پرش به محتوا

معانی و بیان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۳۶: خط ۳۶:
سپس نمونه‎هایی از ایجاز و اطناب در سخن را ذکر نموده و در ادامه از نمونه‎های ایجاز و اطناب در قرآن کریم که نمونه‎ی اعلای بلاغت است، مطالبی را خاطرنشان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص2-3</ref>.
سپس نمونه‎هایی از ایجاز و اطناب در سخن را ذکر نموده و در ادامه از نمونه‎های ایجاز و اطناب در قرآن کریم که نمونه‎ی اعلای بلاغت است، مطالبی را خاطرنشان می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص2-3</ref>.


همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‎گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‎زبانی است؛ چنان‎که فردوسی گفته است:  
همچنین در این بخش از کتاب، در مورد «فصاحت» سخن رانده و می‌گوید: فصاحت به معنی روشنی و ظهور و گشاده‎زبانی است؛ چنان‎که فردوسی گفته است:  


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۴۹: خط ۴۹:
بخش دوم کتاب در مورد علم بیان است. نویسنده اشاره می‌کند که دانش بیان از بنیادهای استوار بلاغت است و آموختن فنون و اشارات آن آدمی را با چهره‎های گوناگون خیال و صور رنگارنگ معنی آشنا می‌سازد و در تعریف این فن گفته‌اند: دانشی است که به یاری آن می‎توان یک یا چندین معنی را به طرق گونه‎گون ادا کرد؛ چنان‎که به‎حسب روشنی و وضوح یا ابهام و تاریکی با هم تفاوت آشکار داشته باشند و سرانجام معانی بر ژرفای دل انسان بنشیند و کمند تسیلم بر جان شنوندگان افکند<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>.
بخش دوم کتاب در مورد علم بیان است. نویسنده اشاره می‌کند که دانش بیان از بنیادهای استوار بلاغت است و آموختن فنون و اشارات آن آدمی را با چهره‎های گوناگون خیال و صور رنگارنگ معنی آشنا می‌سازد و در تعریف این فن گفته‌اند: دانشی است که به یاری آن می‎توان یک یا چندین معنی را به طرق گونه‎گون ادا کرد؛ چنان‎که به‎حسب روشنی و وضوح یا ابهام و تاریکی با هم تفاوت آشکار داشته باشند و سرانجام معانی بر ژرفای دل انسان بنشیند و کمند تسیلم بر جان شنوندگان افکند<ref>ر.ک: همان، ص42</ref>.


وی در ادامه اشاره می‌کند که پایگاه بیان در آفرینش انسان تا بدانجا است که خدا در قرآن کریم فرموده: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ‎ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» (الرحمن: 3 و 4)؛ «انسان را آفرید، به او بیان آموخت» و در حدیث آمده است: «إن من البيان لسحرا» و این علم و هم علم معانی همه به فصاحت و بلاغت برمی‎گردد و در خدمت سخندانی و گویایی است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
وی در ادامه اشاره می‌کند که پایگاه بیان در آفرینش انسان تا بدانجا است که خدا در قرآن کریم فرموده: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ‎ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» (الرحمن: 3 و 4)؛ «انسان را آفرید، به او بیان آموخت» و در حدیث آمده است: «إن من البيان لسحرا» و این علم و هم علم معانی همه به فصاحت و بلاغت برمی‌گردد و در خدمت سخندانی و گویایی است<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.


در ادامه از تشبیه و اقسام آن، استعاره، تمثیل، حقیقت و مجاز و در انتها از کنایه سخن می‎گوید.
در ادامه از تشبیه و اقسام آن، استعاره، تمثیل، حقیقت و مجاز و در انتها از کنایه سخن می‌گوید.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش