پرش به محتوا

جوهر الذات: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
خط ۶۷: خط ۶۷:
{{شعر}}{{ب|''شریعت کوش و آنگه کن طریقت''|2=''سوم ره دم زن از عین حقیقت''}}{{ب|''حقیقت در شریعت می‌توان یافت''|2='' طریقت در حقیقت، نیز بشتافت''}}{{ب|''مقام ایمنی در شرع یابی''|2='' که اندر وی، تو اصل و فرع یابی''}}{{ب|''ز شرع مصطفی مگذر زمانی''|2=''دمادم تا کنی از وی بیانی''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه شش و هفت</ref>.
{{شعر}}{{ب|''شریعت کوش و آنگه کن طریقت''|2=''سوم ره دم زن از عین حقیقت''}}{{ب|''حقیقت در شریعت می‌توان یافت''|2='' طریقت در حقیقت، نیز بشتافت''}}{{ب|''مقام ایمنی در شرع یابی''|2='' که اندر وی، تو اصل و فرع یابی''}}{{ب|''ز شرع مصطفی مگذر زمانی''|2=''دمادم تا کنی از وی بیانی''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه شش و هفت</ref>.


در صفحاتی دیگر از دفتر اول کتاب، از چگونگی آفرینش حضرت حوا و وصلت حضرت آدم با او و سپس از ماجرای رانده شدن آنان از بهشت به اغوای شیطان، سخن به میان آمده که به مناجات پرسوز و گداز آدم با حضرت حق می‌انجامد و این بخش از کتاب، از زیباترین و درعین‎حال، غم‎انگیزترین تراژدی زندگی حضرت آدم و فرزندان تنهای او، به‎ویژه در روزگار ماست. شاعر برای چاره و درمان این درد در میان فرزندان آدم، از طریقت عرفان سخن به میان کشیده و برای رهایی آدمی از تنهایی و آز و نیاز او، مجددا به صراط مستقیم شریعت گام می‌گذارد و شریعت را زیربنای عرفان معرفی می‌کند. لذا انسان گمراه را به حرکت در آن فرامی‎خواند؛ چنان‎که گوید:
در صفحاتی دیگر از دفتر اول کتاب، از چگونگی آفرینش حضرت حوا و وصلت حضرت آدم با او و سپس از ماجرای رانده شدن آنان از بهشت به اغوای شیطان، سخن به میان آمده که به مناجات پرسوز و گداز آدم با حضرت حق می‌انجامد و این بخش از کتاب، از زیباترین و درعین‎حال، غم‎انگیزترین تراژدی زندگی حضرت آدم و فرزندان تنهای او، به‎ویژه در روزگار ماست. شاعر برای چاره و درمان این درد در میان فرزندان آدم، از طریقت عرفان سخن به میان کشیده و برای رهایی آدمی از تنهایی و آز و نیاز او، مجددا به صراط مستقیم شریعت گام می‌گذارد و شریعت را زیربنای عرفان معرفی می‌کند. لذا انسان گمراه را به حرکت در آن فرامی‌خواند؛ چنان‎که گوید:
{{شعر}}{{ب|''شریعت مر مرا آزاد کرده است''|2=''ز غم‎های جهانم شاد کرده است''}}{{ب|''شریعت می‌کند تحقیق روشن ''|2=''خدا می‌گوید این اسرار بر من''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''شریعت مر مرا آزاد کرده است''|2=''ز غم‎های جهانم شاد کرده است''}}{{ب|''شریعت می‌کند تحقیق روشن ''|2=''خدا می‌گوید این اسرار بر من''}}{{پایان شعر}}


خط ۸۰: خط ۸۰:
و بدین ترتیب، به انسان یادآوری می‌کند که چگونه با همه عزتی که داشته، غریبانه به خاک فروافتاده و از زندگی سعادت‎آمیز بهشت، تنزل یافته و در پی زندگی دو روزه دنیایی، اسیر لعنت زمین گردیده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>.
و بدین ترتیب، به انسان یادآوری می‌کند که چگونه با همه عزتی که داشته، غریبانه به خاک فروافتاده و از زندگی سعادت‎آمیز بهشت، تنزل یافته و در پی زندگی دو روزه دنیایی، اسیر لعنت زمین گردیده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>.


در جای دیگر این دفتر، ضمن برشمردن عنایاتی که از پروردگار عالم به انسان مرحمت گردیده، به او یادآور می‌گردد که همه هستی به‎خاطر او آفریده شده، اما وی بی‎خبر و ناسپاس مانده است و دقیقا این همان چیزی است که این بیت مشهور سعدی را به ذهن متبادر می‌سازد که:  
در جای دیگر این دفتر، ضمن برشمردن عنایاتی که از پروردگار عالم به انسان مرحمت گردیده، به او یادآور می‌گردد که همه هستی به‎خاطر او آفریده شده، اما وی بی‌خبر و ناسپاس مانده است و دقیقا این همان چیزی است که این بیت مشهور سعدی را به ذهن متبادر می‌سازد که:  
{{شعر}}{{ب|''همه از بهر تو سرگشته و فرمان‎بردار''|2=''شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان</ref>.
{{شعر}}{{ب|''همه از بهر تو سرگشته و فرمان‎بردار''|2=''شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش