۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یپ' به 'یپ') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
مقالات کتاب در سه جلد بدین ترتیب تدوین شده که در جلد اول رساله و در جلد دوم و سوم به ترتیب چهار و پنج رساله منتشر شده است. در جلد اول | مقالات کتاب در سه جلد بدین ترتیب تدوین شده که در جلد اول رساله و در جلد دوم و سوم به ترتیب چهار و پنج رساله منتشر شده است. در جلد اول مقدمهای مختصر و در جلد سوم مقدماتی مفصل به قلم [[خسروشاهی، هادی|سید هادی خسروشاهی]] ارائه شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بعضى از این رسائل را مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] خود به فارسى | بعضى از این رسائل را مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] خود به فارسى نوشتهاند مانند: «رساله وحى»- وحى یا شعور مرموز- و «رساله اعجاز و معجزه» و بقیه را که به زبان عربى تألیف شده، اساتید محترمى در تهران و تبریز و حوزه علمیه قم به فارسى ترجمه کردهاند که در مقدمه یا مؤخره هر رساله، نام آن بزرگواران آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص12-11</ref>. | ||
البته این مجموعه رسالهها، شامل همه رسائل استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] نیست، بلکه بعضى دیگر از رسائل ایشان یا اصولاً تاکنون چاپ نشده- و هنوز مخطوط است- و یا فقط به عربى و در ضمن یادنامهها انتشار یافته است که از آن جمله است: «رساله در اعتباریات» و «رساله در نبوت»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | البته این مجموعه رسالهها، شامل همه رسائل استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] نیست، بلکه بعضى دیگر از رسائل ایشان یا اصولاً تاکنون چاپ نشده- و هنوز مخطوط است- و یا فقط به عربى و در ضمن یادنامهها انتشار یافته است که از آن جمله است: «رساله در اعتباریات» و «رساله در نبوت»<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | ||
عناوین و مباحث مطرح شده در رسالههای کتاب | عناوین و مباحث مطرح شده در رسالههای کتاب بهاختصار بدین شرح است: | ||
1) | 1) رسالهای در اثـبات واجبالوجود؛ | ||
این رساله از یادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] نقل شده و به قلم [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله مـحمدی گـیلانی]] به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این رساله در چهار فصل به اثبات واجبالوجود و تبیین صفات او پرداخته است. وی در توضیح اینکه واجبالوجود لذاته جامع همه کمالات وجودی است و هیچ کمالی از او خارج نیست مینویسد: چون واجب تعالى وجود صرف بوده و مشوب به چیزى از عدم یا عدمى که مغایر با ذات مقدّسش باشد نیست، واجد هر حقیقت وجودیه بماهو حقیقت وجودیه در هر تعینى از تعینات است و جامع هر کمال حقیقى از آن نظر که کمال حقیقى خواهد بود و هرگونه عدم و بطلانى از حریم قدس او مسلوب است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص29</ref>. | این رساله از یادنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] نقل شده و به قلم [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله مـحمدی گـیلانی]] به فارسی ترجمه شده است. نویسنده در این رساله در چهار فصل به اثبات واجبالوجود و تبیین صفات او پرداخته است. وی در توضیح اینکه واجبالوجود لذاته جامع همه کمالات وجودی است و هیچ کمالی از او خارج نیست مینویسد: چون واجب تعالى وجود صرف بوده و مشوب به چیزى از عدم یا عدمى که مغایر با ذات مقدّسش باشد نیست، واجد هر حقیقت وجودیه بماهو حقیقت وجودیه در هر تعینى از تعینات است و جامع هر کمال حقیقى از آن نظر که کمال حقیقى خواهد بود و هرگونه عدم و بطلانى از حریم قدس او مسلوب است<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص29</ref>. | ||
2) | 2) رسالهای درباره توحید؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | ||
رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بىشک از مهمترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است. | رساله حاضر، دفترى است شریف و مکتوبى است عمیق از مکتوبات و مؤلفات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائی]] است. بحث توحید بىشک از مهمترین مباحث اعتقادى در اسلام است و عنایت قرآن بدان بیش از سایر اصول و فروع عقیدتى و عملى است. روش علامه فقید(ره) در این رساله روشى فلسفى- عرفانى است که ملهم از شریعت و کتاب و سنت و آمیخته با اشارت و لطایف آیات و روایات است و در حقیقت باید گفت که روشى فلسفى- عرفانى- قرآنى است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
3) رساله خلق جدید پایانناپذیر؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | 3) رساله خلق جدید پایانناپذیر؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | ||
مسئله «خلق جدید» از اهم مسائل فلسفه الهى است که بحث در آن از دیدگاه حکمت متعالیه بسیار شیرین و مسرتانگیز است که علامه آن را در یک مقاله که ظاهراً سنگینترین مقالات آن بزرگوار است، به طرز بدیعى بیان | مسئله «خلق جدید» از اهم مسائل فلسفه الهى است که بحث در آن از دیدگاه حکمت متعالیه بسیار شیرین و مسرتانگیز است که علامه آن را در یک مقاله که ظاهراً سنگینترین مقالات آن بزرگوار است، به طرز بدیعى بیان فرمودهاند و آن را به نام «مقاله قوه و فعل» نامگذارى نمودهاند. ترجمه آزاد این اثر توسط خود علامه مورد بازبینی و تصحیح قرار گرفته است. مباحث این رساله در ده فصل تدوین شده است<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
4) | 4) رسالهای درباره وحی یا وحی یا شعور مرموز. | ||
رسالهای است که با توضیحات [[مکارم شیرازی، ناصر|آیتالله مکارم شیرازی]] منتشر شده است. نویسنده در این مقاله پس از تبیین نظریه وحی، وحی و نبوت را موهبتی الهی نه اکتسابی دانسته است. در انتهای این رساله توضیحات آیتالله مکارم شیرازی پیرامون برخی مطالب ارائه شده است<ref>ر.ک: همان، ص180-141</ref>. | |||
5) علی و فلسفه الهی؛ ترجمه علیاکبر مهدیپور. | 5) علی و فلسفه الهی؛ ترجمه علیاکبر مهدیپور. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
نام عربی این کتاب (علی و الفلسفة الالهیة) است که در سـال 1352ش و در حیات استاد علامه، ترجمه و مورد تشویق ایشان قرار گرفته است<ref>ر.ک: سید علوی، سید ابراهیم، ص18</ref>. نویسنده با اشاره به زندگانی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و سخنان پربار آنحضرت، تأکید میکند که معارف الهی از سخنان درربار آنحضرت میجوشد و شیفتگان فلسفه الهی را دچار حیرت و شگفت مینماید<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص203</ref>. منابع این رساله در پایان آن ذکر شده است. | نام عربی این کتاب (علی و الفلسفة الالهیة) است که در سـال 1352ش و در حیات استاد علامه، ترجمه و مورد تشویق ایشان قرار گرفته است<ref>ر.ک: سید علوی، سید ابراهیم، ص18</ref>. نویسنده با اشاره به زندگانی [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و سخنان پربار آنحضرت، تأکید میکند که معارف الهی از سخنان درربار آنحضرت میجوشد و شیفتگان فلسفه الهی را دچار حیرت و شگفت مینماید<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص203</ref>. منابع این رساله در پایان آن ذکر شده است. | ||
6) | 6) رسالهای در اعجاز و معجزه. | ||
علامه در این رساله پس از توضیحاتی پیرامون موضوع بحث چنین نتیجه میگیرد که معجزه و کرامت و دعاى مستجاب خوارق عاداتى هستند که تکیهبر یک سبب غیر مغلوب دارند؛ به خلاف سحر و کهانت و غیر آنها که چون در جانب شر بوده و ارتباطى به ماده دارند و اسباب مادى هرچه قوىتر فرض شوند، قوىتر از آنها نیز جایزالفرض است، لذا قابلیت مغلوبیت را دارند<ref>ر.ک: همان، ص256</ref>. سپس به برخی شبهات پاسخ میدهد. | علامه در این رساله پس از توضیحاتی پیرامون موضوع بحث چنین نتیجه میگیرد که معجزه و کرامت و دعاى مستجاب خوارق عاداتى هستند که تکیهبر یک سبب غیر مغلوب دارند؛ به خلاف سحر و کهانت و غیر آنها که چون در جانب شر بوده و ارتباطى به ماده دارند و اسباب مادى هرچه قوىتر فرض شوند، قوىتر از آنها نیز جایزالفرض است، لذا قابلیت مغلوبیت را دارند<ref>ر.ک: همان، ص256</ref>. سپس به برخی شبهات پاسخ میدهد. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
7) رسالة الولایة (ولایتنامه)؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | 7) رسالة الولایة (ولایتنامه)؛ ترجمه دکتر همایون همتی. | ||
مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایههاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارتهاى گوناگون از آن یاد | مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایههاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارتهاى گوناگون از آن یاد کردهاند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسنزاده آملی، حسن|آیتالله حسنزاده آملی]] پیرامون این رساله چنین مینویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مىگوید و مىنویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه میدهد: | ||
در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرفهایى دارد. تا سخن را مىرساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى و کبرى، قدمى هست، اما اینکه انسان سیرى مىکند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمىآید، آن چشیدنى را که نمىشود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>. | در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرفهایى دارد. تا سخن را مىرساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى و کبرى، قدمى هست، اما اینکه انسان سیرى مىکند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمىآید، آن چشیدنى را که نمىشود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>. | ||
8) | 8) رسالهای در علم؛ ترجمه [[محمدی گیلانی، محمد|آیتالله محمد محمدی گیلانی]]. | ||
این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین میخوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم مىشود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مىیابد که آن را علم حضورى مىگویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مىتوان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدای این رساله چنین میخوانیم: «علم در اصطلاح فلاسفه به علم حضورى و علم حصولى منقسم مىشود، زیرا معلوم یا با وجود خارجى- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب است- نزد عالم حضور مىیابد که آن را علم حضورى مىگویند و یا حضورش نزد عالم، با ماهیت و صورت است که مىتوان گفت وجود ذهنى است- یعنى وجودى که آثار مطلوب بر آن مترتّب نیست- و این قسم علم را علم حصولى خوانند». علامه سپس به تبیین و تقریر این علوم میپردازد<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری. | 9) رساله برهان؛ ترجمه دکتر مهدی قوام صفری. | ||
آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مىگیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى | آنچه تحت عنوان «برهان» مورد بررسى قرار مىگیرد، درواقع مبادى تصوریه و مبادی تصدیقیه علوم است؛ و از اینجاست که منطقیان اکثراً صناعت «برهان» را صناعت «حد و برهان» تلقى کردهاند. مبادى تصوریه شامل «حد» و مبادی تصدیقیه شامل «برهان» مىشود و در صناعت «برهان» هر دوى این مبادى مورد بررسى است. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] در کتاب حاضر با رعایت موازین علمى تلخیص، رساله جامعى در صناعت «برهان» عرضه داشتهاند که تمام ابواب آن را شامل میشود<ref>ر.ک: همان، ص153-152</ref>. | ||
10) رساله علم امام. | 10) رساله علم امام. |
ویرایش