۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
اولین کتاب با بیان مباحث آبها شروع میشود.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> مسائل آب جاری در صفحه هشت کتاب بیان میگردد. در برخی موارد، در حاشیه کتاب، مطالبی نوشته شده است مثلاً در حاشیه صفحه 14 میخوانیم؛ «فان المراد من المطهریة فیها اما هو الحفظ عن الانفعال او المطهریة... التی تکون بعد تحقق الانفعال و لوجوب التغییر؛ و علی کل حال یکون دلیلا علی المطلوب». این مباحث با مطهرات ادامه مییابد و در صفحه 52 حکم ظرفی که سگ آن را لیسیده یا آبی که با دهان سگ برخورد کرده است را بررسی میکند. مباحث کتاب با بیان احکام وضو ادامه مییابد و در آن موجبات وضو، احکام تخلی، افعال وضو و... را در مسائل مختلفی بیان میکند؛ و با پایان این مسائل، کتاب اول پایان میپذیرد<ref>ر.ک: همان، ص68-81</ref> | اولین کتاب با بیان مباحث آبها شروع میشود.<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> مسائل آب جاری در صفحه هشت کتاب بیان میگردد. در برخی موارد، در حاشیه کتاب، مطالبی نوشته شده است مثلاً در حاشیه صفحه 14 میخوانیم؛ «فان المراد من المطهریة فیها اما هو الحفظ عن الانفعال او المطهریة... التی تکون بعد تحقق الانفعال و لوجوب التغییر؛ و علی کل حال یکون دلیلا علی المطلوب». این مباحث با مطهرات ادامه مییابد و در صفحه 52 حکم ظرفی که سگ آن را لیسیده یا آبی که با دهان سگ برخورد کرده است را بررسی میکند. مباحث کتاب با بیان احکام وضو ادامه مییابد و در آن موجبات وضو، احکام تخلی، افعال وضو و... را در مسائل مختلفی بیان میکند؛ و با پایان این مسائل، کتاب اول پایان میپذیرد<ref>ر.ک: همان، ص68-81</ref> | ||
وی، کتاب دوم را با عبارات ذیل آغاز میکند؛ «قد جرت عادة غیرواحد علی تقسیم المکاسب...» ترجمه: سیره بسیاری از علما بر تقسیم مکاسب بر... استوار است.<ref>ر.ک: همان، ص86</ref> ظاهراً این کتاب در شرح کتاب دیگری نوشته شده است. بالای عبارات متن اصلی خط کشیده شده تا از عبارات شارح قابلتشخیص باشد. بیان شرایط عقد و صفات بایع و مشتری و... از جمله موارد مطرح شده در این بخش است.<ref>ر.ک: همان، ص86-143</ref> سومین کتاب، کتاب البیع است. این اثر نیز مانند کتاب مکاسب، در شرح کتاب بیع نوشته شده و برخی موارد خطخوردگی و اصلاحاتی از طرف نویسنده دارد. او در این بخش بعد از بیان تعریف بیع به مباحث مربوط به ثمن و مثمن و عقد و اجرتالمثل و اجرتالمسمی پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص146-230</ref> نویسنده درباره عبارت بیع،<ref>ر.ک: همان، ص146</ref> و تعریف آن به مبادلة مال بمال<ref>ر.ک: همان، ص150</ref> و... شرح میدهد. کتاب چهارم دربردارنده مباحث اصولی است او این کتاب را در سوم ربیعالثانی سال 1338 در کربلا نوشته است. ایشان کتاب را از مباحث قطع با عبارت «و یستحیل التعبد بما وراء العلم و حجیته اذا فرض فعلیة الحکم علی کل تقدیر استحالته الذاتیة...» آغاز | وی، کتاب دوم را با عبارات ذیل آغاز میکند؛ «قد جرت عادة غیرواحد علی تقسیم المکاسب...» ترجمه: سیره بسیاری از علما بر تقسیم مکاسب بر... استوار است.<ref>ر.ک: همان، ص86</ref> ظاهراً این کتاب در شرح کتاب دیگری نوشته شده است. بالای عبارات متن اصلی خط کشیده شده تا از عبارات شارح قابلتشخیص باشد. بیان شرایط عقد و صفات بایع و مشتری و... از جمله موارد مطرح شده در این بخش است.<ref>ر.ک: همان، ص86-143</ref> سومین کتاب، کتاب البیع است. این اثر نیز مانند کتاب مکاسب، در شرح کتاب بیع نوشته شده و برخی موارد خطخوردگی و اصلاحاتی از طرف نویسنده دارد. او در این بخش بعد از بیان تعریف بیع به مباحث مربوط به ثمن و مثمن و عقد و اجرتالمثل و اجرتالمسمی پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص146-230</ref> نویسنده درباره عبارت بیع،<ref>ر.ک: همان، ص146</ref> و تعریف آن به مبادلة مال بمال<ref>ر.ک: همان، ص150</ref> و... شرح میدهد. کتاب چهارم دربردارنده مباحث اصولی است او این کتاب را در سوم ربیعالثانی سال 1338 در کربلا نوشته است. ایشان کتاب را از مباحث قطع با عبارت «و یستحیل التعبد بما وراء العلم و حجیته اذا فرض فعلیة الحکم علی کل تقدیر استحالته الذاتیة...» آغاز میکند. او بحث از حجیت شهرت را هم در این کتاب مطرح مینماید.<ref>ر.ک: همان، ص236-263</ref> | ||
کتاب بعدی درباره تعادل و تراجیح است. نویسنده تاریخ شروع آن را در اول کتاب، قسمت بالای سمت چپ، ماه رمضان 1339 ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص264-279</ref> تاریخ کتابت کتاب بعدی، سوم محرم 1341 است. این کتاب پس از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر(ص) و خاندانش(ع)، با عبارات ذیل آغاز میشود. نویسنده در این کتاب، مباحث علم و علمی و انفتاح یا انسداد باب علم و علمی را مطرح میکند و به مباحث مرتبط با علم اجمالی و تفصیلی میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص281-289</ref> | کتاب بعدی درباره تعادل و تراجیح است. نویسنده تاریخ شروع آن را در اول کتاب، قسمت بالای سمت چپ، ماه رمضان 1339 ذکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص264-279</ref> تاریخ کتابت کتاب بعدی، سوم محرم 1341 است. این کتاب پس از حمد و ثنای الهی و صلوات بر پیامبر(ص) و خاندانش(ع)، با عبارات ذیل آغاز میشود. نویسنده در این کتاب، مباحث علم و علمی و انفتاح یا انسداد باب علم و علمی را مطرح میکند و به مباحث مرتبط با علم اجمالی و تفصیلی میپردازد.<ref>ر.ک: همان، ص281-289</ref> | ||
او در کتاب بعدی با ذکر روایت زراره «... فانه علی یقین من وضوءه و لا ینقض الیقین ابدا بالشک و انما ینقضه بیقین آخر» بهتقریب استدلال به این روایت در باب حجیت استصحاب میپردازد. وی احتمالات متعدد درباره برداشت از این روایت را ذکر و تحلیل میکند.<ref>ر.ک: همان، ص295-298</ref> سپس دیگر روایات زراره (مثل روایت ثوب مصلی و...) و دیگران مانند عبدالله بن سنان و... را در تقریب و استدلال بهقاعده استصحاب متذکر میشود.<ref>ر.ک: همان، ص298-307</ref> کتاب بعدی درباره بیان شروط عقد است.<ref>ر.ک: همان، ص311-340</ref> و کتاب بعدی به تاریخ دوم جمادیالثانی 1330 درباره بیع رهن و مباحث متعلق به آن است.<ref>ر.ک: همان، ص344-354</ref> | او در کتاب بعدی با ذکر روایت زراره «... فانه علی یقین من وضوءه و لا ینقض الیقین ابدا بالشک و انما ینقضه بیقین آخر» بهتقریب استدلال به این روایت در باب حجیت استصحاب میپردازد. وی احتمالات متعدد درباره برداشت از این روایت را ذکر و تحلیل میکند.<ref>ر.ک: همان، ص295-298</ref> سپس دیگر روایات زراره (مثل روایت ثوب مصلی و...) و دیگران مانند عبدالله بن سنان و... را در تقریب و استدلال بهقاعده استصحاب متذکر میشود.<ref>ر.ک: همان، ص298-307</ref> کتاب بعدی درباره بیان شروط عقد است.<ref>ر.ک: همان، ص311-340</ref> و کتاب بعدی به تاریخ دوم جمادیالثانی 1330 درباره بیع رهن و مباحث متعلق به آن است.<ref>ر.ک: همان، ص344-354</ref> |
ویرایش