‎هیچ‎وجه تقدم تاریخی آن را نشان نمی‌دهد. ازآنجاکه این نامه، تنها نامه‎ عین القضاة به احمد غزالی در میان نامه‎ها بوده پیش از دیگران آمده و پس‎ازآن پاسخ غزالی به این نامه آورده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت </ref>.


ازآنجاکه در نامه‎های احمد غزالی، به‎جز یکی از آن‎ها، ما با پاسخ‎هایی روبرو هستیم که سؤال‎هایشان مفقود است، گاهی اوقات مطالب نامه‎ها کاملاً مفهوم نیست؛ و باز آنچه به معضل بودن بعضی از عبارات این مکتوبات می‌افزاید مسئله موجز بودن عبارات غزالی است. به‎طورکلی روش احمد غزالی در نوشتن آثارش، بخصوص در «سوانح»، این است که مطالبی را که می‎خواهد بگوید در کمال ایجاز بیان می‌کند. این روش خود مبتنی بر یک اصل است و آن استفاده از اشارت برای شنونده ایست که اهل ذوق است. عبارات از نظر غزالی صورت ظاهر اشارات اهل ذوق است و اشارت در بطن عبارت نهفته و کسی می‌تواند از این عبارات به اشارات یعنی به باطن آن‎ها برسد که خود صاحب‎ذوق باشد. ازآنجاکه عین القضاة اهل ذوق و عالم به علم اشارت است و با این زبان کاملاً آشنایی دارد، غزالی با استفاده از اصطلاحات و معانی خاص صوفیانه به‌اختصار و ایجاز به پرسش‎های قاضی پاسخ می‌دهد و در این پاسخگویی هم خود را مسئول عدم درک دیگران از این مطالب نمی‌داند<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>.
ازآنجاکه در نامه‎های احمد غزالی، به‎جز یکی از آن‎ها، ما با پاسخ‎هایی روبرو هستیم که سؤال‎هایشان مفقود است، گاهی اوقات مطالب نامه‎ها کاملاً مفهوم نیست؛ و باز آنچه به معضل بودن بعضی از عبارات این مکتوبات می‌افزاید مسئله موجز بودن عبارات غزالی است. به‎طورکلی روش احمد غزالی در نوشتن آثارش، بخصوص در «سوانح»، این است که مطالبی را که می‌خواهد بگوید در کمال ایجاز بیان می‌کند. این روش خود مبتنی بر یک اصل است و آن استفاده از اشارت برای شنونده ایست که اهل ذوق است. عبارات از نظر غزالی صورت ظاهر اشارات اهل ذوق است و اشارت در بطن عبارت نهفته و کسی می‌تواند از این عبارات به اشارات یعنی به باطن آن‎ها برسد که خود صاحب‎ذوق باشد. ازآنجاکه عین القضاة اهل ذوق و عالم به علم اشارت است و با این زبان کاملاً آشنایی دارد، غزالی با استفاده از اصطلاحات و معانی خاص صوفیانه به‌اختصار و ایجاز به پرسش‎های قاضی پاسخ می‌دهد و در این پاسخگویی هم خود را مسئول عدم درک دیگران از این مطالب نمی‌داند<ref>ر.ک: همان، صفحه نه و ده</ref>.


دو نامه آخر این مجموعه یعنی نامه‎های هشتم و نهم با نامه‎های دیگر غزالی فرق دارد. این دو نامه که نسبتاً مفصل‎تر و مشروح‎تر از نامه‎های دیگر است، یکی از حیث مخاطب آن و دیگری از حیث نویسنده آن مشکوک است. نامه هشتم را که بدون شک از احمد غزالی است به دلایلی نمی‌توان مطمئن بود که به عین القضاة نوشته شده است. در نامه‎های دیگر غزالی به عین القضاة، خواجه غالباً ً نام مخاطب خود را ذکر می‌کند ولی در اینجا اسمی از عین القضاة یا کسی دیگر نبرده است. ثانیاً لحن کلام غزالی در این نامه با نامه‎های دیگری که به مریدش عین القضاة نوشته است فرق دارد. این نامه که بیشتر شبیه یک رساله کوچک است از یک مقدمه و هفت فصل کوتاه تشکیل شده است. مقدمه که ربط چندانی با ذی‌المقدمه ندارد احتمال این را که نامه به عین القضاة نوشته شده باشد زیاد می‌کند؛ اما فصولی که ذی‌المقدمه را تشکیل می‌دهد شامل بعضی دستورات عملی است که یک شیخ معمولاً به یک مرید مبتدی می‌دهد. شاید هم اصلاً این ذی‌المقدمه متعلق به آن مقدمه (که فقط در یک نسخه اصلی موجود است) نباشد. به‎هرحال، گرچه این دلایل برای اثبات این مطلب که نامه مزبور به عین القضاة نوشته نشده کافی نیست، همین‎قدر هست که ما را در مورد مخاطب نامه مردد می‌کند. این نامه بخصوص از حیث جنبه عملی تصوف غزالی خواندنی است. در ضمن فصول هشتگانه برخی از اذکار و اوراد طریقه غزالی و کیفیت شب‎زنده‎داری و اعمال شب آدینه و به‎طورکلی نحوه عبادت و عبودیت سالک سخن رانده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ده و یازده</ref>.
دو نامه آخر این مجموعه یعنی نامه‎های هشتم و نهم با نامه‎های دیگر غزالی فرق دارد. این دو نامه که نسبتاً مفصل‎تر و مشروح‎تر از نامه‎های دیگر است، یکی از حیث مخاطب آن و دیگری از حیث نویسنده آن مشکوک است. نامه هشتم را که بدون شک از احمد غزالی است به دلایلی نمی‌توان مطمئن بود که به عین القضاة نوشته شده است. در نامه‎های دیگر غزالی به عین القضاة، خواجه غالباً ً نام مخاطب خود را ذکر می‌کند ولی در اینجا اسمی از عین القضاة یا کسی دیگر نبرده است. ثانیاً لحن کلام غزالی در این نامه با نامه‎های دیگری که به مریدش عین القضاة نوشته است فرق دارد. این نامه که بیشتر شبیه یک رساله کوچک است از یک مقدمه و هفت فصل کوتاه تشکیل شده است. مقدمه که ربط چندانی با ذی‌المقدمه ندارد احتمال این را که نامه به عین القضاة نوشته شده باشد زیاد می‌کند؛ اما فصولی که ذی‌المقدمه را تشکیل می‌دهد شامل بعضی دستورات عملی است که یک شیخ معمولاً به یک مرید مبتدی می‌دهد. شاید هم اصلاً این ذی‌المقدمه متعلق به آن مقدمه (که فقط در یک نسخه اصلی موجود است) نباشد. به‎هرحال، گرچه این دلایل برای اثبات این مطلب که نامه مزبور به عین القضاة نوشته نشده کافی نیست، همین‎قدر هست که ما را در مورد مخاطب نامه مردد می‌کند. این نامه بخصوص از حیث جنبه عملی تصوف غزالی خواندنی است. در ضمن فصول هشتگانه برخی از اذکار و اوراد طریقه غزالی و کیفیت شب‎زنده‎داری و اعمال شب آدینه و به‎طورکلی نحوه عبادت و عبودیت سالک سخن رانده شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ده و یازده</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش