پرش به محتوا

شرح فصوص الحکمة (استرآبادی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۴: خط ۴۴:
نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که نباید نویسنده این کتاب را با سید میرزا محمدتقی پسر حسن یا ابوالحسن ظهیر حسینی [[استرآبادی، محمدتقی|استرآبادی]] که شاگرد [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] و صاحب «العجالة النافعة فی شرح خطبة شرایع الاسلام» و «المناقشات الفقهیة» و... بوده، اشتباه گرفت.<ref>ر.ک: همان، ص یازده و دوازده</ref> محقق کتاب، [[دانش‌پژوه، محمدتقی|محمدتقی دانش‌پژوه]]، در دیباچه کتاب از [[محقق، مهدی|دکتر مهدی محقق]] و [[نورانی، عبدالله|عبدالله نورانی]] تشکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص دوازده</ref>
نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که نباید نویسنده این کتاب را با سید میرزا محمدتقی پسر حسن یا ابوالحسن ظهیر حسینی [[استرآبادی، محمدتقی|استرآبادی]] که شاگرد [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] و [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] و صاحب «العجالة النافعة فی شرح خطبة شرایع الاسلام» و «المناقشات الفقهیة» و... بوده، اشتباه گرفت.<ref>ر.ک: همان، ص یازده و دوازده</ref> محقق کتاب، [[دانش‌پژوه، محمدتقی|محمدتقی دانش‌پژوه]]، در دیباچه کتاب از [[محقق، مهدی|دکتر مهدی محقق]] و [[نورانی، عبدالله|عبدالله نورانی]] تشکر کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص دوازده</ref>


عبارت نویسنده در مقدمه کتاب درباره وجه نگارش آن چنین است:... بعضی از دوستان وفاکیش در این روزگار که شهر رمضان المبارک سنه سته و خمسین بعد الف (سال 1056) است از این بی‎بضاعت التماس نموده که کتابی بسازد در اثبات واجب‎الوجود و صفات و کیفیت صدور موجودات از مبدأ اول وجود کل و چندی از مسائل متعلقه به فلسفه اولی به دستور حکماء تا ترا از خدا مزدی و ما را از تو یادگاری بود و مرا به‎جای آوردن این بسیار مشکل نمود به چند وجه: اول قلت بضاعت که فقیر را مایه دانش چندان نبود، دیگر عدم موافقت اصول فلسفه با شریعت نبوی و عدم محفوظ بودن سخنان ایشان از ابحاث و انظاری که رد آن متعسر است، بلکه متعذر، یا به سبب اغلاط فلاسفه در امر مبدأ و معاد یا اگر ایشان را راه درست بوده است به ما نرسیده و به درازای روزگار اصول ایشان تحریف یافته و شارح سخنان ارسطوطالیس که مقتدای این طایفه است هرکه به‎قدر طاقت شرح کرده‌اند و تناقض در میان سخنان ایشان چنانکه مجملی به آن اشاره شود. آخر گفتار به این قرار گرفته که شرح نوشته شود بر کتاب «فصوص» که منسوب است به استاد کل [[فارابی، محمد بن محمد|معلم ثانی ابونصر فارابی]] و آرای فلاسفه و متکلمان ذکر کرده شود و ابحاث ایشان و مناقضه با یکدیگر در معظم مسائل فلسفه اولی، نقل کرده شود این سخنان از کتاب‎های قوم، چون این مطالب فلسفه است و به اعتقادات دخلی ندارد.
عبارت نویسنده در مقدمه کتاب درباره وجه نگارش آن چنین است:... بعضی از دوستان وفاکیش در این روزگار که شهر رمضان المبارک سنه سته و خمسین بعد الف (سال 1056) است از این بی‎بضاعت التماس نموده که کتابی بسازد در اثبات واجب‎الوجود و صفات و کیفیت صدور موجودات از مبدأ اول وجود کل و چندی از مسائل متعلقه به فلسفه اولی به دستور حکماء تا ترا از خدا مزدی و ما را از تو یادگاری بود و مرا به‎جای آوردن این بسیار مشکل نمود به چند وجه: اول قلت بضاعت که فقیر را مایه دانش چندان نبود، دیگر عدم موافقت اصول فلسفه با شریعت نبوی و عدم محفوظ بودن سخنان ایشان از ابحاث و انظاری که رد آن متعسر است، بلکه متعذر، یا به سبب اغلاط فلاسفه در امر مبدأ و معاد یا اگر ایشان را راه درست بوده است به ما نرسیده و به درازای روزگار اصول ایشان تحریف یافته و شارح سخنان ارسطوطالیس که مقتدای این طایفه است هرکه به‎قدر طاقت شرح کرده‌اند و تناقض در میان سخنان ایشان چنانکه مجملی به آن اشاره شود. آخر گفتار به این قرار گرفته که شرح نوشته شود بر کتاب «فصوص» که منسوب است به استاد کل [[فارابی، محمد بن محمد|معلم ثانی ابونصر فارابی]] و آرای فلاسفه و متکلمان ذکر کرده شود و ابحاث ایشان و مناقضه با یکدیگر در معظم مسائل فلسفه اولی، نقل کرده شود این سخنان از کتاب‌های قوم، چون این مطالب فلسفه است و به اعتقادات دخلی ندارد.


مقرر کرد که پس‎ازاین نامه‌ای سازد در فن کلام و شبهات و سخنان فلاسفه را در خور طاقت و توان دفع نماید، هرچند در این نامه اعتضاد سخن کند به‎قدر طاقت که رد سخنان این طایفه بعد از فهمیدن غرض ایشان معقول است و پیش از فهمیدن رد سخنی دیگر شود به مطلب فلسفی و چون این کتاب نگینی چند بود متفرق و آن را خاتمی چند بایستی تا نگین در آن خاتم قرار گیرد، لاجرم گفتاری چند در اول نوشتن گرفت به‎منزله مدخل کتاب و پس‎ازآن آغاز نمود در شرح سخنان معلم به‎قدر طاقت.<ref>متن کتاب، ص 1-2</ref>
مقرر کرد که پس‎ازاین نامه‌ای سازد در فن کلام و شبهات و سخنان فلاسفه را در خور طاقت و توان دفع نماید، هرچند در این نامه اعتضاد سخن کند به‎قدر طاقت که رد سخنان این طایفه بعد از فهمیدن غرض ایشان معقول است و پیش از فهمیدن رد سخنی دیگر شود به مطلب فلسفی و چون این کتاب نگینی چند بود متفرق و آن را خاتمی چند بایستی تا نگین در آن خاتم قرار گیرد، لاجرم گفتاری چند در اول نوشتن گرفت به‎منزله مدخل کتاب و پس‎ازآن آغاز نمود در شرح سخنان معلم به‎قدر طاقت.<ref>متن کتاب، ص 1-2</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش