۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یق' به 'یق') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
بخش دوم کتاب به سفرنامه اختصاص یافته است. سفر جناب خدیو در ساعت هفت و چهل دقیقه صبح روز بیستونهم ذیقعده سال 1327ق، از «سرای قبه» با قطار آغاز شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص83</ref>. | بخش دوم کتاب به سفرنامه اختصاص یافته است. سفر جناب خدیو در ساعت هفت و چهل دقیقه صبح روز بیستونهم ذیقعده سال 1327ق، از «سرای قبه» با قطار آغاز شد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص83</ref>. | ||
پایان راه ریلی او به کانال سوئز ختم و ازآنجا با کشتی عازم بندر جده شد<ref>ر.ک: همان</ref>. او در عصر روز اول ذیحجه به جده میرسد<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref> و در روز چهارشنبه، دوم ذیحجه از کشتی، پا به بندر جده میگذارد و در میان انبوه مردم حاضر | پایان راه ریلی او به کانال سوئز ختم و ازآنجا با کشتی عازم بندر جده شد<ref>ر.ک: همان</ref>. او در عصر روز اول ذیحجه به جده میرسد<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref> و در روز چهارشنبه، دوم ذیحجه از کشتی، پا به بندر جده میگذارد و در میان انبوه مردم حاضر میشود<ref>ر.ک: همان، ص101</ref>. | ||
او مسیر هشتاد کیلومتری بین جده تا مکه را<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>، با اسب پیمود<ref>ر.ک: همان، ص106</ref> و در روز پنجشنبه سوم ذیحجه<ref>ر.ک: همان، ص107</ref> از «باب جرول» وارد مکه گردید<ref>ر.ک: همان</ref> و بعد از سعی، در «دارالاماره» اقامت گزید<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | او مسیر هشتاد کیلومتری بین جده تا مکه را<ref>ر.ک: همان، ص102</ref>، با اسب پیمود<ref>ر.ک: همان، ص106</ref> و در روز پنجشنبه سوم ذیحجه<ref>ر.ک: همان، ص107</ref> از «باب جرول» وارد مکه گردید<ref>ر.ک: همان</ref> و بعد از سعی، در «دارالاماره» اقامت گزید<ref>ر.ک: همان، ص108</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا بهسوی تبوک حرکت کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>. | ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا بهسوی تبوک حرکت کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>. | ||
نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه میدهد. او میگوید: از عادتهای مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکیها و آشامیدنیها و لباسهای خود میباشد. رنگهای روشن و باز در لباسهای آنان، بهویژه رنگهای قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده | نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه میدهد. او میگوید: از عادتهای مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکیها و آشامیدنیها و لباسهای خود میباشد. رنگهای روشن و باز در لباسهای آنان، بهویژه رنگهای قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده میشود. آنان خانههای خود را بهوسیله صنایع دستی... و نیز با فرشهای قیمتی از قالیهای کمیاب ایرانی، تزیین میکنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>. | ||
نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر | نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمدهاند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع میداند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>. | ||
نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راههای منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است. | نویسنده در خلال سفرنامه به معرفی اماکن و شهرهای زیارتی زیادی پرداخته که جده<ref>ر.ک: همان، ص86</ref>، مکه<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>، کعبه و لباس آن<ref>ر.ک: همان، ص224، 263</ref>، مدینه<ref>ر.ک: همان، ص400</ref>، مسجدالاقصی<ref>ر.ک: همان، ص458</ref> و... بخشی از آن است. علاوه بر آن توضیح راههای منتهی به شهرهای مکه<ref>ر.ک: همان، ص114</ref> و مدینه<ref>ر.ک: همان، ص338-342</ref>، شرح جنایات وهابیان و چگونگی حاکم شدن بر حجاز<ref>ر.ک: همان، ص196</ref>، برخی از اعمال حج همچون طواف<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>، وقوف در عرفات<ref>ر.ک: همان، ص302</ref>، رجم و قربانی<ref>ر.ک: همان، ص309، 314</ref>، از دیگر مطالب کتاب است. | ||
بتنونی در توصیف اماکن به ریزهکاریها دقت دارد؛ بهگونهای که خواننده خود را در آن فضا میبیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنیعامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقعتر است و بهوسیله پلهای سنگی به دَرِ آن که بهسوی شمال باز میگردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد | بتنونی در توصیف اماکن به ریزهکاریها دقت دارد؛ بهگونهای که خواننده خود را در آن فضا میبیند؛ جایگاه ولادت پیامبر(ص) در شعب «بنیعامر» واقع شده است. خیابان نسبت به این مکان یک متر و نیم مرتقعتر است و بهوسیله پلهای سنگی به دَرِ آن که بهسوی شمال باز میگردد، راه دارد و هنگام ورود به آن نخست به فضای بازی به طول 12 متر و عرض 6 متر وارد میشوید که در دیوار سمت راست (غربی) آن دری قرار دارد. پس از عبور از آن، به فضایی وارد میشوید که بر روی آن گنبدی قرار گرفته است. در میانه این فضا و در زیر گنبد، مقصورهای از چوب وجود دارد که درون آن سنگ مقعر مرمری که وسط آن کمی فرو رفته است، دیده میشود که نشاندهنده محل تولد پیامبر است<ref>ر.ک: همان، ص146</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
پاورقیهای کتاب به توضیح و رفع ابهام از مطالب اختصاص یافته است. برخی از پاورقیها از مترجم است و با لفظ «مترجم» در آخر آن مشخص شده است. | پاورقیهای کتاب به توضیح و رفع ابهام از مطالب اختصاص یافته است. برخی از پاورقیها از مترجم است و با لفظ «مترجم» در آخر آن مشخص شده است. | ||
مترجم، در این اثر ترجمهای بسیار روان ارائه داده که خواننده در نگاه اول، متوجه ترجمه بودن آن | مترجم، در این اثر ترجمهای بسیار روان ارائه داده که خواننده در نگاه اول، متوجه ترجمه بودن آن نمیشود. | ||
در میان سطورات یا صفحات کتاب گاه تصاویری از اماکن زیارتی<ref>ر.ک: همان، ص154، 172، 227، 383</ref> یا نقشه شهرها<ref>ر.ک: همان، ص129، 401</ref> و کشورها<ref>ر.ک: همان، ص80، 133</ref> و یا جداولی از برخی قبایل و تعداد آنها<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>، نام امرا و پادشاهان<ref>ر.ک: همان، ص33، 38، 191، 427</ref>، ایستگاههای قطار<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> و... به چشم میخورد. | در میان سطورات یا صفحات کتاب گاه تصاویری از اماکن زیارتی<ref>ر.ک: همان، ص154، 172، 227، 383</ref> یا نقشه شهرها<ref>ر.ک: همان، ص129، 401</ref> و کشورها<ref>ر.ک: همان، ص80، 133</ref> و یا جداولی از برخی قبایل و تعداد آنها<ref>ر.ک: همان، ص73</ref>، نام امرا و پادشاهان<ref>ر.ک: همان، ص33، 38، 191، 427</ref>، ایستگاههای قطار<ref>ر.ک: همان، ص433</ref> و... به چشم میخورد. |
ویرایش