پرش به محتوا

ثامسطیوس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎پ' به 'ی‌پ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۵۳: خط ۵۳:
ثامسطیوس به آرای ارسطو که به نظر وی با مشی مدارا سازگارتر از اندیشه‎های افلاطون و پیروان آکادمی بود، روی آورد، هرچند به آرای افلاطون هم بی‌اعتنا نبود. در فلسفه سیاست ویژگی‎هایی که او برای امپراتور برمی‌شمرد همان خصوصیات حکیم حاکم افلاطونی بود که به تعبیر او می‎بایست هم یک سقراط باشد و هم یک اسکندر.<ref>همان</ref> از جمله مباحث مهم و پر تأثیر ثامسطیوس، تفسیر او از عقل فعال در کتاب درباره نفس ارسطو است... از نظر ثامسطیوس عقل فعال، الهی نیست و هرچند صورتی مفارق از ماده است؛ اما «در» انسان، بلکه وجه ممیز اوست و عقل هیولانی نیز ازلی و مفارق است، اما عقل فعال بیش از عقل هیولانی مفارق از مادّه است. وی عقل بالملکه را شبیه به جوهر و مرکب از ماده و صورت قلمداد می‌کند. با اینکه عقل فعال در انسان است اما نظیر نوع که به زوال افرادش زایل نمی‌شود، همواره باقی است. عقل منفعل به عقل فعال منضم می‌شود و جنبه فناناپذیر طبیعت آدمی را می‌سازد<ref>همان</ref>
ثامسطیوس به آرای ارسطو که به نظر وی با مشی مدارا سازگارتر از اندیشه‎های افلاطون و پیروان آکادمی بود، روی آورد، هرچند به آرای افلاطون هم بی‌اعتنا نبود. در فلسفه سیاست ویژگی‎هایی که او برای امپراتور برمی‌شمرد همان خصوصیات حکیم حاکم افلاطونی بود که به تعبیر او می‎بایست هم یک سقراط باشد و هم یک اسکندر.<ref>همان</ref> از جمله مباحث مهم و پر تأثیر ثامسطیوس، تفسیر او از عقل فعال در کتاب درباره نفس ارسطو است... از نظر ثامسطیوس عقل فعال، الهی نیست و هرچند صورتی مفارق از ماده است؛ اما «در» انسان، بلکه وجه ممیز اوست و عقل هیولانی نیز ازلی و مفارق است، اما عقل فعال بیش از عقل هیولانی مفارق از مادّه است. وی عقل بالملکه را شبیه به جوهر و مرکب از ماده و صورت قلمداد می‌کند. با اینکه عقل فعال در انسان است اما نظیر نوع که به زوال افرادش زایل نمی‌شود، همواره باقی است. عقل منفعل به عقل فعال منضم می‌شود و جنبه فناناپذیر طبیعت آدمی را می‌سازد<ref>همان</ref>
==آثار==
==آثار==
آثار ثامسطیوس را می‎توان به سه دسته تقسیم کرد.
آثار ثامسطیوس را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد.


1) خطابه‎ها؛ از میان 36 خطابه او 33 خطابه به زبان یونانی و سه خطابه با ترجمه سریانی در دست بوده که غالب آن‎ها مضمون سیاسی و اخلاقی داشته است.
1) خطابه‎ها؛ از میان 36 خطابه او 33 خطابه به زبان یونانی و سه خطابه با ترجمه سریانی در دست بوده که غالب آن‎ها مضمون سیاسی و اخلاقی داشته است.
خط ۶۱: خط ۶۱:
3) شرح‎های ممزوج؛ ثامسطیوس شرح‎های ممزوج متعددی بر آثار ارسطو نگاشت که از آن جمله است: شرح وی بر کتاب آنالوطیقا الاول (تحلیلات اولی) و آنالوطیقا الثانی (تحلیلات ثانی)، قاطیغوریاس (مقولات)، الکون و الفساد (درباره کون و فساد)، النفس (درباره نفس)، السماء و العالم (درباره آسمان) و مقاله دوازدهم کتاب الحروف (مابعدالطبیعه).<ref>همان، ص36</ref>
3) شرح‎های ممزوج؛ ثامسطیوس شرح‎های ممزوج متعددی بر آثار ارسطو نگاشت که از آن جمله است: شرح وی بر کتاب آنالوطیقا الاول (تحلیلات اولی) و آنالوطیقا الثانی (تحلیلات ثانی)، قاطیغوریاس (مقولات)، الکون و الفساد (درباره کون و فساد)، النفس (درباره نفس)، السماء و العالم (درباره آسمان) و مقاله دوازدهم کتاب الحروف (مابعدالطبیعه).<ref>همان، ص36</ref>


از دیگر آثار او می‎توان به درباره فضیلت، درباره نفس، درباره پیری (منسوب به او)، اعتبارالحُکْم و تعقُّبُ المواضع در تفسیر برخی قسمت‎های طوبیقای [[ارسطو]]، تفسیر کتاب‌های مقولات (قاطیغوریاس) و درباره حیوانات [[ارسطو]]، مقاله‎ای در رد آرای ماکسیموس اهل ازمیر (قرن چهارم میلادی) در بازگرداندن شکل دوم و سوم قیاس منطقی به شکل اول و... اشاره کرد.<ref>ر.ک: همان</ref> از میان شرح‎های وی، شروح بر تحلیلات ثانی، درباره نفس و درباره طبیعت به زبان یونانی باقی است. شروح بر کتاب درباره آسمان و مقاله لام (لامبدا) مابعدالطبیعه به زبان عبری موجود است که از عربی ترجمه شده‎اند. شرح بر کتاب طوبیقا به زبان یونانی تا زمان بوئتیوس موجود و مورد استفاده وی بوده، اما به دست ما نرسیده است. از شروح وی بر آثار افلاطون نیز چیزی باقی نمانده است. در میان این شروح، بدون تردید شرح وی بر کتاب درباره نفس ارسطو از بیشترین تأثیر برخوردار بوده است.<ref>همان</ref>
از دیگر آثار او می‌توان به درباره فضیلت، درباره نفس، درباره پیری (منسوب به او)، اعتبارالحُکْم و تعقُّبُ المواضع در تفسیر برخی قسمت‎های طوبیقای [[ارسطو]]، تفسیر کتاب‌های مقولات (قاطیغوریاس) و درباره حیوانات [[ارسطو]]، مقاله‎ای در رد آرای ماکسیموس اهل ازمیر (قرن چهارم میلادی) در بازگرداندن شکل دوم و سوم قیاس منطقی به شکل اول و... اشاره کرد.<ref>ر.ک: همان</ref> از میان شرح‎های وی، شروح بر تحلیلات ثانی، درباره نفس و درباره طبیعت به زبان یونانی باقی است. شروح بر کتاب درباره آسمان و مقاله لام (لامبدا) مابعدالطبیعه به زبان عبری موجود است که از عربی ترجمه شده‎اند. شرح بر کتاب طوبیقا به زبان یونانی تا زمان بوئتیوس موجود و مورد استفاده وی بوده، اما به دست ما نرسیده است. از شروح وی بر آثار افلاطون نیز چیزی باقی نمانده است. در میان این شروح، بدون تردید شرح وی بر کتاب درباره نفس ارسطو از بیشترین تأثیر برخوردار بوده است.<ref>همان</ref>


===آثار ترجمه شده===
===آثار ترجمه شده===
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش