۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیریای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود در آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] نیز آمده اسـت. شـیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها را صرفاً به راویان آنها اسناد داده و به درستی یا نادرستی آنها هیچ اشارهای نکرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45]</ref>. | این تفسیر از تفاسیر روایی است که صنعانی روایات تفسیریای را که از پیامبر اکرم(ص)، صحابیان و تابعان، به او رسیده بود در آن جمع آورده است. بیشتر روایات تفسیری عبدالرزاق در [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]] نیز آمده اسـت. شـیوه مفسر در ذکر روایات، جرح و تعدیل روایات تفسیری نبوده، بلکه آنها را صرفاً به راویان آنها اسناد داده و به درستی یا نادرستی آنها هیچ اشارهای نکرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3738/45 ر.ک: انصاری، مسعود، ص45]</ref>. | ||
عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر میکند که | عبدالرزاق پیش از شروع به تفسیر آیات قرآن، در چند روایت، مباحثی از علوم قرآنی را ذکر میکند که میتوان از آنها بهعنوان مقدمه تفسیر یاد کرد. وی این مقدمه را با بـحثی دربـاره جمع قرآن آغاز کرده است که در آن از عبید بن سبّاق روایت جمع قرآن را ذکر میکند و با ذکر این روایت، این دیدگاه مشهور را در بین اهل سنت میپذیرد که قـرآن پس از پیـامبر(ص) بهوسیله زید بن ثابت و دستور ابوبکر و به پیشنهاد عمر بن خطاب گردآوری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19] </ref>. | ||
مفسر در باب اول که جایگاه مقدمهای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را میآورد و پس از آن روایـتی دیـگر را گزارش میکند که تفسیر را چهار وجه دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمیشمارد که قرآن شش گونه آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. | مفسر در باب اول که جایگاه مقدمهای تفسیرش را دارد، روایات حـرمت تـفسیر به رأی را میآورد و پس از آن روایـتی دیـگر را گزارش میکند که تفسیر را چهار وجه دانسته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص59</ref>. وی در روایت دیگری، انواع آیات قرآن را برمیشمارد که قرآن شش گونه آیـه دارد: امـر، نهی، تبشیر، تنذیر، مـوعظه، قـصص و اخبار یا امثال<ref>ر.ک: همان، ص60-59</ref>. میتوان گفت که وی، احرف سبعه را با این روایت در گونههای آیات قرآن میداند. عبدالرزاق سپس به زمان نزول قرآن، چگونگی نزول قرآن، تأکید بر شـیوه نـقل تفسیر قرآن از طریق روایت و مأثور اشاره کرده و به تفسیر قرآن وارد میشود. وی در این مقدمه، درباره نزول دفعی و تدریجی قرآن روایاتی را میآورد. در روایت نخست از این بحث، زمان نزول دفعی قرآن و در روایـت بـعدی، چگونگی نـزول تدریجی قرآن را بیان میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: غلامی، عبدالله، ص19]</ref>. | ||
پس از آن روایتی را میآورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن در عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد بر نقل مأثور بـوده اسـت. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه از سور قرآن میپردازد. وی در اینباره، ترتیب سور و آیات را بهصـورت غـالب رعایت میکند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره میکـند و آنـگاه مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>. | پس از آن روایتی را میآورد که بیانگر شیوه معمول تفسیر قرآن در عصر خودش است؛ چـراکه شیوه معمول در روزگار عبدالرزاق، اعتماد بر نقل مأثور بـوده اسـت. سپس، به نقل روایات تفسیری ذیل هر آیه از سور قرآن میپردازد. وی در اینباره، ترتیب سور و آیات را بهصـورت غـالب رعایت میکند. وی در بیان روایات تفسیری، ابتدا به نام سوره اشاره میکـند و آنـگاه مـکی یا مدنی بودن سور را ذکر میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/25400/19 ر.ک: همان]</ref>. |
ویرایش