ترجمه روزنامه‌جات هندوستان (راجع به روس و مرو): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در زمان ناصرالدین‎ شاه‎، اداره دولتـی‎ روزنـامه‎‎جـات‎، دارالطباعه و دارالترجمـه خاصـه همـایونی به ریاست‎ محمدحسن‎ خان صنیع‎الدوله، ملقب به اعتمادالسلطنه، مرکز رسـمی تـرجمـه و انـتشـار روزنـامـه‎جات‎ و کتـب‎ خـارجی و ترجمـه مراسـلات و مکاتبـات دولـت و دربـار‎ ایـران بـا کشـورهای خارجی‎ بود‎. امـا کـار انتشار، نـه عمـومی‎ کـه‎ عمـدتاً خصوصـی بـه انجـام می‎رسـیده و حاصـل کـار بیشتر برای مطالعه شـخص سـلطان‎ ناصرالدین‎ شاه، میرزا علی‌اصغر خان اتابـک‎ امین‎السـلطان‎ و یـا مسعودمیرزا ظل‎السلطان‎ و مـعتمدان دربـار و رجال و نزدیکانی‎ از‎ این دست بوده است. مترجمان این مـرکز بـه اشـکال گوناگون به کـار ترجمـه می‎‎پرداختنـد‎. بـعضـی، «مـتـرجم دفتری» و بعضی دیگر «مترجم‎ ملتزم‎ رکاب مبارک‎» بوده‌اند‎. گروه نخسـت در دفتـر‎ اداره، زیر نـظر عـزب دفتر [محرر و نویسنده دفتر] به کار ترجمه اشـتغال داشـتند. مترجمانی مـسلط بـه زبـان‎های‎ گونـاگون‎ در اســتخدام دارالترجمــه بودنــد و اخـبــار و مـقــالات‎ روزنامــه‌های‎ خــارجی‎ را‎ از زبان‎هــای‎ گوناگون‎، پس از گـزینش، بـه فارسـی ترجمـه و بـه خــط خــود یادداشـت می‌کردنـد. ایـن یادداشت‎ها در‎ اوراقـی‎ مرغوب‎ و اغلب فرنگی بـه قـلم خوش‎نویسـانی ممتـاز بـه‎ خـط‎ خــوش‎ نـوشته‎ و پس‎ از‎ صحافی در قالب دفترهایی مرتب برای مطالعه به شاه و درباریان طـراز اول تقدیم مـی‌شـده است. نسخی هم در دست اسـت کـه مـترجم خود ترجمه را پاک‎نویس‎ کــرده، که در این نسخ خط بـه مـمتازی نسخ قبلی نیست. گروه دوم در سفرهای شاه، متناسب با زبان کشور مقصد و کشورهای مسـیر، هـمـراه و مـلتـزم رکاب بودند و به ترجمه هم‎زمان‎ مـی‎‎پرداخـتنـد. مشـاغل اعـضـای ایـن اداره در دوران قـاجـار، گــاه موروثی بود که در دوره‌هـای بعد در نام، لقب و شهرت خود و خاندانشان بازتاب می‎یافت<ref>ر.ک: شهیدی، علی، ص117</ref>‎.
در زمان ناصرالدین‎ شاه‎، اداره دولتـی‎ روزنـامه‎‎جـات‎، دارالطباعه و دارالترجمـه خاصـه همـایونی به ریاست‎ محمدحسن‎ خان صنیع‎الدوله، ملقب به اعتمادالسلطنه، مرکز رسـمی تـرجمـه و انـتشـار روزنـامـه‎جات‎ و کتـب‎ خـارجی و ترجمـه مراسـلات و مکاتبـات دولـت و دربـار‎ ایـران بـا کشـورهای خارجی‎ بود‎. امـا کـار انتشار، نـه عمـومی‎ کـه‎ عمـدتاً خصوصـی بـه انجـام می‌رسـیده و حاصـل کـار بیشتر برای مطالعه شـخص سـلطان‎ ناصرالدین‎ شاه، میرزا علی‌اصغر خان اتابـک‎ امین‎السـلطان‎ و یـا مسعودمیرزا ظل‎السلطان‎ و مـعتمدان دربـار و رجال و نزدیکانی‎ از‎ این دست بوده است. مترجمان این مـرکز بـه اشـکال گوناگون به کـار ترجمـه می‎‎پرداختنـد‎. بـعضـی، «مـتـرجم دفتری» و بعضی دیگر «مترجم‎ ملتزم‎ رکاب مبارک‎» بوده‌اند‎. گروه نخسـت در دفتـر‎ اداره، زیر نـظر عـزب دفتر [محرر و نویسنده دفتر] به کار ترجمه اشـتغال داشـتند. مترجمانی مـسلط بـه زبـان‎های‎ گونـاگون‎ در اســتخدام دارالترجمــه بودنــد و اخـبــار و مـقــالات‎ روزنامــه‌های‎ خــارجی‎ را‎ از زبان‎هــای‎ گوناگون‎، پس از گـزینش، بـه فارسـی ترجمـه و بـه خــط خــود یادداشـت می‌کردنـد. ایـن یادداشت‎ها در‎ اوراقـی‎ مرغوب‎ و اغلب فرنگی بـه قـلم خوش‎نویسـانی ممتـاز بـه‎ خـط‎ خــوش‎ نـوشته‎ و پس‎ از‎ صحافی در قالب دفترهایی مرتب برای مطالعه به شاه و درباریان طـراز اول تقدیم مـی‌شـده است. نسخی هم در دست اسـت کـه مـترجم خود ترجمه را پاک‎نویس‎ کــرده، که در این نسخ خط بـه مـمتازی نسخ قبلی نیست. گروه دوم در سفرهای شاه، متناسب با زبان کشور مقصد و کشورهای مسـیر، هـمـراه و مـلتـزم رکاب بودند و به ترجمه هم‎زمان‎ مـی‎‎پرداخـتنـد. مشـاغل اعـضـای ایـن اداره در دوران قـاجـار، گــاه موروثی بود که در دوره‌هـای بعد در نام، لقب و شهرت خود و خاندانشان بازتاب می‎یافت<ref>ر.ک: شهیدی، علی، ص117</ref>‎.


اما یکی از مترجمان پرکار دارالترجمـه‎ خاصـه همـایونی، «آقـا سـید حسـین شـیرازی»، مشهور بـه «متـرجم هنـدی» بـود‎ کـه‎ اخبـار‎ و مقـالات روزنـامـه‌هـای هنـدی را گـزینش و از زبان‎های هندی و احتمالاً اردو به فارسی ترجمه می‌کرد‎. ‎‎پرکاری‎ «آسـید حسـین» در کـار ترجمه، از نسخ متعددی که از او در کتابخانه‎‎های‎ خطی‎ کـشور بـه یادگار مانده، پیداست. او بخشی از مـطالب روزنـامه‌های هند را برای مطالعه شخص مسعودمیرزا ظل‎السلطان ترجمه می‌کرده است. چند دفتر از این مجموعه‎ از کتابخانه ظل‎السـلطان‎ بـه‎ کتابخانـه فرزنـدش اکبـرمیـرزا صـارم‎الدوله (اکـبـر مـسـعود) رسـیده و اکنـون در بخـش نـسـخ خـطـی کتابخانه ابن مسکویه اصفهان نگهداری می‌شود. چهارده دسـت‎نویس از ایـن مجموعـه بـه‎مناسـبت همایش ایران و هند در‎ قم به چاپ عکسی رسیده است. اما مقدمـه مشـترک و کوتـاه ایـن مجلدات، نشـان از آن دارد کـه دسـت‎اندرکاران چــاپ آن نـسـخ، از وجـود دیگـر نسـخه‌های مجموعه ترجمه‌های آسید‎ حسین‎ در کتابخانه مجلس و ملـی بـاخبر نبـوده یـا بـدان نظـر نداشـته‌اند. در پاسـخ بـه ایـن پرسـش کـه چـرا ایـن دفترهـا پراکنـده شـده‌اند، احتمـالات گوناگونی را مـی‌تـوان در نظر‎ گـرفت‎. به‌هرحال این دفترها میان رجال طراز اول آن روزگـار برای مطالعه دست‎به‎دست می‌شده است<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>‎.  
اما یکی از مترجمان پرکار دارالترجمـه‎ خاصـه همـایونی، «آقـا سـید حسـین شـیرازی»، مشهور بـه «متـرجم هنـدی» بـود‎ کـه‎ اخبـار‎ و مقـالات روزنـامـه‌هـای هنـدی را گـزینش و از زبان‎های هندی و احتمالاً اردو به فارسی ترجمه می‌کرد‎. ‎‎پرکاری‎ «آسـید حسـین» در کـار ترجمه، از نسخ متعددی که از او در کتابخانه‎‎های‎ خطی‎ کـشور بـه یادگار مانده، پیداست. او بخشی از مـطالب روزنـامه‌های هند را برای مطالعه شخص مسعودمیرزا ظل‎السلطان ترجمه می‌کرده است. چند دفتر از این مجموعه‎ از کتابخانه ظل‎السـلطان‎ بـه‎ کتابخانـه فرزنـدش اکبـرمیـرزا صـارم‎الدوله (اکـبـر مـسـعود) رسـیده و اکنـون در بخـش نـسـخ خـطـی کتابخانه ابن مسکویه اصفهان نگهداری می‌شود. چهارده دسـت‎نویس از ایـن مجموعـه بـه‎مناسـبت همایش ایران و هند در‎ قم به چاپ عکسی رسیده است. اما مقدمـه مشـترک و کوتـاه ایـن مجلدات، نشـان از آن دارد کـه دسـت‎اندرکاران چــاپ آن نـسـخ، از وجـود دیگـر نسـخه‌های مجموعه ترجمه‌های آسید‎ حسین‎ در کتابخانه مجلس و ملـی بـاخبر نبـوده یـا بـدان نظـر نداشـته‌اند. در پاسـخ بـه ایـن پرسـش کـه چـرا ایـن دفترهـا پراکنـده شـده‌اند، احتمـالات گوناگونی را مـی‌تـوان در نظر‎ گـرفت‎. به‌هرحال این دفترها میان رجال طراز اول آن روزگـار برای مطالعه دست‎به‎دست می‌شده است<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>‎.  
خط ۵۵: خط ۵۵:
موضوع کشمیر از مسائل سیاسی پیچیده کشور هندوستان است که مورد نقد روزنامه‌ها قرار گرفته و لشکرکشی هندوستان به این منطقه را به‎دور از فکر دانسته‌اند: «صاحب روزنامه می‌گوید: بلاشبهه اشخاصی که طرف‎دار این حکمت عملی هستند، بالمره خیرخواهی اهالی هند را مد نظر ندارند و اعتمادی به ایشان نباید کرد. اشخاص مذکور یقین قطع دارند که لشکر و سپاه هند برای آنها خواهند جنگید؛ زیراکه می‌دانند سپاه هند بذاته خیال و مشاعر درستی ندارند. بلکه مانند گوسفندان می‎باشند؛ هر جایی ‎که سردارهای ایشان آنها را ببرند، در کمال خوشوقتی و سرور خواهند رفت و همین‎که به میدان جنگ رسیدند، آن ‎وقت مفری برای خود نخواهند دید، جز اینکه جنگ کنند تا کشته شوند»<ref>ر.ک: همان، ص41-40</ref>‎.
موضوع کشمیر از مسائل سیاسی پیچیده کشور هندوستان است که مورد نقد روزنامه‌ها قرار گرفته و لشکرکشی هندوستان به این منطقه را به‎دور از فکر دانسته‌اند: «صاحب روزنامه می‌گوید: بلاشبهه اشخاصی که طرف‎دار این حکمت عملی هستند، بالمره خیرخواهی اهالی هند را مد نظر ندارند و اعتمادی به ایشان نباید کرد. اشخاص مذکور یقین قطع دارند که لشکر و سپاه هند برای آنها خواهند جنگید؛ زیراکه می‌دانند سپاه هند بذاته خیال و مشاعر درستی ندارند. بلکه مانند گوسفندان می‎باشند؛ هر جایی ‎که سردارهای ایشان آنها را ببرند، در کمال خوشوقتی و سرور خواهند رفت و همین‎که به میدان جنگ رسیدند، آن ‎وقت مفری برای خود نخواهند دید، جز اینکه جنگ کنند تا کشته شوند»<ref>ر.ک: همان، ص41-40</ref>‎.


بررسی وضعیت علم در کشورهای آسیایی از جمله مطالب مفید کتاب است که نویسنده با اعتراف به این موضوع که اروپایی‎ها علم خود را از مشرق زمین گرفتند، پیشرفت علم در این منطقه را نامناسب دانسته است: «کجا رفت آن کلمات دانشوران اهالی آسیا که از طفیل آنها اهالی مغرب‎زمین ترقی یافتند. هزارها تأسف که علوم آسیایی معدوم الاثر گردید. جز علم خیالی دیگر چیزی باقی نمانده و اگر اثری هست، مانند میوه‌ای است که مغز نداشته باشد. اگر از کلمات آسیایی‎ها از قبیل علوم عقلیه چیزی موجود است، از ملاحظه کتب‌های مبسوطه و طومارهای عدیده و دفاتر لا تعد و لا تحصی به ثبوت می‎رسد که تمام آنها به علوم نقلیه دینیه تبدیل یافته است»<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>‎.
بررسی وضعیت علم در کشورهای آسیایی از جمله مطالب مفید کتاب است که نویسنده با اعتراف به این موضوع که اروپایی‎ها علم خود را از مشرق زمین گرفتند، پیشرفت علم در این منطقه را نامناسب دانسته است: «کجا رفت آن کلمات دانشوران اهالی آسیا که از طفیل آنها اهالی مغرب‎زمین ترقی یافتند. هزارها تأسف که علوم آسیایی معدوم الاثر گردید. جز علم خیالی دیگر چیزی باقی نمانده و اگر اثری هست، مانند میوه‌ای است که مغز نداشته باشد. اگر از کلمات آسیایی‎ها از قبیل علوم عقلیه چیزی موجود است، از ملاحظه کتب‌های مبسوطه و طومارهای عدیده و دفاتر لا تعد و لا تحصی به ثبوت می‌رسد که تمام آنها به علوم نقلیه دینیه تبدیل یافته است»<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>‎.


در آخرین صفحات کتاب به نقل از روزنامه حامی هند چنین می‌خوانیم: «بانی و باعث خرابی و ویرانی هندوستان و فلاکت و پریشانی اهالی آن، دولت انگلیس می‎باشد؛ زیراکه آنچه مناصب عالیه و خدمات لایقه هست، به ابناء وطن خود می‌دهند و همیشه رعایای هندوستانی ایشان از مناصب مذکوره محروم هستند... حکومت انگلیس که بر ما سلطنت دارد سعی و کوشش نمی‌کند که رعایای هندی او در امور صناعت و تجارت ترقی کنند. بلی چیزی را که برای ترقی اهالی شعار خود کرده، همان تحریص و ترغیب دادن هندیان به آموختن زبان انگلیسی و یا رفتن به لندن برای تکمیل نمودن لسان مزبور که نتیجه و فواید آن بر عمومی اهالی اظهر من الشمس است که پس از مشقت‎های بسیار باز هندی‎ها را ارذل و پست‎تر از ابناء وطن خود شمرده، او را قابل هیچ‎گونه خدمتی نمی‌دانند»<ref>ر.ک: همان، ص124-122</ref>‎.
در آخرین صفحات کتاب به نقل از روزنامه حامی هند چنین می‌خوانیم: «بانی و باعث خرابی و ویرانی هندوستان و فلاکت و پریشانی اهالی آن، دولت انگلیس می‎باشد؛ زیراکه آنچه مناصب عالیه و خدمات لایقه هست، به ابناء وطن خود می‌دهند و همیشه رعایای هندوستانی ایشان از مناصب مذکوره محروم هستند... حکومت انگلیس که بر ما سلطنت دارد سعی و کوشش نمی‌کند که رعایای هندی او در امور صناعت و تجارت ترقی کنند. بلی چیزی را که برای ترقی اهالی شعار خود کرده، همان تحریص و ترغیب دادن هندیان به آموختن زبان انگلیسی و یا رفتن به لندن برای تکمیل نمودن لسان مزبور که نتیجه و فواید آن بر عمومی اهالی اظهر من الشمس است که پس از مشقت‎های بسیار باز هندی‎ها را ارذل و پست‎تر از ابناء وطن خود شمرده، او را قابل هیچ‎گونه خدمتی نمی‌دانند»<ref>ر.ک: همان، ص124-122</ref>‎.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش