پرش به محتوا

دیوان حکیم فرخی سیستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
خط ۳۷: خط ۳۷:
همچنین در ذکر شاعران معاصر او می‌نویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>.
همچنین در ذکر شاعران معاصر او می‌نویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>.


فرخی مدیحه‎سرایی است فصیح البیان. در تغزل، ملیح و شیرین‎زبان. طبعی ساده و سرشار دارد. در سخن راه تعقید و تکلف و تخیلات غریب ناپسند نمی‎سپارد. کلامش منسجم و منظم و بیانش مطبوع و دلنشین است. رقت و سلاست و فصاحت و جزالت از شعرش پیداست. فکر روشن و قریحه مستحسن و روح نشاط و طرب در بیانش ظاهر و هویدا و معانی فلسفی و دقایق حکمی و نکات اخلاقی در کلماتش کمتر دیده می‌شود. در حسن تغزل سرآمد همگان است. در حلاوت بیان و اقتدار بر تعبیر معانی لطیف و حسن صیاغت در قوالب الفاظ مأنوس و احتراز از استعمال و ایراد کلمات غریب و وحشی استادی زبردست است. شعرش خالی از حشو و تصنعات نامطبوع است. متانت و پختگی و روانی را جمع کرده و افکار دقیق را در لباس الفاظ رقیق بیرون آورده و چون شعر و موسیقی رضیع یک پستان و کودک یک دبستانند، نغمه خوش و زخمه دلکش او به لطف طبع و استقامت ذوقش یاری کرده و این شیوایی و زیبایی بیان را به ظهور آورده. همه او را استاد دانند و برخی حکیم خوانند. به‎هرتقدیر در طریقه تغزل، صاحب قدح معلی است و کسی کلامش را قدح نکرده و عیبی برنشمرده است. رشیدالدین وطواط (متوفی 573/578ق) در حدائق السحر سخن سهل و ممتنع در عرب را مخصوص ابوفراس و در عجم خاصه فرخی دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح - ط</ref>. شعرهای او معمولا از زبانی ساده و دلپذیر برخوردار و از کلمات‎ غریب و نامأنوس خالی است.<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>.  
فرخی مدیحه‎سرایی است فصیح البیان. در تغزل، ملیح و شیرین‎زبان. طبعی ساده و سرشار دارد. در سخن راه تعقید و تکلف و تخیلات غریب ناپسند نمی‎سپارد. کلامش منسجم و منظم و بیانش مطبوع و دلنشین است. رقت و سلاست و فصاحت و جزالت از شعرش پیداست. فکر روشن و قریحه مستحسن و روح نشاط و طرب در بیانش ظاهر و هویدا و معانی فلسفی و دقایق حکمی و نکات اخلاقی در کلماتش کمتر دیده می‌شود. در حسن تغزل سرآمد همگان است. در حلاوت بیان و اقتدار بر تعبیر معانی لطیف و حسن صیاغت در قوالب الفاظ مأنوس و احتراز از استعمال و ایراد کلمات غریب و وحشی استادی زبردست است. شعرش خالی از حشو و تصنعات نامطبوع است. متانت و پختگی و روانی را جمع کرده و افکار دقیق را در لباس الفاظ رقیق بیرون آورده و چون شعر و موسیقی رضیع یک پستان و کودک یک دبستانند، نغمه خوش و زخمه دلکش او به لطف طبع و استقامت ذوقش یاری کرده و این شیوایی و زیبایی بیان را به ظهور آورده. همه او را استاد دانند و برخی حکیم خوانند. به‌هرتقدیر در طریقه تغزل، صاحب قدح معلی است و کسی کلامش را قدح نکرده و عیبی برنشمرده است. رشیدالدین وطواط (متوفی 573/578ق) در حدائق السحر سخن سهل و ممتنع در عرب را مخصوص ابوفراس و در عجم خاصه فرخی دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح - ط</ref>. شعرهای او معمولا از زبانی ساده و دلپذیر برخوردار و از کلمات‎ غریب و نامأنوس خالی است.<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>.  


غالب قصیده‎سرایان بعد از وی سبک او را تقلید و پیروی کرده‌اند و به نزدیک او نرسیده‌اند. بالجمله در مقام شاعری و طریقه تغزل و مدح در طبقه اول اهل این صناعت و در ردیف نخستین از شعرای دوره محمود سبکتگین است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ط</ref>.
غالب قصیده‎سرایان بعد از وی سبک او را تقلید و پیروی کرده‌اند و به نزدیک او نرسیده‌اند. بالجمله در مقام شاعری و طریقه تغزل و مدح در طبقه اول اهل این صناعت و در ردیف نخستین از شعرای دوره محمود سبکتگین است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ط</ref>.
خط ۴۷: خط ۴۷:
در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ‎ید</ref>.  
در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ‎ید</ref>.  


بسیاری از قصاید فرخی در مدح سلطان محمود غزنوی است. در یکی از قصاید معروف فرخی، فتوحات سلطان محمود غزنوی به تصویر‎ کشیده شده است. آنچه معروف و مشهور است آن است کـه شاعران مدیحه‎پرداز در مدح ممدوح خود از هیچ‎گونه اغراق و غلو کوتاهی نمی‌کنند. آنان‎ سعی می‌کنند ممدوح خود را شخصی‎ ماورایی‎ با قدرتی غیر قابل‎ باور توصیف کنند؛ اما به گفته‎ صاحب‎نظران مدیحه‎های فـرخی‎ سـیستانی تا حدودی در این زمینه مستثناست. وی سعی کرده آنچه‎ به ممدوح خود نسبت می‌دهد - البته‎ تا‎ حدودی - ‎با واقعیات منطبق‎ باشد<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>‏؛ اگرچه گاه شراب‎خواری سلطان محمود را نیز وصف کرده و می‌خوارگی او را سبب شادی مردم دانسته است:  
بسیاری از قصاید فرخی در مدح سلطان محمود غزنوی است. در یکی از قصاید معروف فرخی، فتوحات سلطان محمود غزنوی به تصویر‎ کشیده شده است. آنچه معروف و مشهور است آن است کـه شاعران مدیحه‎پرداز در مدح ممدوح خود از هیچ‎گونه اغراق و غلو کوتاهی نمی‌کنند. آنان‎ سعی می‌کنند ممدوح خود را شخصی‎ ماورایی‎ با قدرتی غیر قابل‎ باور توصیف کنند؛ اما به گفته‎ صاحب‎نظران مدیحه‌های فـرخی‎ سـیستانی تا حدودی در این زمینه مستثناست. وی سعی کرده آنچه‎ به ممدوح خود نسبت می‌دهد - البته‎ تا‎ حدودی - ‎با واقعیات منطبق‎ باشد<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>‏؛ اگرچه گاه شراب‎خواری سلطان محمود را نیز وصف کرده و می‌خوارگی او را سبب شادی مردم دانسته است:  
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''خسرو می‎ خواست هم از بامداد''|2='' خلق به می‌خوردن او گشت شاد''}}
{{ب|''خسرو می‎ خواست هم از بامداد''|2='' خلق به می‌خوردن او گشت شاد''}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش