پرش به محتوا

خدا و صفات جمال و جلال: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''خدا و صفات جمال و جلال'''، اثر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله جعفر سبحانی]] درباره، اولین اصل از اصول دین اسلام است که توسط [[استادی، رضا|رضا استادی]] گردآوری شده است.
'''خدا و صفات جمال و جلال'''، اثر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله جعفر سبحانی]] درباره، اولین اصل از اصول دین اسلام است که توسط [[استادی، رضا|رضا استادی]] گردآوری شده است.


در واقع این اثر، فصل دوم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درس‎های بیست‎و‎یک تا چهل از آن کتاب می‎شود و [[استادی، رضا|آیت‌الله استادی]] آن را خلاصه و منتشر نموده است.<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، ص141-221</ref>.
در واقع این اثر، فصل دوم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درس‎های بیست‎و‎یک تا چهل از آن کتاب می‌شود و [[استادی، رضا|آیت‌الله استادی]] آن را خلاصه و منتشر نموده است.<ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، ص141-221</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۸: خط ۴۸:


د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و می‌گوید: برای تثلیث می‌توان دو وجه در نظر گرفت:
د)- نویسنده در درس بعدی به مباحث مربوط به «تثلیث» پرداخته است و می‌گوید: برای تثلیث می‌توان دو وجه در نظر گرفت:
# هرکدام از خدایان سه‎گانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی می‌کنند؛ در این صورت هرکدام، فردی تام و مستقل هستند که به نام خدا شناخته می‎شوند. اگر به این معنا باشد یقیناً شرک است.
# هرکدام از خدایان سه‎گانه، وجود مستقل دارند و هرکدام با وجود و تشخص خاصی خودنمایی می‌کنند؛ در این صورت هرکدام، فردی تام و مستقل هستند که به نام خدا شناخته می‌شوند. اگر به این معنا باشد یقیناً شرک است.
# هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و به‌هم‎پیوستگی، خدای جهان را تشکیل می‌دهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>.
# هرکدام از این سه استقلال نداشته باشند، ولی بر اثر ترکیب و به‌هم‎پیوستگی، خدای جهان را تشکیل می‌دهند. در این صورت خداوند مرکب از اجزاء خواهد شد و ملازم با احتیاج و باطل است.<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>.


ه)- نویسنده در ادامه به صفات خداوند می‌پردازد و ابتدا صفت قدرت را بیان می‎‎کند و بعد از توضیح و اثبات آن صفت برای خداوند به سه پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد.
ه)- نویسنده در ادامه به صفات خداوند می‌پردازد و ابتدا صفت قدرت را بیان می‎‎کند و بعد از توضیح و اثبات آن صفت برای خداوند به سه پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد.
او می‌گوید: سومین سؤال چنین است که آیا خداوند می‌تواند موجودی بسازد که از نابود کردن آن عاجز باشد؟ اگر گفتیم این کار شدنی نیست، معنی آن این نیست که خدا عاجز است، بلکه معنایش این است که این کار محال ذاتی است؛ زیرا لازمه‌اش این است که آن وجود هم «ممکن‎ الوجود» باشد هم نباشد؛ بدین معنا که از طرفی مخلوق خداست، پس ممکن‎ الوجود است و معنای آن این است که قابل فنا و نیستی است و از طرفی گفته می‎شود خدا نتواند آن را نابود کند؛ یعنی قابل فنا و نیستی نباشد («باشد» و «نباشد»، اجتماع نقیضین و محال است و سؤال باطل)<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
او می‌گوید: سومین سؤال چنین است که آیا خداوند می‌تواند موجودی بسازد که از نابود کردن آن عاجز باشد؟ اگر گفتیم این کار شدنی نیست، معنی آن این نیست که خدا عاجز است، بلکه معنایش این است که این کار محال ذاتی است؛ زیرا لازمه‌اش این است که آن وجود هم «ممکن‎ الوجود» باشد هم نباشد؛ بدین معنا که از طرفی مخلوق خداست، پس ممکن‎ الوجود است و معنای آن این است که قابل فنا و نیستی است و از طرفی گفته می‌شود خدا نتواند آن را نابود کند؛ یعنی قابل فنا و نیستی نباشد («باشد» و «نباشد»، اجتماع نقیضین و محال است و سؤال باطل)<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.


و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ می‌دهد.
و)- ایشان در ادامه، صفاتی چون علم، حیات، بصر و سمع، حکمت، عدل و برخی دیگر از صفات ثبوتیه و نیز صفات سلبیه را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد. در میان این مباحث سؤالاتی مطرح و به آنها پاسخ می‌دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش