پرش به محتوا

خدا و پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۹: خط ۳۹:
الف)- بحث درباره پیامبران آسمانی در میان دانشمندان به دو شیوه انجام می‎گردد. گاهی بحث درباره مطلق پیامبران آسمانی است و نبوت شخص معینی مورد بحث قرار نمی‎گیرد؛ در این صورت نام این نوع بحث و گفتگو را «نبوت عامه» می‌نامند و احیاناً بحث پیرامون نبوت شخص خاصی انجام می‎گیرد و هدف بیان دلایل و اثبات نبوت شخص خاصی است. این شیوه از بحث را «نبوت خاصه» می‌نامند. در این اثر بحث درباره «نبوت عمومی» و رسالت عمومی پیامبران است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.
الف)- بحث درباره پیامبران آسمانی در میان دانشمندان به دو شیوه انجام می‎گردد. گاهی بحث درباره مطلق پیامبران آسمانی است و نبوت شخص معینی مورد بحث قرار نمی‎گیرد؛ در این صورت نام این نوع بحث و گفتگو را «نبوت عامه» می‌نامند و احیاناً بحث پیرامون نبوت شخص خاصی انجام می‎گیرد و هدف بیان دلایل و اثبات نبوت شخص خاصی است. این شیوه از بحث را «نبوت خاصه» می‌نامند. در این اثر بحث درباره «نبوت عمومی» و رسالت عمومی پیامبران است.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>.


ب)- در درس دوم به تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره شده است. آیت‌الله سبحانی می‎گوید: هرچند انسان خود خواهان زندگی دسته‎جمعی است؛ لکن یک موجود مرزنشناس است و هر چیزی را برای خود و از آن خود می‌داند. بنابراین برای تعدیل و رهبری حس و غریزه او و به‎منظور پایان بخشیدن به خودکامگی‎های او قوانینی لازم است. این قوانین باید توسط قانون‎گذار وضع شود. این قانون‎گذار باید از همه رموز و اسرار جسمی و روحی انسان، به‎طور دقیق مطلع و آگاه باشد؛ به‎گونه‎ای که باید انسان‎شناس و جامعه‎شناس کامل باشد. علاوه بر آن باید او کوچک‎ترین نفعی در تدوین و تنظیم قانون نداشته باشد تا حس سودجویی و غریزه حب ذات حجابی در برابر دیدگان عقل وی پدید نیاورد و نیز قانون‎گذار باید نه‎تنها به اصلاح ظاهر و برون و اعمال و افعال جامعه اکتفا نورزد، بلکه در اصلاح عقاید و افکار که سرچشمه هر نوع اصلاح است نیز کوشش کند. این شرایط فقط در یک موجود می‎توان پیدا کرد و آن خداست و او نیز با فرستاد رسولان و آموزگاران، به این سه شرط جامه عمل می‌پوشاند<ref>ر.ک: همان، ص17-23</ref>.
ب)- در درس دوم به تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره شده است. آیت‌الله سبحانی می‎گوید: هرچند انسان خود خواهان زندگی دسته‎جمعی است؛ لکن یک موجود مرزنشناس است و هر چیزی را برای خود و از آن خود می‌داند. بنابراین برای تعدیل و رهبری حس و غریزه او و به‎منظور پایان بخشیدن به خودکامگی‎های او قوانینی لازم است. این قوانین باید توسط قانون‎گذار وضع شود. این قانون‎گذار باید از همه رموز و اسرار جسمی و روحی انسان، به‎طور دقیق مطلع و آگاه باشد؛ به‎گونه‌ای که باید انسان‎شناس و جامعه‎شناس کامل باشد. علاوه بر آن باید او کوچک‎ترین نفعی در تدوین و تنظیم قانون نداشته باشد تا حس سودجویی و غریزه حب ذات حجابی در برابر دیدگان عقل وی پدید نیاورد و نیز قانون‎گذار باید نه‎تنها به اصلاح ظاهر و برون و اعمال و افعال جامعه اکتفا نورزد، بلکه در اصلاح عقاید و افکار که سرچشمه هر نوع اصلاح است نیز کوشش کند. این شرایط فقط در یک موجود می‎توان پیدا کرد و آن خداست و او نیز با فرستاد رسولان و آموزگاران، به این سه شرط جامه عمل می‌پوشاند<ref>ر.ک: همان، ص17-23</ref>.


ج)- یکی از اهداف بعثت پیامبران، تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص او است. این حقیقت به عبارت‎های مختلف در قرآن و احادیث وارد شده است: '''فَبَعَثَ اَللّٰهُ اَلنَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ اَلْكتٰابَ بِالْحَقِّ لِيحْكمَ بَينَ اَلنّٰاسِ فِي مَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ''' (بقره: 213) (پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژده‎دهنده و بیم‎رسان برانگیخت و با آنان به‎درستی و راستی کتاب را نازل کرد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
ج)- یکی از اهداف بعثت پیامبران، تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص او است. این حقیقت به عبارت‎های مختلف در قرآن و احادیث وارد شده است: '''فَبَعَثَ اَللّٰهُ اَلنَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ اَلْكتٰابَ بِالْحَقِّ لِيحْكمَ بَينَ اَلنّٰاسِ فِي مَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ''' (بقره: 213) (پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژده‎دهنده و بیم‎رسان برانگیخت و با آنان به‎درستی و راستی کتاب را نازل کرد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
د)- پیامبر(ص) در حدیثی فرمود: خداوند هیچ پیامبر و رسولی را مبعوث ننمود، مگر اینکه خرد او کامل بوده و عقل او بالاتر از عقول امت وی بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
د)- پیامبر(ص) در حدیثی فرمود: خداوند هیچ پیامبر و رسولی را مبعوث ننمود، مگر اینکه خرد او کامل بوده و عقل او بالاتر از عقول امت وی بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.


ه)- یکی از دلایل ارتباط پیامبران با جهان غیب و اینکه آنان برانگیختگان خدا و مأموران الهی هستند، معجزه‌های آنان است. معجزه، یک کار خارق‎العاده‎ای است که مدعی مقام نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام می‌دهد و همه جهانیان را برای مقابله و معارضه دعوت می‌نماید و هیچ‎کسی نمی‎تواند مانند آن را انجام دهد<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>.
ه)- یکی از دلایل ارتباط پیامبران با جهان غیب و اینکه آنان برانگیختگان خدا و مأموران الهی هستند، معجزه‌های آنان است. معجزه، یک کار خارق‎العاده‌ای است که مدعی مقام نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام می‌دهد و همه جهانیان را برای مقابله و معارضه دعوت می‌نماید و هیچ‎کسی نمی‎تواند مانند آن را انجام دهد<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>.


و)- هر پدیده‎ای دارای علتی است که آن را به وجود می‎آورد و معجزه نیز از این قانون مستثنا نیست؛ لذا نویسنده برای آن سه علت را نام می‎برد:
و)- هر پدیده‌ای دارای علتی است که آن را به وجود می‎آورد و معجزه نیز از این قانون مستثنا نیست؛ لذا نویسنده برای آن سه علت را نام می‎برد:
# علل طبیعی ناشناخته؛
# علل طبیعی ناشناخته؛
# تأثیر نفوس و ارواح پیامبران؛
# تأثیر نفوس و ارواح پیامبران؛
خط ۵۴: خط ۵۴:
ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه می‎تواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در این‎باره می‎گوید: مدعی نبوت باید حداقل دو شرط را دارا باشد: در طول زندگی از هر نوع عیب اجتماعی و آلودگی اخلاقی پیراسته باشد؛ شریعت و آئینی که مردم را به آن دعوت می‌کند، مطابق فطرت و سرشت و عقل و خرد باشد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.
ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه می‎تواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در این‎باره می‎گوید: مدعی نبوت باید حداقل دو شرط را دارا باشد: در طول زندگی از هر نوع عیب اجتماعی و آلودگی اخلاقی پیراسته باشد؛ شریعت و آئینی که مردم را به آن دعوت می‌کند، مطابق فطرت و سرشت و عقل و خرد باشد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.


ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه می‎توان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آن‎ها به‎دور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم آموزش‎ها و پرورش‎هایی است که توسط اساتید فن به آنان رسیده است؛ آن عمل قابل معارضه و مقابله است. مرتاضان، جادوگران و ساحران دیگران را به «تحدی» دعوت نمی‌کنند. هدف جادوگران و مرتاضان یک سلسله امور پست روانی و مادی است و در پایان باید گفت که پیامبران از نظر روحیه و اخلاق و ملکات با مرتاضان و ساحران در دو قطب مخالف قرار گرفته‎اند؛ پیامبران آسمانی دارای صفات حمیده و ملکات عالی انسانی هستند، ولی گروه مقابل معمولاً افرادی لاابالی و دور از فضائل انسانی هستند<ref>ر.ک: همان، ص80-85</ref>.
ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه می‎توان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آن‎ها به‎دور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم آموزش‎ها و پرورش‎هایی است که توسط اساتید فن به آنان رسیده است؛ آن عمل قابل معارضه و مقابله است. مرتاضان، جادوگران و ساحران دیگران را به «تحدی» دعوت نمی‌کنند. هدف جادوگران و مرتاضان یک سلسله امور پست روانی و مادی است و در پایان باید گفت که پیامبران از نظر روحیه و اخلاق و ملکات با مرتاضان و ساحران در دو قطب مخالف قرار گرفته‌اند؛ پیامبران آسمانی دارای صفات حمیده و ملکات عالی انسانی هستند، ولی گروه مقابل معمولاً افرادی لاابالی و دور از فضائل انسانی هستند<ref>ر.ک: همان، ص80-85</ref>.


ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارق‎العاده است؟ باید گفت که راه‌های دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آن‎هاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی می‌سازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>.
ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارق‎العاده است؟ باید گفت که راه‌های دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آن‎هاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی می‌سازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او<ref>ر.ک: همان، ص89-95</ref>.


ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنان‎که خود آنان نیز تصریح کرده‎اند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیام‎های الهی را بدون کم ‎و زیاد به‎صورت دستورات، در اختیار مردم می‎گذارند و کوچک‎ترین تصرفی در آن نمی‌کنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آن‎ها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوق‎العاده وسیع و دور از اندیشه انسان‎ها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>.
ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنان‎که خود آنان نیز تصریح کرده‌اند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیام‎های الهی را بدون کم ‎و زیاد به‎صورت دستورات، در اختیار مردم می‎گذارند و کوچک‎ترین تصرفی در آن نمی‌کنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آن‎ها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوق‎العاده وسیع و دور از اندیشه انسان‎ها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد<ref>ر.ک: همان، ص101-102</ref>.


ک)- در اینجا این سؤال مطرح می‎شود که آیا انسان‎های دیگر (غیر از پیامبران) می‎توانند از چنین حسی بهره‎مند شوند؟ در جواب می‎توان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنان‎که گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف می‎شود؛ درصورتی‎که برای بسیاری از انسان‎ها جزء اسرار بشمار می‌رود. این مورد منحصر به انسان‎ها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسان‎ها از آن بهره‎ای ندارند. مانند شب‎پره که حس «مانع‎شناسی» دارد<ref>ر.ک: همان، ص107-110</ref>.
ک)- در اینجا این سؤال مطرح می‎شود که آیا انسان‎های دیگر (غیر از پیامبران) می‎توانند از چنین حسی بهره‎مند شوند؟ در جواب می‎توان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنان‎که گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف می‎شود؛ درصورتی‎که برای بسیاری از انسان‎ها جزء اسرار بشمار می‌رود. این مورد منحصر به انسان‎ها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسان‎ها از آن بهره‌ای ندارند. مانند شب‎پره که حس «مانع‎شناسی» دارد<ref>ر.ک: همان، ص107-110</ref>.


ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است: '''وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ''' (شوری: 51):
ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است: '''وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ''' (شوری: 51):
خط ۶۷: خط ۶۷:
# يرسل رسولا، به معنای فرستادن پیک وحی<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>.
# يرسل رسولا، به معنای فرستادن پیک وحی<ref>ر.ک: همان، ص115</ref>.


م)- گروهی، وحی را مولود نبوغ پیامبران دانسته و می‎گویند: دستگاه آفرینش، افراد نابغه و خیرخواهان بشریت را در دامن خویش پرورش می‌دهد و آنان روی نبوغ ذاتی و افکار عالی خود جامعه را به اخلاق نیک و اعمال شایسته و رعایت عدالت اجتماعی و... دعوت نموده‎اند. پس وحی منبعی جز عقل انسانی و ادراکی جز ادراک معمولی نیست. آنان می‎خواهند با دانش کوتاه بشر و اصول نارسای مادی‎گری به تفسیر همه حقایق، موفق گردند. در جواب آنان باید گفت آیا این جهان مادی می‎تواند پیامبرآفرینی باشد که کتاب آسمانی او پس از چهارده قرن در میان تمام افکار نوابغ انسانی، مانند مشعل فروزانی بدرخشد و تمدنی را به وجود آورده که هنوز تاریخ تمدن انسان، مانند آن را نشان نداده است..<ref>ر.ک: همان، ص119-124</ref>.
م)- گروهی، وحی را مولود نبوغ پیامبران دانسته و می‎گویند: دستگاه آفرینش، افراد نابغه و خیرخواهان بشریت را در دامن خویش پرورش می‌دهد و آنان روی نبوغ ذاتی و افکار عالی خود جامعه را به اخلاق نیک و اعمال شایسته و رعایت عدالت اجتماعی و... دعوت نموده‌اند. پس وحی منبعی جز عقل انسانی و ادراکی جز ادراک معمولی نیست. آنان می‎خواهند با دانش کوتاه بشر و اصول نارسای مادی‎گری به تفسیر همه حقایق، موفق گردند. در جواب آنان باید گفت آیا این جهان مادی می‎تواند پیامبرآفرینی باشد که کتاب آسمانی او پس از چهارده قرن در میان تمام افکار نوابغ انسانی، مانند مشعل فروزانی بدرخشد و تمدنی را به وجود آورده که هنوز تاریخ تمدن انسان، مانند آن را نشان نداده است..<ref>ر.ک: همان، ص119-124</ref>.


ن)- نویسنده در مبحث بعدی به عصمت پرداخته است. او می‎گوید: عصمت و مصونیت در برابر گناه، از شئون و لوازم علم به مفاسد گناه است؛ به‎گونه‎ای که واقع‎نمایی آن علم به‎ اندازه‎ای قوی و نیرومند است که لوازم و آثار گناه را آن‎چنان در نظر انسان مجسم و روشن می‌سازد که انسان لوازم کارهای خود را با دیده دل، موجود و محقق ببیند؛ در این موقع صدور گناه از وی، به‎صورت یک «محال عادی» درمی‎آید<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>.
ن)- نویسنده در مبحث بعدی به عصمت پرداخته است. او می‎گوید: عصمت و مصونیت در برابر گناه، از شئون و لوازم علم به مفاسد گناه است؛ به‎گونه‌ای که واقع‎نمایی آن علم به‎ اندازه‌ای قوی و نیرومند است که لوازم و آثار گناه را آن‎چنان در نظر انسان مجسم و روشن می‌سازد که انسان لوازم کارهای خود را با دیده دل، موجود و محقق ببیند؛ در این موقع صدور گناه از وی، به‎صورت یک «محال عادی» درمی‎آید<ref>ر.ک: همان، ص131</ref>.


س)- عصمت از نظر ایمان و عقیده به مبدأ و معاد و دیگر اصول مسلم دین، عصمت در بیان احکام، عصمت از نظر اعمال و افعال، از مراتب سه‎گانه عصمت هستند. دو مرتبه اول و دوم مورد اتفاق دانشمندان و از ضروریات است. عصمت در مرتبه سوم، از عقاید دانشمندان شیعه است.<ref>ر.ک: همان، ص139-141</ref>.
س)- عصمت از نظر ایمان و عقیده به مبدأ و معاد و دیگر اصول مسلم دین، عصمت در بیان احکام، عصمت از نظر اعمال و افعال، از مراتب سه‎گانه عصمت هستند. دو مرتبه اول و دوم مورد اتفاق دانشمندان و از ضروریات است. عصمت در مرتبه سوم، از عقاید دانشمندان شیعه است.<ref>ر.ک: همان، ص139-141</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش