۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
مطالب کتاب با بحث صفات خداوند آغاز شده است. نویسنده در این بخش از کتاب به توضیح برخی از صفات ثبوتیه و سلبیه پرداخته و در ضمن آن دست به تأویل برخی از مفاهیم همچون «استواء»، «نزول»، «ید» و «وجه» زده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/75 ر.ک: متن کتاب، ص75-79]</ref>. | مطالب کتاب با بحث صفات خداوند آغاز شده است. نویسنده در این بخش از کتاب به توضیح برخی از صفات ثبوتیه و سلبیه پرداخته و در ضمن آن دست به تأویل برخی از مفاهیم همچون «استواء»، «نزول»، «ید» و «وجه» زده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/75 ر.ک: متن کتاب، ص75-79]</ref>. | ||
ایشان در این فصل با نفی برخی از صفات به نام صفات سلبیه، به اثبات صفاتی، همچون: حیات، علم، قدرت و... برای خداوند پرداخته است. او در اینباره میگوید: زمانی که ثابت شد که خداوند حی، عالم، قادر، مرید، سمیع، بصیر و متکلم است، ثابت | ایشان در این فصل با نفی برخی از صفات به نام صفات سلبیه، به اثبات صفاتی، همچون: حیات، علم، قدرت و... برای خداوند پرداخته است. او در اینباره میگوید: زمانی که ثابت شد که خداوند حی، عالم، قادر، مرید، سمیع، بصیر و متکلم است، ثابت میشود که برای خداوند حیات، علم، قدرت، اراده، شنیدن، دیدن و تکلم وجود دارد؛ زیرا عالم، بدون علم و قادر بدون قدرت، همچون متحرک بدون حرکت و ساکن بدون سکون است و نیز مثل این است که گفته شود خداوند هیچ علمی و قدرتی بر ما ندارد و این محال است.<ref>ر.ک: همان، ص105</ref>. | ||
درباره علم خداوند نیز این مطلب گفتنی است که علم او نه کسبی و نه ضروری است؛ زیرا این دو قسم از نشانههای حدوث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>. | درباره علم خداوند نیز این مطلب گفتنی است که علم او نه کسبی و نه ضروری است؛ زیرا این دو قسم از نشانههای حدوث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/106 ر.ک: همان، ص106]</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[غزنوی، احمد بن محمد|احمد غزنوی حنفی]]، درباره ادخال جمیع خلایق بدون معصیت در آتش عذاب، پاسخ صریحی ارائه نمیدهد و به این سخن اکتفا میکند که بعضی از اهل سنت آن را نیکو دانستهاند و بعضی از مشایخ ما آن را نیکو ندانستهاند؛ زیرا در این صورت جمع بین دشمن و دوست خداوند در آتش جهنم اتفاق افتاده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65223/40 ر.ک: سلیمانی کیاسری، جمالالدین، ص40]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/195 متن کتاب، ص195-196]</ref>. | [[غزنوی، احمد بن محمد|احمد غزنوی حنفی]]، درباره ادخال جمیع خلایق بدون معصیت در آتش عذاب، پاسخ صریحی ارائه نمیدهد و به این سخن اکتفا میکند که بعضی از اهل سنت آن را نیکو دانستهاند و بعضی از مشایخ ما آن را نیکو ندانستهاند؛ زیرا در این صورت جمع بین دشمن و دوست خداوند در آتش جهنم اتفاق افتاده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65223/40 ر.ک: سلیمانی کیاسری، جمالالدین، ص40]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/195 متن کتاب، ص195-196]</ref>. | ||
در تعلیقه همین بخش از کتاب نیز چنین میخوانیم: الله تعالی در افعال و اقوالش، به کمال حکمت متصف | در تعلیقه همین بخش از کتاب نیز چنین میخوانیم: الله تعالی در افعال و اقوالش، به کمال حکمت متصف میشود و در ملکش بهنحو کامل تصرف میکند. خلق و امر و حکم از آن اوست و بازگشت بهسوی اوست و اگر خلق را نیافریند، از حکمت خارج نمیشود... و اگر حق تعالی کافران را خلق کند و مؤمنان را نیافریند، یا بالعکس، جایز است... همه این چیزها برای او صواب و عدل و حکمت است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/65223/40 ر.ک: همان]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/195 همان]</ref>. | ||
[[غزنوی، احمد بن محمد|غزنوی حنفی]] درباره ایمان و کفر میگوید: اعتقاد ما این است که ایمان در حقیقت همان تصدیق قلبی است و آن همان ایمانی است که بر بنده واجب است آن را بر زبان جاری کنند تا بر مردم نیتهای قلبی او روشن شود و اگر چنین کرد، احکام اسلام بر او جاری | [[غزنوی، احمد بن محمد|غزنوی حنفی]] درباره ایمان و کفر میگوید: اعتقاد ما این است که ایمان در حقیقت همان تصدیق قلبی است و آن همان ایمانی است که بر بنده واجب است آن را بر زبان جاری کنند تا بر مردم نیتهای قلبی او روشن شود و اگر چنین کرد، احکام اسلام بر او جاری میشود. پس اگر کسی قلباً ایمان آورد مؤمن است بین خود او و خداوند و اگر کسی ایمان آورد و بر زبان نیز جاری کرد، از دیدگاه خداوند و از دیدگاه مردم مؤمن است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/250 ر.ک: متن کتاب، ص250-252]</ref>. | ||
سپس میگوید: «لا نكفّر أحداً من أهل القبلة بذنب ما لم تستحّله و لا نُخرجُ العبدَ من الإيمان إلا بجحود ما أدخله فيه و الإيمان واحد و أهله في أصله سواء و التفاضل بينهم بالتقوی»؛ یعنی: «ما احدی از اهل قبله را که مرتکب گناهی شده، تا زمانی که آن را حلال نشمرده است، تکفیر نمیکنیم و فردی را از دایره ایمان بیرون نمیبریم، مگر اینکه به انکار چیزی برخیزد که باعث ایمان او گشته است. ایمان حقیقت واحد است و مؤمنان در آن یکسانند؛ تفاوت آنها در تقواست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/301 ر.ک: همان، ص301-304]</ref>. | سپس میگوید: «لا نكفّر أحداً من أهل القبلة بذنب ما لم تستحّله و لا نُخرجُ العبدَ من الإيمان إلا بجحود ما أدخله فيه و الإيمان واحد و أهله في أصله سواء و التفاضل بينهم بالتقوی»؛ یعنی: «ما احدی از اهل قبله را که مرتکب گناهی شده، تا زمانی که آن را حلال نشمرده است، تکفیر نمیکنیم و فردی را از دایره ایمان بیرون نمیبریم، مگر اینکه به انکار چیزی برخیزد که باعث ایمان او گشته است. ایمان حقیقت واحد است و مؤمنان در آن یکسانند؛ تفاوت آنها در تقواست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38961/1/301 ر.ک: همان، ص301-304]</ref>. |
ویرایش