۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با تعلیقهای به قلم [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده آملی]] و نیز مقدمه مختصر ناشر آغاز شده است. مباحث کتاب بهترتیب پیرامون | کتاب با تعلیقهای به قلم [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده آملی]] و نیز مقدمه مختصر ناشر آغاز شده است. مباحث کتاب بهترتیب پیرامون سورههای فاتحة الكتاب، بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام و تعدادی دیگری از سور قرآنی است. شیوه ارائه مطالب بدین صورت است که ابتدا آیهای از سوره ذکر و سپس در ذیل آن عنوان موضوع مرتبط با آیه ذکر شده و با مباحثی مرتبط با آن موضوع در آثار مختلف نویسنده تکمیل شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
خود ایشان در این رابطه در تعلیقهاش که در سال 1387ش، بر کتاب حاضر نوشته، چنین توضیح میدهد: «تفسیر عظیمالشأن سدرة المنتهی در تفسیر قرآن حکیم کریم که سالیانی از بیان و قلم این خدوم علم، [[حسنزاده آملی، حسن|حسن حسنزاده آملی]] به نفوس شیِّقه الی الکمال، القا و اهدا شده است، مأدبهای الهی است که اینک با اسلوبی مرغوب و نظمی مطلوب به همت والای تنی چند از عزیزان فاضل و نائل به معارف الهی به زیور طبع متحلی شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/7 ر.ک: صفحه اول کتاب، بعد از صفحه عنوان]</ref>. | خود ایشان در این رابطه در تعلیقهاش که در سال 1387ش، بر کتاب حاضر نوشته، چنین توضیح میدهد: «تفسیر عظیمالشأن سدرة المنتهی در تفسیر قرآن حکیم کریم که سالیانی از بیان و قلم این خدوم علم، [[حسنزاده آملی، حسن|حسن حسنزاده آملی]] به نفوس شیِّقه الی الکمال، القا و اهدا شده است، مأدبهای الهی است که اینک با اسلوبی مرغوب و نظمی مطلوب به همت والای تنی چند از عزیزان فاضل و نائل به معارف الهی به زیور طبع متحلی شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/7 ر.ک: صفحه اول کتاب، بعد از صفحه عنوان]</ref>. | ||
در بخشی از تفسیر سوره فاتحة الكتاب چنین آمده است: «در این موضوع که همه «بسم اللّه الرحمن الرحيم»های غیر از سوره فاتحه در«بسم اللّه الرحمن الرحيم» سوره فاتحه مندرجند، شیخ اکبر محیالدین طائی در آخر باب هفتادوسوم «فتوحات مکیه» در سؤال صدوپنجاهوچهارم گوید: «و بهره اولیا از بسمله، همان است که خداوند آنان را آگاه گردانید بر آن از علم حروف و اسما و آن علم اولیا است که تعلیم میگیرند آنچه را که خداند در حروف و اسما از خواص عجیبی که اشیا از آنها منفعل میشوند، به امانت نهاده است...» تا اینکه گفت: «پساز مردم کسی است که همه آنچه که در بسم اللّه است به او داده شده که برای او مقام همه اشیا قیام میکند و بسم اللّه از این بنده بهمنزله «کن» نازل میشود و این بسمله آیهای از سوره فاتحه است که از این آیه سوره فاتحه برمیآید، نه | در بخشی از تفسیر سوره فاتحة الكتاب چنین آمده است: «در این موضوع که همه «بسم اللّه الرحمن الرحيم»های غیر از سوره فاتحه در«بسم اللّه الرحمن الرحيم» سوره فاتحه مندرجند، شیخ اکبر محیالدین طائی در آخر باب هفتادوسوم «فتوحات مکیه» در سؤال صدوپنجاهوچهارم گوید: «و بهره اولیا از بسمله، همان است که خداوند آنان را آگاه گردانید بر آن از علم حروف و اسما و آن علم اولیا است که تعلیم میگیرند آنچه را که خداند در حروف و اسما از خواص عجیبی که اشیا از آنها منفعل میشوند، به امانت نهاده است...» تا اینکه گفت: «پساز مردم کسی است که همه آنچه که در بسم اللّه است به او داده شده که برای او مقام همه اشیا قیام میکند و بسم اللّه از این بنده بهمنزله «کن» نازل میشود و این بسمله آیهای از سوره فاتحه است که از این آیه سوره فاتحه برمیآید، نه بسملههای سورههای دیگر و اکثر مردم از این امر بیخبرند. پس بسملهای که از آن، همه کائنات منفعل میشوند، بهنحو اطلاق، همان بسمله فاتحه است و اما بسمله دیگر سورهها برای امور خاصی میباشند». | ||
در این عبارت شیخ به چند مطلب بسیار اساسی اشارتی شده است: یکی به مقام شامخ علم حروف که علم اولیا است و حروف را خواص شگفت است و دیگر مقام «کن» عارف باللّه است و دیگر اینکه بسمله، یعنی «بسم اللّه الرحمن الرحيم» فاتحة الكتاب، فوق | در این عبارت شیخ به چند مطلب بسیار اساسی اشارتی شده است: یکی به مقام شامخ علم حروف که علم اولیا است و حروف را خواص شگفت است و دیگر مقام «کن» عارف باللّه است و دیگر اینکه بسمله، یعنی «بسم اللّه الرحمن الرحيم» فاتحة الكتاب، فوق بسملههای سایر سور است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: بینام، ص61]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/26005/1/30 متن کتاب، ص31-30]</ref>. | ||
«یکی از مباحث مهمّی که البته بهاجمال در این سوره مطرح میشود، «حقیقت انسانیه» است. مؤلف در اینباره مینویسد: حقیقت انسانیت به اعتبار ربوبیتش برای بدن بهعنوان «روح» نامیده میشود؛ چونکه روح مظهر ذات الهی از حیث ربوبیت آن ذات است و کلمه اله و الوهت و اللّه معنایش همان ربّ و ربوبیت است که «الحمد للّه ربّ العالمين» و روح انسانی همان روح اعظم نسبت به غیر آن از دارندگان ارواح است و تغایر بین روح و بین بدنش به ضربی از اعتبار است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: بینام، ص61]</ref>. | «یکی از مباحث مهمّی که البته بهاجمال در این سوره مطرح میشود، «حقیقت انسانیه» است. مؤلف در اینباره مینویسد: حقیقت انسانیت به اعتبار ربوبیتش برای بدن بهعنوان «روح» نامیده میشود؛ چونکه روح مظهر ذات الهی از حیث ربوبیت آن ذات است و کلمه اله و الوهت و اللّه معنایش همان ربّ و ربوبیت است که «الحمد للّه ربّ العالمين» و روح انسانی همان روح اعظم نسبت به غیر آن از دارندگان ارواح است و تغایر بین روح و بین بدنش به ضربی از اعتبار است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33939/61 ر.ک: بینام، ص61]</ref>. |
ویرایش