۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مقصود از نقل اینگونه روایات این نیست که روات فقیه بدون هیچگونه تصرف و اجتهادی در استنباط حکم از آنها، بر آنها جمود نمودهاند؛ دلیلش آن است که حکم شرعیای که راوی فقیه از معصوم نقل میکند بر چند صورت است: | مقصود از نقل اینگونه روایات این نیست که روات فقیه بدون هیچگونه تصرف و اجتهادی در استنباط حکم از آنها، بر آنها جمود نمودهاند؛ دلیلش آن است که حکم شرعیای که راوی فقیه از معصوم نقل میکند بر چند صورت است: | ||
# از حدیث واحدی استفاده | # از حدیث واحدی استفاده میشود، بدون احتیاج به اجتهاد؛ | ||
# از یک قاعده کلیه که معصوم آن را القا نموده و امر تشخیص مصادیق آن را به اصحاب واگذار نموده، استفاده | # از یک قاعده کلیه که معصوم آن را القا نموده و امر تشخیص مصادیق آن را به اصحاب واگذار نموده، استفاده میشود؛ | ||
# از دو حدیث که بین آنها عموم و خصوص یا اطلاق و تقیید است، استفاده | # از دو حدیث که بین آنها عموم و خصوص یا اطلاق و تقیید است، استفاده میشود؛ | ||
و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/24 ر.ک: همان، ص24-29]</ref>. | و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/24 ر.ک: همان، ص24-29]</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
علاوه بر آیات و روایات، سیره علما نیز مؤید اجتهاد است. سیره را میتوان به دو قسم سیره عقلا و سیره متشرعه تقسیم نمود. سیره عقلا، همچون رجوع مریض به پزشک جهت مداواست که مورد تأیید است. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] آن را به رجوع جاهل به عالم تشبیه نموده و در جمیع امور نافذ دانسته است. | علاوه بر آیات و روایات، سیره علما نیز مؤید اجتهاد است. سیره را میتوان به دو قسم سیره عقلا و سیره متشرعه تقسیم نمود. سیره عقلا، همچون رجوع مریض به پزشک جهت مداواست که مورد تأیید است. [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] آن را به رجوع جاهل به عالم تشبیه نموده و در جمیع امور نافذ دانسته است. | ||
نویسنده در بحث سیره متشرعه ابتدا به نظر [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در «[[العدة في أصول الفقه|عدة الأصول]]» درباره اجتهاد مراجعه کرده، سپس میگوید: با توجه به حوادث و پیشامدهایی که برای مکلفین واقع | نویسنده در بحث سیره متشرعه ابتدا به نظر [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] در «[[العدة في أصول الفقه|عدة الأصول]]» درباره اجتهاد مراجعه کرده، سپس میگوید: با توجه به حوادث و پیشامدهایی که برای مکلفین واقع میشود و بهخاطر بعد مسافت یا عدم دسترسی همیشگی به امام معصوم برای بیشتر شیعیان، خود معصومین، فقهای اصحاب خویش را مأمور به فتوا دادن در بین شیعیان خود مینمودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/76 ر.ک: همان، ص76]</ref>. | ||
مؤلف، بخش دوم کتاب را به اجتهاد و فتوا در عصر غیبت اختصاص داده است. این بخش از کتاب جوابی است به اخباریون که معتقد به عدم جواز اجتهاد در عصر غیبت هستند. | مؤلف، بخش دوم کتاب را به اجتهاد و فتوا در عصر غیبت اختصاص داده است. این بخش از کتاب جوابی است به اخباریون که معتقد به عدم جواز اجتهاد در عصر غیبت هستند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
نویسنده در ادامه مباحث این بخش، به بحث در مورد عمل به احتیاط و ترک اجتهاد و تقلید میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | نویسنده در ادامه مباحث این بخش، به بحث در مورد عمل به احتیاط و ترک اجتهاد و تقلید میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
ایشان درباره اختلاف بین اخباریان و اصولیان میگوید: همان طور که [[بحرانی، یوسف بن احمد|شیخ یوسف بحرانی]] در «[[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|الحدائق الناضرة]]» میگوید بین اصولیان و اخباریان اختلاف اساسی وجود ندارد و احکام چنانکه در نزد رئیس اخباریان، یعنی [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] به دو قسم حلال و حرام تقسیم | ایشان درباره اختلاف بین اخباریان و اصولیان میگوید: همان طور که [[بحرانی، یوسف بن احمد|شیخ یوسف بحرانی]] در «[[الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة|الحدائق الناضرة]]» میگوید بین اصولیان و اخباریان اختلاف اساسی وجود ندارد و احکام چنانکه در نزد رئیس اخباریان، یعنی [[ابن بابویه، محمد بن علی|شیخ صدوق]] به دو قسم حلال و حرام تقسیم میشود، در نزد مجتهدین نیز همینگونه است. اختلافات جزئی که بین آنها وجود دارد بر آنان عیب نیست؛ زیرا خود فقها گاهی در برخی از مسائل، متفاوت نظر میدهند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/97 ر.ک: همان، ص97-98]</ref>. در واقع مهمترین مسائل مورد اختلاف این دو گروه را میتوان به مسئله تقلید، تقسیم حدیث به: صحیح، حسن، موثق و ضعیف، حجیت اجماع و عقل منحصر نمود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/99 ر.ک: همان، ص99-100]</ref>. | ||
مؤلف در پایان این اثر، خواننده را با حرکات خطرناکی که اخیر جهت تخریب مرجعیت صورت میگیرد آشنا، میسازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/127 ر.ک: همان، ص127-128]</ref>. | مؤلف در پایان این اثر، خواننده را با حرکات خطرناکی که اخیر جهت تخریب مرجعیت صورت میگیرد آشنا، میسازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23613/1/127 ر.ک: همان، ص127-128]</ref>. |
ویرایش