پرش به محتوا

الإيضاح في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۴۲: خط ۴۲:


فصل اول کتاب در باب اهمیت علم و اقسام آن است. علم اقسام عدیده‌ای دارد: قسم اول آن، علوم عقلی است که خود بر دو قسم است:
فصل اول کتاب در باب اهمیت علم و اقسام آن است. علم اقسام عدیده‌ای دارد: قسم اول آن، علوم عقلی است که خود بر دو قسم است:
# آنکه با بداهت عقلی و بدون نیاز به تفکر و تحلیل درک می‎شود و از ضروریات عقلی محسوب می‎شود؛
# آنکه با بداهت عقلی و بدون نیاز به تفکر و تحلیل درک می‌شود و از ضروریات عقلی محسوب می‌شود؛
# آنکه مستقیم درک نمی‎شود، بلکه به‎وسیله واسطه‌ها درک می‎شود و این وسائط گاهی واسطه‌های ضروریه هستند که از علوم ضروریه به حساب می‎آیند و گاهی از وسائط استدلالیه هستند که از علوم استدلالی محسوب می‎شوند.
# آنکه مستقیم درک نمی‌شود، بلکه به‎وسیله واسطه‌ها درک می‌شود و این وسائط گاهی واسطه‌های ضروریه هستند که از علوم ضروریه به حساب می‎آیند و گاهی از وسائط استدلالیه هستند که از علوم استدلالی محسوب می‌شوند.


قسم دوم، علوم درک‎شده به‎وسیله حواس پنج‎گانه (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه) هستند.
قسم دوم، علوم درک‎شده به‎وسیله حواس پنج‎گانه (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه) هستند.
خط ۴۹: خط ۴۹:
قسم سوم، علوم اخباری هستند که خود بر دو قسمند:
قسم سوم، علوم اخباری هستند که خود بر دو قسمند:
# به‎دست‎آمده از اخبار متواتره؛
# به‎دست‎آمده از اخبار متواتره؛
# به‎دست‎آمده از اخبار واحد و ظنی، که برخی موارد آن تلقی به قبول می‎شود و برخی از آنها مورد قبول نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/29 ر.ک: متن کتاب، ص‎29-36]</ref>.
# به‎دست‎آمده از اخبار واحد و ظنی، که برخی موارد آن تلقی به قبول می‌شود و برخی از آنها مورد قبول نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/29 ر.ک: متن کتاب، ص‎29-36]</ref>.


از جمله بخش‎های این فصل در باب تکالیف شرعیه است. تکالیف شرعیه بر دو قسم است: یکی واجبات و دیگری مستحبات. اما خود واجبات بر دو قسم است:
از جمله بخش‎های این فصل در باب تکالیف شرعیه است. تکالیف شرعیه بر دو قسم است: یکی واجبات و دیگری مستحبات. اما خود واجبات بر دو قسم است:
# واجبات عینی: آن واجباتی است که بر فردفرد مکلفین واجب گردیده است.
# واجبات عینی: آن واجباتی است که بر فردفرد مکلفین واجب گردیده است.
# واجبات کفایی: واجباتی است که اگر شخصی آن را به‎پا دارد، از دیگران ساقط می‎شود؛ مانند حل شبهات مخالفین دین و برخی واجبات دینی<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/66 ر.ک: همان، ص66]</ref>.
# واجبات کفایی: واجباتی است که اگر شخصی آن را به‎پا دارد، از دیگران ساقط می‌شود؛ مانند حل شبهات مخالفین دین و برخی واجبات دینی<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/66 ر.ک: همان، ص66]</ref>.


فصل بعدی، درباره اوصاف خداوند متعال است. اولین صفت، حی بودن خداوند است که به معنای حیات مطلقه ازلی و ابدی خداوند است. مؤلف برای استدلال بر این صفت این‎گونه دلیل آورده که: درباره صفت فاعلیت و عالمیت خداوند متعال سابقا دلایل قاطعی را ارائه کردیم؛ حال این مطلب قطعی است که حیات شرط اولی برای فاعلیت فاعل و عالمیت عالم است و الا کسی که حیات ندارد، فاعلیت و عالمیت او عقلا ممکن نیست.
فصل بعدی، درباره اوصاف خداوند متعال است. اولین صفت، حی بودن خداوند است که به معنای حیات مطلقه ازلی و ابدی خداوند است. مؤلف برای استدلال بر این صفت این‎گونه دلیل آورده که: درباره صفت فاعلیت و عالمیت خداوند متعال سابقا دلایل قاطعی را ارائه کردیم؛ حال این مطلب قطعی است که حیات شرط اولی برای فاعلیت فاعل و عالمیت عالم است و الا کسی که حیات ندارد، فاعلیت و عالمیت او عقلا ممکن نیست.


همچنین استدلال آورده شده بر عالمیت خداوند متعال به اینکه ثابت شد که خداوند، فاعل و خالق عالم هستی است و فعل او در کمال صحت و اتقان است؛ حال اگر خداوند متعال، عالم نبود، فاعلیت متقن او زیر سؤال می‌رفت و امکان وقوعی نداشت.
همچنین استدلال آورده شده بر عالمیت خداوند متعال به اینکه ثابت شد که خداوند، فاعل و خالق عالم هستی است و فعل او در کمال صحت و اتقان است؛ حال اگر خداوند متعال، عالم نبود، فاعلیت متقن او زیر سؤال می‌رفت و امکان وقوعی نداشت.
درباره قدم علم الهی استدلال شده به اینکه: قدر متیقن در مورد علم این است که علم، صفتی ذاتی است و صفات ذاتیه برای ذات باری تعالی ثابت است و این موجب می‎شود ثبوت و موجودیت صفت علم از زمان وجود ذات خداوند از ازل، فلذا علم جاری مجرای حیات خداوند و قدیم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/134 ر.ک: همان، ص‎134-137]</ref>.
درباره قدم علم الهی استدلال شده به اینکه: قدر متیقن در مورد علم این است که علم، صفتی ذاتی است و صفات ذاتیه برای ذات باری تعالی ثابت است و این موجب می‌شود ثبوت و موجودیت صفت علم از زمان وجود ذات خداوند از ازل، فلذا علم جاری مجرای حیات خداوند و قدیم است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/134 ر.ک: همان، ص‎134-137]</ref>.


در ادامه این فصل، مؤلف به ذکر اوصاف باری تعالی پرداخته و نظرات گوناگون مذاهب کلامی را در مورد آنها مطرح می‌کند، سپس به نقد و نظر درباره ادعای ایشان می‌پردازد.
در ادامه این فصل، مؤلف به ذکر اوصاف باری تعالی پرداخته و نظرات گوناگون مذاهب کلامی را در مورد آنها مطرح می‌کند، سپس به نقد و نظر درباره ادعای ایشان می‌پردازد.
خط ۶۴: خط ۶۴:
فصل بعدی در باب قرآن کریم است. اینکه آیا قرآن کلام الهی است یا خیر و اینکه کیفیت و ویژگی‎های قرآن چیست و منظور از تلاوت و قرائت قرآن چه چیزی است.
فصل بعدی در باب قرآن کریم است. اینکه آیا قرآن کلام الهی است یا خیر و اینکه کیفیت و ویژگی‎های قرآن چیست و منظور از تلاوت و قرائت قرآن چه چیزی است.


از جمله فصول مهم این نوشتار، موضوع خلقت الهی است. اینکه خداوند متعال خالق جواهر و اجسام است، شکی در آن نیست؛ لکن در اینکه آیا خداوند خالق افعال عباد است، اختلاف زیادی وجود دارد. مذهب اهل حق و اهل سنت این است که خداوند متعال خالق افعال بندگان است؛ فلذا آنچه از حرکات و سکنات و امثال آن از عباد صادر می‎شود، خلقت آنها به خداوند برمی‌گردد.
از جمله فصول مهم این نوشتار، موضوع خلقت الهی است. اینکه خداوند متعال خالق جواهر و اجسام است، شکی در آن نیست؛ لکن در اینکه آیا خداوند خالق افعال عباد است، اختلاف زیادی وجود دارد. مذهب اهل حق و اهل سنت این است که خداوند متعال خالق افعال بندگان است؛ فلذا آنچه از حرکات و سکنات و امثال آن از عباد صادر می‌شود، خلقت آنها به خداوند برمی‌گردد.


معتزلیان بر این باورند که افعال عباد، مخلوق هستند و در بین خود اختلاف دارند و به دو دسته تقسیم شده‌اند: گروهی بر این باورند که خالقی برای افعال مخلوقات نیست و عده‌ای بر این باورند که خود بندگان خالق افعال خود هستند و خداوند متعال دخالت در ایجاد آنها ندارد.
معتزلیان بر این باورند که افعال عباد، مخلوق هستند و در بین خود اختلاف دارند و به دو دسته تقسیم شده‌اند: گروهی بر این باورند که خالقی برای افعال مخلوقات نیست و عده‌ای بر این باورند که خود بندگان خالق افعال خود هستند و خداوند متعال دخالت در ایجاد آنها ندارد.
خط ۷۸: خط ۷۸:
# اینکه ذات حق تعالی خود را رؤیت می‌کند؛
# اینکه ذات حق تعالی خود را رؤیت می‌کند؛
# رؤیت حق تعالی برای مؤمنان در روز قیامت واجب است؛
# رؤیت حق تعالی برای مؤمنان در روز قیامت واجب است؛
# اینکه خداوند متعال با همین چشم مادی رؤیت می‎شود، نه با چشم دل و حس ششم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/407 ر.ک: همان، ص‎407]</ref>.
# اینکه خداوند متعال با همین چشم مادی رؤیت می‌شود، نه با چشم دل و حس ششم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/407 ر.ک: همان، ص‎407]</ref>.


فصل بعدی در موضوع وعید (وعده‌های عذاب الهی) است. اعتقاد مؤلف بر این است که انجام وعید‎های الهی در حق ارباب کبائر و ذنوب، بر خداوند متعال واجب نیست و اگر بخواهد می‌تواند ایشان را مورد عفو خویش و شفاعت شافعین قرار دهد و اگر بخواهد می‌تواند ایشان را عذاب کند. معتزلیان بر این باورند که وعید‎های الهی واجب الاجر است و شایسته نیست ترک آنها. خود معتزله دراین باب اختلاف دارند؛ گروه کمی از ایشان بر این باورند که واجب است بر خداوند متعال عذاب کردن مذنبین به‎قدر ذنوبشان و سپس خارج شدن آنها از عذاب الهی و اکثریت معتزله معتقدند کسی که داخل در عذاب الهی می‎شود، در آن مخلد می‌گردد و به‌هیچ‎وجه از آن خارج نمی‎شود. سپس مؤلف در ادامه بحث، مدعای خویش را با آیات قرآن کریم و روایات به‎تفصیل ثابت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/425 ر.ک: همان، ص‎425]</ref>.
فصل بعدی در موضوع وعید (وعده‌های عذاب الهی) است. اعتقاد مؤلف بر این است که انجام وعید‎های الهی در حق ارباب کبائر و ذنوب، بر خداوند متعال واجب نیست و اگر بخواهد می‌تواند ایشان را مورد عفو خویش و شفاعت شافعین قرار دهد و اگر بخواهد می‌تواند ایشان را عذاب کند. معتزلیان بر این باورند که وعید‎های الهی واجب الاجر است و شایسته نیست ترک آنها. خود معتزله دراین باب اختلاف دارند؛ گروه کمی از ایشان بر این باورند که واجب است بر خداوند متعال عذاب کردن مذنبین به‎قدر ذنوبشان و سپس خارج شدن آنها از عذاب الهی و اکثریت معتزله معتقدند کسی که داخل در عذاب الهی می‌شود، در آن مخلد می‌گردد و به‌هیچ‎وجه از آن خارج نمی‌شود. سپس مؤلف در ادامه بحث، مدعای خویش را با آیات قرآن کریم و روایات به‎تفصیل ثابت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/425 ر.ک: همان، ص‎425]</ref>.
   
   
شفاعت در روز قیامت، از مهم‎ترین مباحث این نوشتار است. مؤلف بیان می‌دارد که شفاعت امر حق و مسلمی است و اول کسی که در روز قیامت شفاعت‎کننده است، رسول اکرم(ص) است و پس از ایشان ملائکه هستند و انبیا و علما و شهدا و صالحین از بندگان الهی. معتزلیان بر این باورند که در روز قیامت برای هیچ‎کس امکان شفاعت وجود ندارد. مؤلف در ادامه بحث، مدعای خویش را با آیات قرآن کریم و روایات به‎تفصیل ثابت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/452 ر.ک: همان، ص‎452]</ref>.
شفاعت در روز قیامت، از مهم‎ترین مباحث این نوشتار است. مؤلف بیان می‌دارد که شفاعت امر حق و مسلمی است و اول کسی که در روز قیامت شفاعت‎کننده است، رسول اکرم(ص) است و پس از ایشان ملائکه هستند و انبیا و علما و شهدا و صالحین از بندگان الهی. معتزلیان بر این باورند که در روز قیامت برای هیچ‎کس امکان شفاعت وجود ندارد. مؤلف در ادامه بحث، مدعای خویش را با آیات قرآن کریم و روایات به‎تفصیل ثابت می‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/452 ر.ک: همان، ص‎452]</ref>.
   
   
فصل نهایی کتاب در باب نبوت و امامت است. مؤلف در باب نبوت، به ذکر اقوال در این باب و ذکر استدلالات بر ادعای خویش می‌پردازد. سپس وارد بحث امامت می‎شود. وی که شخصی سنی‎مذهب است، در مورد جانشینی پس از رسول اکرم(ص) بیان می‌دارد که مسئله امامت و خلافت پس از نبی مکرم اسلام(ص)، برای حفظ شریعت اسلام و اقامه عدل و حدود الهی و تدبیر امور بلاد و عباد، امری ضروری و حتمی است و تعیین امام به‎وسیله اجماع امت صورت می‌گیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/479 ر.ک: همان، ص‎479]</ref>.
فصل نهایی کتاب در باب نبوت و امامت است. مؤلف در باب نبوت، به ذکر اقوال در این باب و ذکر استدلالات بر ادعای خویش می‌پردازد. سپس وارد بحث امامت می‌شود. وی که شخصی سنی‎مذهب است، در مورد جانشینی پس از رسول اکرم(ص) بیان می‌دارد که مسئله امامت و خلافت پس از نبی مکرم اسلام(ص)، برای حفظ شریعت اسلام و اقامه عدل و حدود الهی و تدبیر امور بلاد و عباد، امری ضروری و حتمی است و تعیین امام به‎وسیله اجماع امت صورت می‌گیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24462/1/479 ر.ک: همان، ص‎479]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش