۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
این اثر، همان طور که از نام آن (الإشارة) برمیآید، مقدمهای است برای طالبان معرفت در علوم کلام و اصول دین. دکتر اکرم موصلی | این اثر، همان طور که از نام آن (الإشارة) برمیآید، مقدمهای است برای طالبان معرفت در علوم کلام و اصول دین. دکتر اکرم موصلی میگوید: پرواضح است که این اثر از کتابهایی است که در دوران پختگی نویسنده تألیف شده و همچنین روشن است که آن را بعد از کتاب «الأربعين» نوشته، بهویژه به این دلیل که بسیاری از عناوین موضوعات این اثر، عنوانهای همان کتاب (الأربعين) است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/5 ر.ک: تقدیم دکتر اکرم عبدالوهاب موصلی، ص5]</ref>. | ||
همان گونه که دکتر علی فقیر مینویسد، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، در دوران اختلاط فرهنگهای مختلف و دیالوگ آنها باهم، زیست میکرده؛ ازاینرو، در کتابهای او و همدورهایهایش از فلاسفه، بحث از مطالبی یافت میشود که پیش از آن وجود نداشته است... [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در دورانی که برخی از افراد امت اسلامی (مانند ابوداود در قول به حدوث قرآن در مقابله با مسیحیانی که قائل به قدم «كلمةالله»، یعنی عیسی بودند) مشغول به اختلافات بودند، حرف آخر (كلمةالفصل) را گفت تا فساد راه برخی را نشان دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/7 ر.ک: تقدیم دکتر علی فقیر، ص7-8]</ref>. | همان گونه که دکتر علی فقیر مینویسد، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]]، در دوران اختلاط فرهنگهای مختلف و دیالوگ آنها باهم، زیست میکرده؛ ازاینرو، در کتابهای او و همدورهایهایش از فلاسفه، بحث از مطالبی یافت میشود که پیش از آن وجود نداشته است... [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در دورانی که برخی از افراد امت اسلامی (مانند ابوداود در قول به حدوث قرآن در مقابله با مسیحیانی که قائل به قدم «كلمةالله»، یعنی عیسی بودند) مشغول به اختلافات بودند، حرف آخر (كلمةالفصل) را گفت تا فساد راه برخی را نشان دهد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/7 ر.ک: تقدیم دکتر علی فقیر، ص7-8]</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نویسنده در مقدمه در رد اینکه این کتاب از کتابهای اولیه رازی باشد، شواهدی را از محتوای مطالب این اثر، سایر کتابهای او، ذکر این نکته از زبان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در هنگام بحث از برخی مسائل که مثلاً«این مطلب در کتابهای سابقم بیان شده است» و... ارائه میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/15 ر.ک: همان، ص15-19]</ref>. | نویسنده در مقدمه در رد اینکه این کتاب از کتابهای اولیه رازی باشد، شواهدی را از محتوای مطالب این اثر، سایر کتابهای او، ذکر این نکته از زبان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در هنگام بحث از برخی مسائل که مثلاً«این مطلب در کتابهای سابقم بیان شده است» و... ارائه میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/15 ر.ک: همان، ص15-19]</ref>. | ||
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در تصحیح معاد جسمانی مینویسد: سابقا بیان کردهایم که از معتقدات ما صحت اعاده معدوم است و دلیلمان بر این امر این است که اگر چنین نباشد باید معتقد باشیم محال است و محال بودن آن یا باید بهخاطر حقیقت و ذات آن شیء معدومشده باشد یا به دلیل امری که لازم حقیقت آن است یا بهخاطر امری غیر لازم. دو مورد اول باطل است؛ چون مستلزم محال بودن وجود امثال آن شیء... است. صورت سوم، مستلزم آن است که با از میان رفتن آن امر غیر لازم، اعاده شیء معدم، ممکن شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/347 ر.ک: متن کتاب، ص347]</ref>. وی در این راستا اشکالی را هم بیان کرده و پاسخ | [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در تصحیح معاد جسمانی مینویسد: سابقا بیان کردهایم که از معتقدات ما صحت اعاده معدوم است و دلیلمان بر این امر این است که اگر چنین نباشد باید معتقد باشیم محال است و محال بودن آن یا باید بهخاطر حقیقت و ذات آن شیء معدومشده باشد یا به دلیل امری که لازم حقیقت آن است یا بهخاطر امری غیر لازم. دو مورد اول باطل است؛ چون مستلزم محال بودن وجود امثال آن شیء... است. صورت سوم، مستلزم آن است که با از میان رفتن آن امر غیر لازم، اعاده شیء معدم، ممکن شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/347 ر.ک: متن کتاب، ص347]</ref>. وی در این راستا اشکالی را هم بیان کرده و پاسخ میگوید و سپس مینویسد: حال که جواز اعاده ابدان و اجسام به دلیل عقلی ثابت شد، خوب است که بدانی تمام انبیا بر آن اتفاق دارند و از وقوعش خبر دادهاند؛ هیچیک از اصحاب شرایع و ارباب ادیان، منکر آن نیستند و صدق لهجه و وجوب تبعیت از سخن آنان را هم قبلا ثابت کردهایم، پس اعتراف به معاد جسمانی و تصدیق به وقوعش واجب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35745/1/349 ر.ک: همان، ص349]</ref>. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] سپس متفرعات اعتقاد به معاد جسمانی مانند حق بودن عذاب قبر، سؤال نکیر و منکر، میزان، حوض، صراط، سخن گفتن جوارح و مخلوق بودن بهشت و جهنم را با استناد به آیات، ذکر میکند و توضیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص347-355</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش