پرش به محتوا

إثبات نبوة محمد(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
خط ۳۸: خط ۳۸:
نویسنده کتابش را با این عبارت آغاز کرده است: «محمد بن عبدالله عربی قریشی هاشمی اسماعیلی، رسول خدا(ص)، در هر آنچه از خداوند متعال خبر می‌دهد صادق است و هیچ دروغی بر او جایز نیست. در این رابطه با ادله محکم و براهین قطعی که اصول آن چهار نوع است بر این موضوع استدلال کرده‌ایم: اخبار پیامبران پیشین و وصف آنها از پیامبر(ص)؛ نگاه به قرائن احوالش؛ قرآن کریم و آنچه از خوارق عادات به دست آن حضرت آشکار شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>‎.
نویسنده کتابش را با این عبارت آغاز کرده است: «محمد بن عبدالله عربی قریشی هاشمی اسماعیلی، رسول خدا(ص)، در هر آنچه از خداوند متعال خبر می‌دهد صادق است و هیچ دروغی بر او جایز نیست. در این رابطه با ادله محکم و براهین قطعی که اصول آن چهار نوع است بر این موضوع استدلال کرده‌ایم: اخبار پیامبران پیشین و وصف آنها از پیامبر(ص)؛ نگاه به قرائن احوالش؛ قرآن کریم و آنچه از خوارق عادات به دست آن حضرت آشکار شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/31 ر.ک: همان، ص31]</ref>‎.


در اولین بخش (نوع) کتاب به اخبار انبیای پیشین به نبوت پیامبر اکرم(ص) پرداخته شده است. نویسنده این نکته را متذکر می‎شود که این نوع در ابتدای مباحث آمد، اگرچه انواع دیگر در تقدیم اولویت داشتند. دلیل تقدیم این نوع آن بوده که پیامبرانی که خبر از علائم نبوت آن حضرت داده‌اند، به‎لحاظ زمانی مقدم بوده‌اند. همچنین این بشارت‎ها پیش از ظهور آن حضرت معروف بوده‌اند و درخواست‎کننده‌ای که این کتاب در جواب او نوشته شده تنها استدلال به اخبار ذکرشده در کتب انبیا را طلب کرده است و نیز به جهت آنکه انس با این باب، سببی باشد که به مباحث بعدی نیز توجه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref>‎.  
در اولین بخش (نوع) کتاب به اخبار انبیای پیشین به نبوت پیامبر اکرم(ص) پرداخته شده است. نویسنده این نکته را متذکر می‌شود که این نوع در ابتدای مباحث آمد، اگرچه انواع دیگر در تقدیم اولویت داشتند. دلیل تقدیم این نوع آن بوده که پیامبرانی که خبر از علائم نبوت آن حضرت داده‌اند، به‎لحاظ زمانی مقدم بوده‌اند. همچنین این بشارت‎ها پیش از ظهور آن حضرت معروف بوده‌اند و درخواست‎کننده‌ای که این کتاب در جواب او نوشته شده تنها استدلال به اخبار ذکرشده در کتب انبیا را طلب کرده است و نیز به جهت آنکه انس با این باب، سببی باشد که به مباحث بعدی نیز توجه کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/32 ر.ک: همان، ص32]</ref>‎.  


در نوع دوم به قرائن حالیه‌ای که بر نبوت آن حضرت دلالت دارد اشاره شده است. در بین کتبی که در رابطه با نبوت آن حضرت نوشته شده، [[السيرة النبوية]] [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] از مشهورترین آثاری است که سیره نبوی در آن ذکر شده است. این قرائن در این کتب بر زبان راویان ثقه عادل جاری شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/52 ر.ک: همان، ص‎52 و پاورقی 2]</ref>‎.
در نوع دوم به قرائن حالیه‌ای که بر نبوت آن حضرت دلالت دارد اشاره شده است. در بین کتبی که در رابطه با نبوت آن حضرت نوشته شده، [[السيرة النبوية]] [[ابن هشام، عبدالملک بن هشام|ابن هشام]] از مشهورترین آثاری است که سیره نبوی در آن ذکر شده است. این قرائن در این کتب بر زبان راویان ثقه عادل جاری شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/52 ر.ک: همان، ص‎52 و پاورقی 2]</ref>‎.
خط ۴۴: خط ۴۴:
در بخشی از این نوع چنین می‌خوانیم: چون رسول‎الله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسول‎الله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته مى‎شد و پسرانش در پیرامون آن مى‎نشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمى‎خاست، هیچ‎یک از فرزندانش به احترام او روی آن نمى‎نشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازه‎پسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مى‎آمد و عموهایش او را مى‎گرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مى‎کرد، مى‎گفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مى‎نشاند و دستى بر پثست او مى‎کشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مى‎داد، لذت مى‎برد و خوشحال مى‎شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>‎.
در بخشی از این نوع چنین می‌خوانیم: چون رسول‎الله(ص) به شش سالگی رسید، مادرش آمنه وفایت یافت. پس رسول‎الله(ص) نزد جدش عبدالمطلب بود. براى عبدالمطلب، تشکى در سایه کعبه گذاشته مى‎شد و پسرانش در پیرامون آن مى‎نشستند و حتى در مواقعى که او از آنجا برمى‎خاست، هیچ‎یک از فرزندانش به احترام او روی آن نمى‎نشستند. رسول خدا(ص) که هنوز تازه‎پسرى چست و چابک بود، به قصد نشستن در کنار عبدالمطلب و بر همان جایگاه ویژه او پیش مى‎آمد و عموهایش او را مى‎گرفتند تا از عبدالمطلب دور سازند؛ اما عبدالمطلب هنگامى که این رفتار را مشاهده مى‎کرد، مى‎گفت: «فرزندم را واگذارید که به خدا سوگند او داراى عظمتى است». وى سپس او را بر روى تشک خویش مى‎نشاند و دستى بر پثست او مى‎کشید و از تماشاى کارهایى که وى انجام مى‎داد، لذت مى‎برد و خوشحال مى‎شد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/57 ر.ک: همان، ص57]</ref>‎.


در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره می‌کند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن به‎عنوان بزرگ‎ترین و روشن‎ترین و مشهورترین معجزه مقدم می‎شد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>‎.  
در نوع سوم کتاب به آیاتی که بر نبوت پیامبر اکرم(ص) دلالت دارند، اشاره شده است. نویسنده در ابتدا اشاره می‌کند که این نوع باید به جهت عظمت قرآن به‎عنوان بزرگ‎ترین و روشن‎ترین و مشهورترین معجزه مقدم می‌شد؛ اما تقدیم نوع اول برای جلب توجه نصاری و یهود به مباحث و تقدیم نوع دوم به جهت این بوده که مبنا و اساس بر این بوده که این نوع مقدم شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص110]</ref>‎.  


نویسنده در بخشی از این نوع، این سؤال و شبهه را مطرح می‌کند که با فرض اینکه بپذیریم قرآن را محمد(ص) آورده، به چه دلیل معجزه است؟ پاسخ این است که همه فصحا و بلغا در این مدتی که قرآن در میان آنها بوده مورد تحدی واقع شده‌اند، اما نتوانسته‌اند با آیه‌ای از آن معارضه کنند؛ لذا قرآن معجزه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص111-110]</ref>‎.  
نویسنده در بخشی از این نوع، این سؤال و شبهه را مطرح می‌کند که با فرض اینکه بپذیریم قرآن را محمد(ص) آورده، به چه دلیل معجزه است؟ پاسخ این است که همه فصحا و بلغا در این مدتی که قرآن در میان آنها بوده مورد تحدی واقع شده‌اند، اما نتوانسته‌اند با آیه‌ای از آن معارضه کنند؛ لذا قرآن معجزه است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/110 ر.ک: همان، ص111-110]</ref>‎.  


در نوع چهاردم در سیزده فصل، تعدادی از خوارق عادات و معجزات پیامبر(ص) مطرح شده است. نویسنده در ابتدای این بخش بر این نکته تأکید می‌کند که حضرت محمد(ص) معجزاتی را آورد که به هیچ‎یک از انبیای پیشین عطا نشده بود؛ لذا این معجزات به‎لحاظ دلالت بر رسالت آن حضرت روشن‎تر هستند. همچنین نویسنده معتقد است که به هیچ پیامبری معجزه‌ای داده نشده، مگر آنکه مانند یا روشن‎تر از آن به پیامبر اسلام(ص) عطا شده است. او سپس ذکر تمامی معجزات را سبب طولانی شدن کتاب دانسته، ولذا تصریح کرده که در این اثر به تعدادی از معجزات صحیح و مشهور اشاره می‎شود. شق القمر (دو نیمه شدن ماه)، رد الشمس (برگرداندن خورشید) و جوشیدن آب از میان انگشتان آن حضرت، از جمله این معجزات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/135 ر.ک: همان، ص135]</ref>‎.  
در نوع چهاردم در سیزده فصل، تعدادی از خوارق عادات و معجزات پیامبر(ص) مطرح شده است. نویسنده در ابتدای این بخش بر این نکته تأکید می‌کند که حضرت محمد(ص) معجزاتی را آورد که به هیچ‎یک از انبیای پیشین عطا نشده بود؛ لذا این معجزات به‎لحاظ دلالت بر رسالت آن حضرت روشن‎تر هستند. همچنین نویسنده معتقد است که به هیچ پیامبری معجزه‌ای داده نشده، مگر آنکه مانند یا روشن‎تر از آن به پیامبر اسلام(ص) عطا شده است. او سپس ذکر تمامی معجزات را سبب طولانی شدن کتاب دانسته، ولذا تصریح کرده که در این اثر به تعدادی از معجزات صحیح و مشهور اشاره می‌شود. شق القمر (دو نیمه شدن ماه)، رد الشمس (برگرداندن خورشید) و جوشیدن آب از میان انگشتان آن حضرت، از جمله این معجزات است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25608/1/135 ر.ک: همان، ص135]</ref>‎.  


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش