۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یپ' به 'یپ') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''كشف العوار في تفسير آية الغار'''، تألیف [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|سید نورالله مرعشی شوشتری]] (1019ق)، | '''كشف العوار في تفسير آية الغار'''، تألیف [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|سید نورالله مرعشی شوشتری]] (1019ق)، رسالهای است در تفسیر سوره غار و رد کسانی که این آیه شریفه را در فضیلت خلیفه اول، دانستهاند. | ||
تحقیق کتاب توسط [[محمودي، محمدجواد|محمدجواد محمودی]] صورت گرفته است. | تحقیق کتاب توسط [[محمودي، محمدجواد|محمدجواد محمودی]] صورت گرفته است. | ||
برخی، از این کتاب با نام «كشف الغبار في تحقيق مسألة الغار» یاد | برخی، از این کتاب با نام «كشف الغبار في تحقيق مسألة الغار» یاد کردهاند<ref>ر.ک: مرعشی شوشتری، سید نورالله، ص49</ref>. | ||
ظاهرا انگیزه نوشتن این رساله در رد سخن نیشابوری، | ظاهرا انگیزه نوشتن این رساله در رد سخن نیشابوری، مناظرهای باشد که در خانه شیخ فیضی - از علمای هند - پیرامون آیه غار با برخی علمای سنی داشته است؛ در این مناظره، آن عالم سنی، به سخن نیشابوری استشهاد کرده و آیه را دلیل بر فضیلت ابوبکر دانسته و قاضی در آن مجلس، جواب قانعکنندهای میدهد و به دنبال آن، این کتاب را در رد سخن فاضل نیشابوری مینویسد<ref>همان</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
گاهی نیز بهجای نام بردن از کتابی، اسم مؤلفی را برده و میگوید: او در بعضی نوشتههایش چنین گفته است؛ مثلاًدر یک مورد مینویسد: «[[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] در بعضی کتابهایش گفته است». در جای دیگر مینویسد: «[[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در برخی تألیفهایش گفته»؛ که سخن [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در کتاب «الفصول المختارة من العيون و المحاسن» آمده است. | گاهی نیز بهجای نام بردن از کتابی، اسم مؤلفی را برده و میگوید: او در بعضی نوشتههایش چنین گفته است؛ مثلاًدر یک مورد مینویسد: «[[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] در بعضی کتابهایش گفته است». در جای دیگر مینویسد: «[[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در برخی تألیفهایش گفته»؛ که سخن [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] در کتاب «الفصول المختارة من العيون و المحاسن» آمده است. | ||
در موردی گفته: «استاد ما [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] پاسخی داده که | در موردی گفته: «استاد ما [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] پاسخی داده که خلاصهاش چنین است»؛ ظاهر این عبارت، این است که خود او سخن شیخ مفید را در کتابش دیده است؛ درحالیکه در کتابهای [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] نمیباشد، بلکه سخن او را [[کراجکی، محمد بن علی|مرحوم کراجکی]] در «[[كنز الفوائد]]» نقل کرده و مؤلف، آن را از کتاب [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکی]] گرفته است و عبارت «استاد ما [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]» نیز از کراجکی است. | ||
همچنین به نظر میرسد که برخی عبارتها را از کتاب «التعجب» [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکی]] نقل کرده، گرچه نامی از آن نبرده است<ref>همان، ص51</ref>. | همچنین به نظر میرسد که برخی عبارتها را از کتاب «التعجب» [[کراجکی، محمد بن علی|کراجکی]] نقل کرده، گرچه نامی از آن نبرده است<ref>همان، ص51</ref>. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که میگوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر بهعنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) میکند». به اعتقاد نویسنده، این سخن سست و بیپایه است؛ زیرا جمله فوق، بیانکننده ورود رسول خدا(ص) بهعنوان دومین نفر است. زمانی که آن حضرت و ابوبکر به غار رسیدند، ابتدا ابوبکر وارد غار شد و سپس رسول خدا(ص)، ولذا استدلال به آیه بر دومین بودن شخصیت ابوبکر پس از پیامبر(ص) صحیح نمیباشد<ref>ر.ک: همان، ص72</ref>. | اشکال دوم، مربوط به این سخن اوست که میگوید: «جمله ثاني اثنين، دلالت بر شخصیت والای ابوبکر بهعنوان دومین نفر پس از رسول خدا(ص) میکند». به اعتقاد نویسنده، این سخن سست و بیپایه است؛ زیرا جمله فوق، بیانکننده ورود رسول خدا(ص) بهعنوان دومین نفر است. زمانی که آن حضرت و ابوبکر به غار رسیدند، ابتدا ابوبکر وارد غار شد و سپس رسول خدا(ص)، ولذا استدلال به آیه بر دومین بودن شخصیت ابوبکر پس از پیامبر(ص) صحیح نمیباشد<ref>ر.ک: همان، ص72</ref>. | ||
از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، | از جمله دیگر اشکالاتی که به سخنان فاضل نیشابوری گرفته شده، اشکال به این سخن است که: ابوبکر برای پیامبر(ص) شتر خرید و وسایل سفر را برای آن حضرت فراهم ساخت. به اعتقاد نویسنده، این سخن، ادعایی باطل و بیاساس است و به اعتقاد شیعیان، این سخن را کسانی که اعتقاد به امامت ابوبکر دارند، ساختهاند و از زمان حکومت بنیامیه برای بالا بردن شخصیت اجتماعی ابوبکر، داستان را در میان مردم رواج دادهاند<ref>ر.ک: همان، ص144</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش