۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== تولد == | == تولد == | ||
او، دانشمند شافعى مذهب مصری که به زادگاهش أَبشُوَیه (به فتح و کسر همزه) از | او، دانشمند شافعى مذهب مصری که به زادگاهش أَبشُوَیه (به فتح و کسر همزه) از دهکدههای فَیوم منسوب است. ازآنجاکه وی بیشتر در المحلة الکبری مىزیست، نسبت «محلى» نیز به او دادهاند. در سال ۱۳۸۹/ ۷۹۰ در روستای اِبشویه در استان غربیه نزدیک فیوم بهدنیا آمد. بیشتر زندگیاش در محله الکبری گذشت؛ | ||
در دهسالگی قرآن را حفظ کرد و در پى کسب دانش بارها به قاهره رفت و بهویژه در درس جلالالدین بُلْقینى، قاضى القضاة قاهره (د 824ق) حضور یافت و گویا در همان احوال با ادیبانى چون ابن فهد، رقیب ابن فارض مناظره داشت. در 814ق حج گزارد و پس از مرگ پدر، خطیب شهر خویش گردید. شاید مراد [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] از این شهر، المحله باشد نه ابشویه<ref>آذرنوش، آذرتاش، ج2، ص578</ref>. | در دهسالگی قرآن را حفظ کرد و در پى کسب دانش بارها به قاهره رفت و بهویژه در درس جلالالدین بُلْقینى، قاضى القضاة قاهره (د 824ق) حضور یافت و گویا در همان احوال با ادیبانى چون ابن فهد، رقیب ابن فارض مناظره داشت. در 814ق حج گزارد و پس از مرگ پدر، خطیب شهر خویش گردید. شاید مراد [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] از این شهر، المحله باشد نه ابشویه<ref>آذرنوش، آذرتاش، ج2، ص578</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
علاوه بر آثار مذکور، نسخهای خطى به نام «تذكرة العارفين و تبصرة المستبصرين» در خزاین الکتب دمشق موجود است که [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در شمار آثار او نهاده است و سرکیس و «دائرةالمعارف اسلام» از او تقلید کردهاند<ref>همان</ref>. | علاوه بر آثار مذکور، نسخهای خطى به نام «تذكرة العارفين و تبصرة المستبصرين» در خزاین الکتب دمشق موجود است که [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] در شمار آثار او نهاده است و سرکیس و «دائرةالمعارف اسلام» از او تقلید کردهاند<ref>همان</ref>. | ||
گویى در عصر ابشیهى، اهل ادب به نگارش کتابهای دائرةالمعارفگونه و جنگهای ادبى اقبال تمام داشتهاند. جمالالدین وطواط (د 718ق)، علاءالدین بهایى (د 815ق)، شمسالدین نواجى (د 859ق) و حتى بعدازآن داوود انطاکى (د 1008ق) آثاری به همین شیوه تألیف کردهاند؛ اما جُنگ ابشیهى ([[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]) بیش از همه شهرت یافته و | گویى در عصر ابشیهى، اهل ادب به نگارش کتابهای دائرةالمعارفگونه و جنگهای ادبى اقبال تمام داشتهاند. جمالالدین وطواط (د 718ق)، علاءالدین بهایى (د 815ق)، شمسالدین نواجى (د 859ق) و حتى بعدازآن داوود انطاکى (د 1008ق) آثاری به همین شیوه تألیف کردهاند؛ اما جُنگ ابشیهى ([[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]) بیش از همه شهرت یافته و نسخههای خطى آن در همه کشورهای اسلامى منتشر شده است. [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] به 22 نسخه اشاره کرده است، اما اینک دستنوشتههای بیشتری از آن یافت شده است. علاوه بر این، برخى به تلخیص کتاب پرداختند: «المستطلف من المستطرف»، «المستقطف من المستطرف» و نیز تلخیص آن در الظاهریه<ref>همان</ref>. | ||
گویا کتاب «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ.را آن را به فرانسه برگرداند<ref>همان</ref>. | گویا کتاب «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» نخستین بار در 1268ق در بولاق به چاپ رسیده و پسازآن بارها انتشار یافته که آخرین چاپ در 1986م در بیروت بوده است. شهرت «[[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]]» موجب شد که آن را حتى پیش از آنکه در بولاق به چاپ رسد، به ترکى ترجمه کنند. سپس ژ.را آن را به فرانسه برگرداند<ref>همان</ref>. | ||
ظاهراً دو امر موجب شهرت [[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]] بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان | ظاهراً دو امر موجب شهرت [[المستطرف في كل فن مستظرف|المستطرف]] بوده است: یکى آنکه ابشیهى موفق شده بود از معانى دینى و اخلاقى و ادبى، ترکیبى فراهم آورد که با ذوق مسلمانان سدههای 9 و 10ق همسازی تمام داشته باشد و هر مسلمان فرهنگدوست، همه مفاهیم و معانى موردنیاز خود را در آن بازیابد. دوم آنکه شیوه نگارش ابشیهى از سادگى و روانى خاصى برخوردار است. وی- شاید به سبب عدم تبحر کافى- از تکلف سجعپردازی و معقدسرایى و مترادفسازی در امان ماند و به زبانى که قابلفهم همگان بود، نوشت، چنانکه گاه نمىتوانست از مصطلحات و ترکیبات لهجه مصری بپرهیزد و به همین سبب است که [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] بر وی خرده مىگیرد و مىنویسد ازآنجاکه به علم نحو احاطه نداشت، اغلاط بسیاری در سخنش راه یافت. آنچه در نظر [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] عیب است، اینک زمینه مناسبى برای بررسى لهجه و ضربالمثلها و احیاناً برخى خلقیات مصریان آن روزگار است<ref>همان</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش