۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
فصلبندی و چینش مباحث کتاب، شبیه فصلهای برخی از متون کلامی سده چهارم و پنجم هجری است. مهمترین ابواب آن عبارتند از: اثبات صانع، صفات، عدل، تکلیف، وعد و وعید، نبوت، امامت، امر به معروف و نهی از منکر، آجال و ارزاق<ref>ر.ک: بیاتی، حیدر، ص145</ref>. | فصلبندی و چینش مباحث کتاب، شبیه فصلهای برخی از متون کلامی سده چهارم و پنجم هجری است. مهمترین ابواب آن عبارتند از: اثبات صانع، صفات، عدل، تکلیف، وعد و وعید، نبوت، امامت، امر به معروف و نهی از منکر، آجال و ارزاق<ref>ر.ک: بیاتی، حیدر، ص145</ref>. | ||
نویسنده کتاب، به سبک و سیاق بسیاری از کتابهای قدیمی، به منابع خود اشاره نکرده و تنها به عباراتی از [[الاقتصاد الهادي إلی طريق الرشاد|الاقتصاد]] [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] درباره صرفه اشاره کرده است. او به برخی | نویسنده کتاب، به سبک و سیاق بسیاری از کتابهای قدیمی، به منابع خود اشاره نکرده و تنها به عباراتی از [[الاقتصاد الهادي إلی طريق الرشاد|الاقتصاد]] [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] درباره صرفه اشاره کرده است. او به برخی دیدگاههای کلامی [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، [[ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم|ابوالصلاح حلبی]] و سدیدالدین حمصی اشاره کرده و مشخص نیست که آیا این دیدگاهها را از کتابهای آنان استخراج کرده یا از منبع دیگری بهره برده است. نکته شایان توجه این است که نویسنده هیچ ارجاعی به کتابهای کلامی خود ندارد. شاید به این دلیل که خلاصة النظر را در جوانی و قبل از اینکه کتابهای کلامی دیگر را به رشته تحریر درآورد، نوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص147-146</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در این اثر هیچ اشارهای به نام نویسنده نشده است. همچنین با بررسیهای انجامشده هیچ ارجاعی به این کتاب در کتابهای دیگر نیست؛ علاوه بر این، هیچ اشارهای به کتابی با نام خلاصة النظر در فهارس به دست نیامد. بنابراین هیچ اطلاعی از شخصیت نویسنده در دست نیست و تنها راه پیش روی ما برای شناختن وی، تأمل در مطالب کتاب است. نویسنده این کتاب از متکلمان امامیه اثناعشری است و در این اثر به اثبات امامت ائمه(ع) پرداخته و از غیبت امام دوازدهم(ع) بحث کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | در این اثر هیچ اشارهای به نام نویسنده نشده است. همچنین با بررسیهای انجامشده هیچ ارجاعی به این کتاب در کتابهای دیگر نیست؛ علاوه بر این، هیچ اشارهای به کتابی با نام خلاصة النظر در فهارس به دست نیامد. بنابراین هیچ اطلاعی از شخصیت نویسنده در دست نیست و تنها راه پیش روی ما برای شناختن وی، تأمل در مطالب کتاب است. نویسنده این کتاب از متکلمان امامیه اثناعشری است و در این اثر به اثبات امامت ائمه(ع) پرداخته و از غیبت امام دوازدهم(ع) بحث کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
با مطالعه کتاب درمییابیم که | با مطالعه کتاب درمییابیم که اندیشههای نویسنده با مقداری تندروی همراه است. او قائلین به «أکوان» را کافر میداند. این شیوه فکری و روش برخورد با اندیشهها، خواننده را به یاد ابن عودی میاندازد که او کسانی را که قائل به نظریه شیئیت شیء در عدم بودند، کافر میدانست و آنان را مستحق زکات نمیدانست. با توجه به اینکه نویسنده با برخی از آراء معتزلیان - همچون بحث وجوب اصلح - آشنا نبوده، منکر وجوب اصلح شده و قول به وجوب آن را به معتزله نسبت داده است. درحالیکه معتزله در این مسئله اختلاف نظر دارند؛ بهطوریکه معتزله بغداد قائل به وجوب اصلح شدند و در مقابل معتزله بصره منکر آن بودند. آنچه از شواهد پیداست، نویسنده کتاب از دسترسی به برخی کتابها محروم بوده است. به همین دلیل، نسبت قوله به تجرد نفس به [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] را منکر شده است. او با این استدلال که قول به تجرد نفس با عدل و اختیار انسان منافات دارد، قول به مادی بودن حقیقت انسان را به شیخ مفید نسبت داده است که اگر نویسنده کتاب به کتابهای [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]، مانند [[اوائل المقالات|أوائل المقالات]] یا [[المسائل السروية]] دسترسی داشت، چنین قضاوتهایی نمیکرد؛ زیرا نوعی نظریه تجرد نفس بهصراحت، در این دو کتاب پذیرفته شده و شیخ مفید در هیچکدام از آثار خود، به جسمانیت نفس نظر نداده است.<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | ||
در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار [[اشميتکه، زابينه|زابینه اشمیتکه]]، محقق کتاب بر پیروی نویسنده کتاب از ابوالحسین بصری یا دادن عنوان «معتزلی» به او روی جلد کتاب، به این دلیل نیست که نویسنده به اصول پنجگانه معتزله اعتقاد داشت یا امامت را همانند معتزله منکر بود، بلکه دلیل آن، این است که نویسنده کتاب در برخی مسائل کلامی - که بیشتر آن بر مسائلی از توحید و عدل متمرکز است - موضعی شبیه موضع ابوالحسین داشته است. بنا بر گزارش اشمیتکه در مقدمه انگلیسی خود بر کتاب، برخی از این مسائل عبارتند از: | در صفحه عنوان کتاب چنین آمده: «از نویسندهای شیعی و معتزلی». اصرار [[اشميتکه، زابينه|زابینه اشمیتکه]]، محقق کتاب بر پیروی نویسنده کتاب از ابوالحسین بصری یا دادن عنوان «معتزلی» به او روی جلد کتاب، به این دلیل نیست که نویسنده به اصول پنجگانه معتزله اعتقاد داشت یا امامت را همانند معتزله منکر بود، بلکه دلیل آن، این است که نویسنده کتاب در برخی مسائل کلامی - که بیشتر آن بر مسائلی از توحید و عدل متمرکز است - موضعی شبیه موضع ابوالحسین داشته است. بنا بر گزارش اشمیتکه در مقدمه انگلیسی خود بر کتاب، برخی از این مسائل عبارتند از: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# وجود و ذات (حقیقت معدوم): یکی دیگر از مواردی که اشمیتکه به آن اشاره کرده، همراهی نویسنده کتاب با ابوالحسین بصری در اعتقاد او به وجود و ذوات است. ابوالحسین بصری دو ایده درباره وجود داشت: نخست، اشیاء و وجود یک شیءاند و دیگری، نفی نظریه بهشمیان مبنی بر اینکه اشیاء در عدم، دارای ذوات هستند. به نظریه اشمیتکه، نویسنده کتاب در این نگاه از ابوالحسین بصری پیروی کرده است. این در حالی است که این نظریه در کلام امامیه ریشه دارد و [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] به این نظریه اعتقاد داشت. او معتقد بود که وجود، عین ذات است و اشیاء در حال عدم، از شیئیت برخوردار نیستند. بنابراین میتوان ریشه اندیشه نویسنده کتاب را برگرفته از اندیشه متکلمان امامیه دانست، نه ابوالحسین بصری<ref>ر.ک: همان، ص151-150</ref>. | # وجود و ذات (حقیقت معدوم): یکی دیگر از مواردی که اشمیتکه به آن اشاره کرده، همراهی نویسنده کتاب با ابوالحسین بصری در اعتقاد او به وجود و ذوات است. ابوالحسین بصری دو ایده درباره وجود داشت: نخست، اشیاء و وجود یک شیءاند و دیگری، نفی نظریه بهشمیان مبنی بر اینکه اشیاء در عدم، دارای ذوات هستند. به نظریه اشمیتکه، نویسنده کتاب در این نگاه از ابوالحسین بصری پیروی کرده است. این در حالی است که این نظریه در کلام امامیه ریشه دارد و [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] به این نظریه اعتقاد داشت. او معتقد بود که وجود، عین ذات است و اشیاء در حال عدم، از شیئیت برخوردار نیستند. بنابراین میتوان ریشه اندیشه نویسنده کتاب را برگرفته از اندیشه متکلمان امامیه دانست، نه ابوالحسین بصری<ref>ر.ک: همان، ص151-150</ref>. | ||
درباره عنوان کتاب، با توجه به افتادگی اول و آخر کتاب، طبیعتاً نباید نام آن مشخص باشد، ولی مصححان کتاب ضمن اشاره به چند بخش بودن نسخه خطی این کتاب، بخشهای آن را به این صورت تقسیم کردهاند: ثانية، ثالث (که درست آن: ثالثة)، رابعة، خامسة و... و در بخش دهم، صفحه 82 آ، از نسخه خطی آمده است: «عاشرة من الخلاصة النظر» که صحیح آن باید «عاشرة من خلاصة النظر» باشد. البته، مشخص نیست که این تقسیمبندی و نامگذاری از نویسنده یا شخص دیگری بوده است. | درباره عنوان کتاب، با توجه به افتادگی اول و آخر کتاب، طبیعتاً نباید نام آن مشخص باشد، ولی مصححان کتاب ضمن اشاره به چند بخش بودن نسخه خطی این کتاب، بخشهای آن را به این صورت تقسیم کردهاند: ثانية، ثالث (که درست آن: ثالثة)، رابعة، خامسة و... و در بخش دهم، صفحه 82 آ، از نسخه خطی آمده است: «عاشرة من الخلاصة النظر» که صحیح آن باید «عاشرة من خلاصة النظر» باشد. البته، مشخص نیست که این تقسیمبندی و نامگذاری از نویسنده یا شخص دیگری بوده است. بههرحال، با توجه به آنچه در نسخه خطی آمده، میتوان نام خلاصة النظر را ترجیح داد<ref>ر.ک: همان، ص145-144؛ پیشگفتار ص6</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش