۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یاش' به 'یاش') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
== محل زندگی، سفرها == | == محل زندگی، سفرها == | ||
او به خارج از ایران سفر نکرد. ولی در داخل ایران گشتوگذارها داشت و رد این گذارها گاه، در اشعارش مشهود است. او از سال 1331ش از مشهد بهقصد سکونت به تهران رفت و در آن شهر ساکن شد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> محل زندگی او در | او به خارج از ایران سفر نکرد. ولی در داخل ایران گشتوگذارها داشت و رد این گذارها گاه، در اشعارش مشهود است. او از سال 1331ش از مشهد بهقصد سکونت به تهران رفت و در آن شهر ساکن شد.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref> محل زندگی او در محلهای به نام خرابات در خیابان شهباز بود. او در بیتی دراینباره چنین میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' مرا به کوی «خرابات» | {{ب|'' مرا به کوی «خرابات» خانهای باشد ''|2='' مگر حشر کشد این کاخ مرمرم گیرد!''}}<ref>ر.ک: همان، ص18</ref> | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== شروع شعر و تخلص شعری == | == شروع شعر و تخلص شعری == | ||
خود عماد در اوایل، چند صباحی به «شاهین» تخلص گرفته بود ولی بعدها تخلص «عماد» را برای خود برگزید که جزئی از نامش هم هست. اخوان ثالث نقل میکند که عماد در اوایل، گاهی شعرِ خود را اینجا و آنجا میخواند و مثل کمالالدین اسعد، پروین اعتصامی و ملکالشعرای بهار و بعضی دیگر بر او تهمت میزدند که شعر دیگران (مثلاً پدرش) را به نام خودش میخواند، زیرا باورشان نمیشد که | خود عماد در اوایل، چند صباحی به «شاهین» تخلص گرفته بود ولی بعدها تخلص «عماد» را برای خود برگزید که جزئی از نامش هم هست. اخوان ثالث نقل میکند که عماد در اوایل، گاهی شعرِ خود را اینجا و آنجا میخواند و مثل کمالالدین اسعد، پروین اعتصامی و ملکالشعرای بهار و بعضی دیگر بر او تهمت میزدند که شعر دیگران (مثلاً پدرش) را به نام خودش میخواند، زیرا باورشان نمیشد که بچهای به آن سن (عماد از نهسالگی شروع به گفتن شعر کرده است) بتواند شعر بهنجار و روان و لطیف بسراید. عماد در محافل دوستانه یکی از داییهایش چند باری امتحان داد و بدیههگویی کرد تا توانست این تهمت را از خود بزداید.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | ||
نخستین مشوق عماد به شعر و ادب جد مادریش بیبی عالم و یکی از داییهایش یعنی سید حسنعلی تقوی، بود که عماد را بسیار دوست داشت و به پرورش ذوق ادبی او بسیار اعتنا میکرد. او برای تشویق عماد در محافل دوستان از عماد شعر میطلبید.<ref>ر.ک: همان</ref> | نخستین مشوق عماد به شعر و ادب جد مادریش بیبی عالم و یکی از داییهایش یعنی سید حسنعلی تقوی، بود که عماد را بسیار دوست داشت و به پرورش ذوق ادبی او بسیار اعتنا میکرد. او برای تشویق عماد در محافل دوستان از عماد شعر میطلبید.<ref>ر.ک: همان</ref> | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
== تأثیر از شعرای گذشته == | == تأثیر از شعرای گذشته == | ||
«عماد از شعرای گذشته بنا به کشش و ذوق و هماهنگی روحی، مأنوس با خداوندان غزل و غنا و رندی و قلندری است و از جمله با [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و خاصه [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و بالأخص [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] الفتی بسیار دارد. بیشتر شعرهای [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] را در حافظه گرفته اما اعتقادش به خیام و مولوی از این لحاظ که یکتا و | «عماد از شعرای گذشته بنا به کشش و ذوق و هماهنگی روحی، مأنوس با خداوندان غزل و غنا و رندی و قلندری است و از جمله با [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] و خاصه [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و بالأخص [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] الفتی بسیار دارد. بیشتر شعرهای [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]] و [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] را در حافظه گرفته اما اعتقادش به خیام و مولوی از این لحاظ که یکتا و یگانهاند و تلون معنی ندارند بیش از همه است. البته با شعر دیگران نیز آشناست».<ref>همان، ص24</ref> «علاقه او به مولوی و ازین قبیل بزرگان شعر صوفیانه، فقط به خاطر شور و شعر و خیالات و بیان شاعرانه ایشان است نه ازین رهگذر که تعلقات صوفیانه داشته باشد، زیرا او از حیث معنی بیشتر در دنیای خیام و حافظ است، یعنی رندی و شیدایی و قلندری».<ref>همان، ص25</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش