پرش به محتوا

دیوان اشعار مفتون همدانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
دیوان مفتون با مقدمه استاد [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در شرح‎حال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] آغاز شده است. وی مقدمه‎اش را با این عبارت آغاز می‌کند: «گویی که شهرها و آبادی‎ها چون کسان، دوره‌های نیک‎بختی و بدبختی دارند. نیک‎بختی شهری همگامی است که مردم دانا و بینا و هنرمند در آن گرد آمده باشند. چه می‌شود که گاهی گرد می‎آیند و گاهی فراهم نمی‌شوند؟ این بحث بسیار دراز و دقیقی است که اینک مجال طرح آن نیست. درهرصورت، گاهی در تاریخ ادب دیده می‌شود که در روزگاری کمابیش دراز، چند تن مردم بزرگ سحرآفرین در شهری گرد آمده و نام آن شهر را به بزرگی رسانیده‎‎اند...». سپس شهرت شیراز را به‎واسطه سعدی و حافظ و یادآور شهر ویران‎شده طوس را فردوسی دانسته است. سپس غمام، آزاد و موسی نثری را از برگزیدگان سخن فارسی در زمان خود دانسته است. سپس در وصف [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون همدانی]] می‌نویسد: «چهارم ایشان شاعر مفلق [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی همدانی]] است که خوشبختانه هنوز طبع سرشار وی در غایت شکفتگی و جوانیست و از ایزد دادآفرین درخواست دارم که بر دوره سودبخشی و سخن‎آفرینی او بیفزاید. کتاب حجیم پرمغزی که در هر صحیفه آن شاهکاری جای گرفته است بهترین گواهست که [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی]] را می‌توان از سخنوران زبردست و چیره‎گفتار این روزگار دانست. قدرتی که وی در بیان منظوم دارد و این کتاب خود دلیل آشکار بر آنست، در سرایندگان معاصر ما کم دیده می‌شود»<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>‏.
دیوان مفتون با مقدمه استاد [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] در شرح‎حال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] آغاز شده است. وی مقدمه‌اش را با این عبارت آغاز می‌کند: «گویی که شهرها و آبادی‎ها چون کسان، دوره‌های نیک‎بختی و بدبختی دارند. نیک‎بختی شهری همگامی است که مردم دانا و بینا و هنرمند در آن گرد آمده باشند. چه می‌شود که گاهی گرد می‎آیند و گاهی فراهم نمی‌شوند؟ این بحث بسیار دراز و دقیقی است که اینک مجال طرح آن نیست. درهرصورت، گاهی در تاریخ ادب دیده می‌شود که در روزگاری کمابیش دراز، چند تن مردم بزرگ سحرآفرین در شهری گرد آمده و نام آن شهر را به بزرگی رسانیده‎‎اند...». سپس شهرت شیراز را به‎واسطه سعدی و حافظ و یادآور شهر ویران‎شده طوس را فردوسی دانسته است. سپس غمام، آزاد و موسی نثری را از برگزیدگان سخن فارسی در زمان خود دانسته است. سپس در وصف [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون همدانی]] می‌نویسد: «چهارم ایشان شاعر مفلق [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی همدانی]] است که خوشبختانه هنوز طبع سرشار وی در غایت شکفتگی و جوانیست و از ایزد دادآفرین درخواست دارم که بر دوره سودبخشی و سخن‎آفرینی او بیفزاید. کتاب حجیم پرمغزی که در هر صحیفه آن شاهکاری جای گرفته است بهترین گواهست که [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون کبریایی]] را می‌توان از سخنوران زبردست و چیره‎گفتار این روزگار دانست. قدرتی که وی در بیان منظوم دارد و این کتاب خود دلیل آشکار بر آنست، در سرایندگان معاصر ما کم دیده می‌شود»<ref>ر.ک: مقدمه، ص6-5</ref>‏.


پس از مقدمه مختصر استاد نفیسی، شرح‎حال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] به قلم فرزندش نوشته شده است. در بخشی از آن می‎خوانیم: «عمده شهرت و مهارت وی در غزل‎سرایی و ساختن مسمط‎های مختلف و رباعی می‎باشد. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] مبتکر سبکی جدید نیست و او را نیز باید مانند سایر شاعران همدان پیرو استادان قدیم و پیشینیان دانست ولی بااین‎همه در لطف سخن و انسجام کلام و روانی طبع و بیان مضامین لطیف و ادای مطالب نغز شیوه‎ای استادانه و دل‎انگیز داشته است»<ref>ر.ک: شرح‎حال مفتون همدانی، صفحه بیست‎ویک و بیست‎ودو</ref>‏.
پس از مقدمه مختصر استاد نفیسی، شرح‎حال [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] به قلم فرزندش نوشته شده است. در بخشی از آن می‎خوانیم: «عمده شهرت و مهارت وی در غزل‎سرایی و ساختن مسمط‎های مختلف و رباعی می‎باشد. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] مبتکر سبکی جدید نیست و او را نیز باید مانند سایر شاعران همدان پیرو استادان قدیم و پیشینیان دانست ولی بااین‎همه در لطف سخن و انسجام کلام و روانی طبع و بیان مضامین لطیف و ادای مطالب نغز شیوه‌ای استادانه و دل‎انگیز داشته است»<ref>ر.ک: شرح‎حال مفتون همدانی، صفحه بیست‎ویک و بیست‎ودو</ref>‏.


[[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] در زمینه‌ها‎ و موضوع‎های‎ گوناگون‎ طبع‎آزمایی کرده و شعر سروده است. از توحید و ستایش پروردگار تا منقبت پیامبر(ص) و تقرّب به ائمه اطهار‎(ع) و مناجات‎ گرفته تا مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انسان‎دوستی، عرفان و توصیف طبیعت. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] شیفته ورزش بود و ورزشکاران بسیاری را تربیت کرد. او طبع خود را در این‎ زمینه‎ نیز آزموده است و شاید تنها شاعری است که در اشعارش فنون و اصطلاحات‎ ورزش‎ باستانی و کشتی را که بالغ بر شصت‎ فن‎ است‎ نام برده و در ترجیع‎بندی بالغ بر 26‎ بند‎ گنجانده است که بیست بند آن با ترجیع‎بند زیر:
[[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] در زمینه‌ها‎ و موضوع‎های‎ گوناگون‎ طبع‎آزمایی کرده و شعر سروده است. از توحید و ستایش پروردگار تا منقبت پیامبر(ص) و تقرّب به ائمه اطهار‎(ع) و مناجات‎ گرفته تا مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، انسان‎دوستی، عرفان و توصیف طبیعت. [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] شیفته ورزش بود و ورزشکاران بسیاری را تربیت کرد. او طبع خود را در این‎ زمینه‎ نیز آزموده است و شاید تنها شاعری است که در اشعارش فنون و اصطلاحات‎ ورزش‎ باستانی و کشتی را که بالغ بر شصت‎ فن‎ است‎ نام برده و در ترجیع‎بندی بالغ بر 26‎ بند‎ گنجانده است که بیست بند آن با ترجیع‎بند زیر:
خط ۷۲: خط ۷۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


و چون از احساس پاک ملی و ایرانی نیز برخوردار بود و اندیشه‎اش از مسائل سیاسی ایران تأثیر می‌پذیرفت، گاهی هم آثارش با افکار ملی و سیاسی آمیخته می‌شد و به‎خصوص در شعرهای [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] از سال 1320 تا 1332 اندیشه‌های سیاسی و ملی نمود ویژه‎ای داشت<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، شرح‎حال مفتون همدانی، صفحه چهل‎وشش</ref>‏.
و چون از احساس پاک ملی و ایرانی نیز برخوردار بود و اندیشه‌اش از مسائل سیاسی ایران تأثیر می‌پذیرفت، گاهی هم آثارش با افکار ملی و سیاسی آمیخته می‌شد و به‎خصوص در شعرهای [[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] از سال 1320 تا 1332 اندیشه‌های سیاسی و ملی نمود ویژه‌ای داشت<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، شرح‎حال مفتون همدانی، صفحه چهل‎وشش</ref>‏.


بخش قصاید با این ابیات آغاز شده است:
بخش قصاید با این ابیات آغاز شده است:
خط ۸۵: خط ۸۵:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


خداوند روزی موجودات‎ را‎ در‎ هرکجا که باشند به آن‎ها عطا می‌کند‎؛ بدون‎ حساب‌های عادی و بشری و از راهی که گمان آن را هم نمی‌کنند (عنکبوت: 60؛ آل‎عمران: 37؛ نور: 38). این موضوع در آثار مختلف شعرا موجود است‎ و نظامی و سعدی نیز در آثار خویش آورده‎اند:
خداوند روزی موجودات‎ را‎ در‎ هرکجا که باشند به آن‎ها عطا می‌کند‎؛ بدون‎ حساب‌های عادی و بشری و از راهی که گمان آن را هم نمی‌کنند (عنکبوت: 60؛ آل‎عمران: 37؛ نور: 38). این موضوع در آثار مختلف شعرا موجود است‎ و نظامی و سعدی نیز در آثار خویش آورده‌اند:


نظامی:
نظامی:
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


[[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] نیز در ابتدای قصیده‎ای چنین می‌سراید:
[[مفتون همدانی، میرآقا|مفتون]] نیز در ابتدای قصیده‌ای چنین می‌سراید:


{{شعر}}
{{شعر}}


{{ب|'' قومی نشسته‎اند و غم رزق می‎خورند''|2='' یا رب! به این گروه، کمی عقل کن عطا''}}
{{ب|'' قومی نشسته‌اند و غم رزق می‎خورند''|2='' یا رب! به این گروه، کمی عقل کن عطا''}}


{{ب|'' یک‎عمر رزق داده خداوند و خورده‎اند''|2='' غم خورده‎اند و رزق به یک‎عمر چون گدا''}}
{{ب|'' یک‎عمر رزق داده خداوند و خورده‌اند''|2='' غم خورده‌اند و رزق به یک‎عمر چون گدا''}}


{{ب|'' ای دل! به آن کسان که غم رزق می‎خورند''|2='' برگو: خدا زیاد کند روزی شما''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>‏}}.
{{ب|'' ای دل! به آن کسان که غم رزق می‎خورند''|2='' برگو: خدا زیاد کند روزی شما''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>‏}}.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش