۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''الخوارج تاريخهم، فرقهم و عقائدهم'''، اثر [[احمد عوض ابوالشباب]]، کتابی است که به احوال یکی از | '''الخوارج تاريخهم، فرقهم و عقائدهم'''، اثر [[احمد عوض ابوالشباب]]، کتابی است که به احوال یکی از قدیمیترین فرقههای اسلامی، یعنی خوارج میپردازد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
مطالب این فصلدر چهار مبحث آمده است: مبحث اول، درباره نامهای این فرقه است که خوارج، اهل نهروان، حروریة، نواصب، شراة، مارقة و محکمة از جمله آنهاست. نویسنده، دلیل نامگذاری به هرکدام از این نامها را بیان نموده است؛ مثلاً در توضیح نامگذاری به محکمة میگوید: دلیل آن برگرفته از شعار «لا حكم إلا لله و لا حكم للرجال» است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/11 ر.ک: متن کتاب، ص11-12]</ref>. | مطالب این فصلدر چهار مبحث آمده است: مبحث اول، درباره نامهای این فرقه است که خوارج، اهل نهروان، حروریة، نواصب، شراة، مارقة و محکمة از جمله آنهاست. نویسنده، دلیل نامگذاری به هرکدام از این نامها را بیان نموده است؛ مثلاً در توضیح نامگذاری به محکمة میگوید: دلیل آن برگرفته از شعار «لا حكم إلا لله و لا حكم للرجال» است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/11 ر.ک: متن کتاب، ص11-12]</ref>. | ||
نویسنده در مبحث دوم، به اصل و ریشه خوارج پرداخته و میگوید: نظرات در اینباره زیاد است. بسیاری معتقدند که ریشه خوارج را در قبائل تمیم و تحت پرچم آنها | نویسنده در مبحث دوم، به اصل و ریشه خوارج پرداخته و میگوید: نظرات در اینباره زیاد است. بسیاری معتقدند که ریشه خوارج را در قبائل تمیم و تحت پرچم آنها میتوان یافت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/15 ر.ک: همان، ص15-17]</ref> و ظهور آنان بعد از جنگ صفین بوده است به این معنا که آنان پیش از واقعه صفین نیز در بین مسلمانان وجود داشتند و جنگ صفین و مسئله حکمیت باعث شد که آنان از صفوف مسلمانان جدا شده و خود را بهعنوان یک فرقهای که دارای عقاید، افکار، آراء و اهدافی مشخص هستند، معرفی نمایند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>. | ||
نویسنده، در اینباره معتقد است که بذر اولیه خوارج در زمان پیامبر در سرزمین کفر و نفاق کاشته شده است؛ لذا پیامبر(ص) درباره یکی از سران خوارج به نام حرقوص بن زهیر مطالبی را بیان فرموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>. | نویسنده، در اینباره معتقد است که بذر اولیه خوارج در زمان پیامبر در سرزمین کفر و نفاق کاشته شده است؛ لذا پیامبر(ص) درباره یکی از سران خوارج به نام حرقوص بن زهیر مطالبی را بیان فرموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/18 ر.ک: همان، ص18]</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نویسنده در مبحث چهارم به مهمترین اوصاف و ویژگیهای خوارج اشاره میکند. فصاحت و بلاغت، اشتیاق به فراگیری علم، اشتیاق به جدل و مناظره، تعصبات کورکورانه بر آرای خود، استمداد از ظواهر نصوص، زیادهروی در عبادت، عطش در مبارزهطلبی و قتال، شجاعت و وفاداری و سخاوتمندی و غلبه هرجومرج و اختلال بر رفتار آنها، از صفات و ویژگیهایی است که نویسنده آنها را به خوارج نسبت داده و به توضیح آنها میپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/54 ر.ک: همان، ص54-70]</ref>. | نویسنده در مبحث چهارم به مهمترین اوصاف و ویژگیهای خوارج اشاره میکند. فصاحت و بلاغت، اشتیاق به فراگیری علم، اشتیاق به جدل و مناظره، تعصبات کورکورانه بر آرای خود، استمداد از ظواهر نصوص، زیادهروی در عبادت، عطش در مبارزهطلبی و قتال، شجاعت و وفاداری و سخاوتمندی و غلبه هرجومرج و اختلال بر رفتار آنها، از صفات و ویژگیهایی است که نویسنده آنها را به خوارج نسبت داده و به توضیح آنها میپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/54 ر.ک: همان، ص54-70]</ref>. | ||
نویسنده در فصل دوم که | نویسنده در فصل دوم که طولانیترین فصل کتاب است، به تاریخ خوارج اشاره نموده است. ایشان تاریخ خوارج را به هشت دوره تقسیم نموده که آغاز آن را با آغاز خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) و پایان آن با پایان خلافت امویان هماهنگ کرده است. ایشان دو دوره ابتدایی آن را، به زمان خلافت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] اختصاص داده است (دوره دوم آن بعد از جنگ نهروان تا شهادت آن حضرت است). دوره سوم خوارج به زمان خلافت امام حسن(ع)، دوره چهارم به زمان خلافت معاویه، دوره بعدی به زمان خلافت عبدالله بن زبیر و مروان بن حکم و عمر بن عبدالعزیز، دوره بعدی به زمان خلافت عبدالملک بن مروان و دو دوره انتهایی خوارج به زمان خلافت هشام بن عبدالملک و خلافت بقیه امرای اموی اختصاص و مورد بحث و بررسی قرار داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/71 ر.ک: همان، ص71-186]</ref>. | ||
فصل سوم کتاب به عقاید عمومی خوارج اختصاص یافته است. نویسنده در اینباره میگوید: علمای فرق معتقدند که خوارج به بیست فرقه تقسیم شدند و با گذشت زمان و تفرق دوباره آنان، به فرقههای زیادی تقسیم شدند که عدد آنان به بیش از پنجاه میرسد. این فرقهها علیرغم تعددشان، در برخی از عقاید، آراء و افکار با همدیگر مشترک هستند. خوارج معتقد بودند به: کفر عثمان، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، اصحاب جمل، حکمین (ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص) و کسانی که راضی به حکمین بودند؛ خروج بر سلطان جائر و کفر مرتکب گناهان کبیره<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/189 ر.ک: همان، ص189-190]</ref>. | فصل سوم کتاب به عقاید عمومی خوارج اختصاص یافته است. نویسنده در اینباره میگوید: علمای فرق معتقدند که خوارج به بیست فرقه تقسیم شدند و با گذشت زمان و تفرق دوباره آنان، به فرقههای زیادی تقسیم شدند که عدد آنان به بیش از پنجاه میرسد. این فرقهها علیرغم تعددشان، در برخی از عقاید، آراء و افکار با همدیگر مشترک هستند. خوارج معتقد بودند به: کفر عثمان، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، اصحاب جمل، حکمین (ابوموسی اشعری و عمرو بن عاص) و کسانی که راضی به حکمین بودند؛ خروج بر سلطان جائر و کفر مرتکب گناهان کبیره<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/189 ر.ک: همان، ص189-190]</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
دومین گروه از این فرقه «ازارقه» است. این گروه پیروان ابوراشد نافع بن ازرق (متوفی 65ق) هستند. نافع، نخستین کسی بود که با ابداع برخی آرای خاص، باعث تفرقه و انشعاب در میان خوارج گردید. ازارقه بیش از دیگران در تبدیل شدن خوارج به یک گروه مذهبی و کلامی و نه صرفاً سیاسی، نقش داشتند<ref>ر.ک: همان، ص27-28؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/214 متن کتاب، ص214-215]</ref>. | دومین گروه از این فرقه «ازارقه» است. این گروه پیروان ابوراشد نافع بن ازرق (متوفی 65ق) هستند. نافع، نخستین کسی بود که با ابداع برخی آرای خاص، باعث تفرقه و انشعاب در میان خوارج گردید. ازارقه بیش از دیگران در تبدیل شدن خوارج به یک گروه مذهبی و کلامی و نه صرفاً سیاسی، نقش داشتند<ref>ر.ک: همان، ص27-28؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/214 متن کتاب، ص214-215]</ref>. | ||
درعینحال، ازارقه از لحاظ سیاسی و نظامی و نیز تعداد پیروان و سپاهیان از دیگر فرقههای خوارج، | درعینحال، ازارقه از لحاظ سیاسی و نظامی و نیز تعداد پیروان و سپاهیان از دیگر فرقههای خوارج، قویتر و پرنفوذتر بودند. نافع در زمانی که عبدالله بن زبیر قیام کرده بود و بر مناطقی، از جمله بخشهایی از ایران تسلط یافته بود، از بصره به سمت اهواز حرکت کرد و اهواز، فارس، کرمان و نواحی اطراف را به تصرف درآورد. آنها به رهبری نافع مدتها با سپاهیان ابن زبیر و امویین جنگیدند؛ تا اینکه ابن زبیر، یکی از فرماندهان خود را به نام مهلب بن ابیصفره با بیست هزار تن، از بصره به جنگ آنها فرستاد. مهلب نوزده سال با ازارقه جنگید که مدتی از سوی ابن زبیر و مدتی نیز از سوی حجاج و در زمان حکومت عبدالملک بن مروان بود. او در یکی از جنگها نافع را کشت و سپس با ایجاد اختلاف در سپاه ازارقه، آنان را بهکلی نابود کرد<ref>ر.ک: همان، ص28؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/32560/1/216 همان، ص216-217]</ref>. | ||
برخی از عقاید این گروه چنین است: | برخی از عقاید این گروه چنین است: |
ویرایش