۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
دکتر فضلالله صلواتی در بخشی از پیشگفتار کتاب مینویسد: «... [[شفیعی، محمد|مرحوم دکتر شفیعی]] در گوشهای از این صحرای وسیع تحقیق و مطالعه، به تکاپو پرداخت و کاسهای آب، از این اقیانوس بیکران برگرفت و خود را سیراب کرد و من نیز به دنبال او قدمی برداشتم و لبی تر کردم و اوراقی بر نوشتههای او افزودم. از خدا توفیق میطلبم که بتوانم در حد بضاعت اندک خود خدمتی انجام داده و در راه خدمت به قرآن، قدمی برداشته باشم»<ref>پیشگفتار کتاب، ص31</ref>. | دکتر فضلالله صلواتی در بخشی از پیشگفتار کتاب مینویسد: «... [[شفیعی، محمد|مرحوم دکتر شفیعی]] در گوشهای از این صحرای وسیع تحقیق و مطالعه، به تکاپو پرداخت و کاسهای آب، از این اقیانوس بیکران برگرفت و خود را سیراب کرد و من نیز به دنبال او قدمی برداشتم و لبی تر کردم و اوراقی بر نوشتههای او افزودم. از خدا توفیق میطلبم که بتوانم در حد بضاعت اندک خود خدمتی انجام داده و در راه خدمت به قرآن، قدمی برداشته باشم»<ref>پیشگفتار کتاب، ص31</ref>. | ||
او پس از توصیف حال [[شفیعی، محمد|دکتر شفیعی]] و ملاقاتشان در واپسین روزهای عمر او مینویسد: «... کتاب «مفسران شیعه» را که در سالهای جوانی و دوره دانشجویی تألیف کرده بود، به دستم داد. این کتاب را بهعنوان رساله دوره دکتری خود ارائه کرده بود و در سال 1349 توسط دانشگاه شیراز در 207 صفحه چاپ و منتشر شده بود. در نشریات مختلف نقدهایی بر آن نگاشته بودند. در آن زمان بدین نام و با این موضوع، اولین مرتبه بود که مجموعهای ارائه | او پس از توصیف حال [[شفیعی، محمد|دکتر شفیعی]] و ملاقاتشان در واپسین روزهای عمر او مینویسد: «... کتاب «مفسران شیعه» را که در سالهای جوانی و دوره دانشجویی تألیف کرده بود، به دستم داد. این کتاب را بهعنوان رساله دوره دکتری خود ارائه کرده بود و در سال 1349 توسط دانشگاه شیراز در 207 صفحه چاپ و منتشر شده بود. در نشریات مختلف نقدهایی بر آن نگاشته بودند. در آن زمان بدین نام و با این موضوع، اولین مرتبه بود که مجموعهای ارائه میشد. نقصهایی نیز داشت که بهمرور زمان از همان سال 49 در حد امکان برطرف نموده و حاشیههایی بر آن کتاب نوشته و غلطها و اشکالات آن را اصلاح کرده بود. | ||
پس از آنکه لحظاتی به تورق آن کتاب پرداختم، به سخن آمد و گفت: دوست دارم که شما هر طور صلاح میدانید، این اثر را اصلاح و کامل کنید تا یک اثر قرآنی از من مانده باشد. بررسی و تصحیحش نمایید و در صورت امکان آن را به چاپ برسانید. با آن همه یار و آشنایی که داشت، مرا درخور این خدمت دانسته بود. درخواست او را به جان پذیرا شدم؛ چند روزی بیشتر نگذشت که خبر ارتحالش را شنیدم. | پس از آنکه لحظاتی به تورق آن کتاب پرداختم، به سخن آمد و گفت: دوست دارم که شما هر طور صلاح میدانید، این اثر را اصلاح و کامل کنید تا یک اثر قرآنی از من مانده باشد. بررسی و تصحیحش نمایید و در صورت امکان آن را به چاپ برسانید. با آن همه یار و آشنایی که داشت، مرا درخور این خدمت دانسته بود. درخواست او را به جان پذیرا شدم؛ چند روزی بیشتر نگذشت که خبر ارتحالش را شنیدم. |
ویرایش