۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یپ' به 'یپ') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] مباحث حد و قیاس و قضیه و مباحث مربوط به استدلالات را در دو جلد بررسی کرده است؛ جلد دوم به طرق استدلال پرداخته و ردیهای است بر فرق و مواقف و مسائل فقهی و اصولی هم در آن مطرح | [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] مباحث حد و قیاس و قضیه و مباحث مربوط به استدلالات را در دو جلد بررسی کرده است؛ جلد دوم به طرق استدلال پرداخته و ردیهای است بر فرق و مواقف و مسائل فقهی و اصولی هم در آن مطرح میشود و جلد اول به سه مبحث حد و قضیه و قیاس بهصورت سلبی و ایجابی میپردازد. | ||
الرد علی المنطقيين، دو بحث اصلی در منطق یعنی مباحث حد (تعریف) و تصور و قیاس و تصدیق را در بردارد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دو مقام را به بیان مباحث حد و تصور و دو مقام را به بیان مباحث قیاس و تصدیق، اختصاص داده است. پس هر مبحثی از دو مبحث اصلی کتاب، در دو مقام مطرح شده است. بهصورت خلاصه میتوان گفت مباحث اصلی این کتاب در چهار مقام بهصورت ذیل مطرح شده است؛ | الرد علی المنطقيين، دو بحث اصلی در منطق یعنی مباحث حد (تعریف) و تصور و قیاس و تصدیق را در بردارد. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دو مقام را به بیان مباحث حد و تصور و دو مقام را به بیان مباحث قیاس و تصدیق، اختصاص داده است. پس هر مبحثی از دو مبحث اصلی کتاب، در دو مقام مطرح شده است. بهصورت خلاصه میتوان گفت مباحث اصلی این کتاب در چهار مقام بهصورت ذیل مطرح شده است؛ | ||
مقام اول درباره این است که تصور مطلوب، تنها با حد (تعریف) به دست میآید. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در این مقام، این قول را نقد میکند و سلب آن را معتبر | مقام اول درباره این است که تصور مطلوب، تنها با حد (تعریف) به دست میآید. [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در این مقام، این قول را نقد میکند و سلب آن را معتبر میشمارد. | ||
مقام دوم درباره این است که حد مفید علوم تصوری است؛ و این قولی است ایجابی و ابدی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] آن را پذیراست. | مقام دوم درباره این است که حد مفید علوم تصوری است؛ و این قولی است ایجابی و ابدی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] آن را پذیراست. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در مقام سوم، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] این اعتقاد را که تصدیق مطلوب جز به طریقه قیاس به دست نمیآید را بهنقد میکشد یعنی وی معتقد است بهجز قیاس راههای دیگری نیز برای رسیدن به تصدیق، هست. | در مقام سوم، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] این اعتقاد را که تصدیق مطلوب جز به طریقه قیاس به دست نمیآید را بهنقد میکشد یعنی وی معتقد است بهجز قیاس راههای دیگری نیز برای رسیدن به تصدیق، هست. | ||
در مقام چهارم مطرح | در مقام چهارم مطرح میشود که قیاس مفید علم به تصدیقات است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] نیز آن را قبول دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/23 ر.ک: همان، ص23]</ref> | ||
شاید بارزترین نقاطی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از منطق ارسطویی بهنقد میکشد را بتوان در موارد زیر ارائه داد: | شاید بارزترین نقاطی که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از منطق ارسطویی بهنقد میکشد را بتوان در موارد زیر ارائه داد: | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
اخذ به مبدأ تحدید و تعریف به تصور ماهیت و فصل، اساساً امکان ندارد؛ زیرا آنچه را بهعنوان جنس قریب در نظر گرفتهایم، چهبسا قریب نباشد. | اخذ به مبدأ تحدید و تعریف به تصور ماهیت و فصل، اساساً امکان ندارد؛ زیرا آنچه را بهعنوان جنس قریب در نظر گرفتهایم، چهبسا قریب نباشد. | ||
تصدیق با نظری و بدیهی حاصل | تصدیق با نظری و بدیهی حاصل میشود (یعنی بر دو قسم است) هنگامیکه در تصدیق نظری دقت کنیم میبینیم که لازم است به تصدیقی بدیهی ختم شود. در خود بدیهی نیز نیازی به حد اوسط و رابط مشترک و... نداریم زیرا به صرف تصور موضوع و محمولش، آن را تصدیق خواهیم کرد و در تصورش به چیزی بهجز تصور موضوع و محمول نیازی نداریم. | ||
اینکه ارسطو شرط کرده یکی از مقدمتین قیاس باید کلی باشد یک فرض است؛ زیرا اساس کلی، جزئی است. همچنین اشتراط وجود مقدمتین در قیاس تحکم و زورگویی است زیرا گاهی دلیل، محتاج به یک مقدمه یا بیشتر از دو مقدمه است. | اینکه ارسطو شرط کرده یکی از مقدمتین قیاس باید کلی باشد یک فرض است؛ زیرا اساس کلی، جزئی است. همچنین اشتراط وجود مقدمتین در قیاس تحکم و زورگویی است زیرا گاهی دلیل، محتاج به یک مقدمه یا بیشتر از دو مقدمه است. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
درباره گرایش حسی تجربی وی میتوان گفت که او معتقد است اساس بدیهیات برهان، جزئی هستند نه کلی؛ حسی تجربی هستند نه عقلی. ازاینرو تنها از تجربه به دست میآیند. اساساً قضیه کلی چیزی جز تعدادی افراد قضایای جزئیه نیست، ازاینرو کلی، امری ذهنی خواهد بود که اصلاً وجودی در خارج ندارد و آنچه در خارج هست صرفاً امر محسوس مجرّب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref> | درباره گرایش حسی تجربی وی میتوان گفت که او معتقد است اساس بدیهیات برهان، جزئی هستند نه کلی؛ حسی تجربی هستند نه عقلی. ازاینرو تنها از تجربه به دست میآیند. اساساً قضیه کلی چیزی جز تعدادی افراد قضایای جزئیه نیست، ازاینرو کلی، امری ذهنی خواهد بود که اصلاً وجودی در خارج ندارد و آنچه در خارج هست صرفاً امر محسوس مجرّب است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref> | ||
درباره گرایش او درباره علیت میتوان گفت: او نظریه واضحی درباره علیت دارد که محتوایش اتفاق و اختلاف در وقوع است. در واقع ما از طریق توافق وقوع علت با معلول به آن پی میبریم. این توافق وقوعی عادتی را در ذهن ایجاد میکند که حکم کند این موارد همواره با هم واقع | درباره گرایش او درباره علیت میتوان گفت: او نظریه واضحی درباره علیت دارد که محتوایش اتفاق و اختلاف در وقوع است. در واقع ما از طریق توافق وقوع علت با معلول به آن پی میبریم. این توافق وقوعی عادتی را در ذهن ایجاد میکند که حکم کند این موارد همواره با هم واقع میشوند. این سخن [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] از جهتی با سخن هیوم (متوفی 1776م) مشابهت دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/24 ر.ک: همان]</ref> | ||
درباره گرایش واقعگرایانه او در برهان نیز این مطلب را باید گفت که وی معتقد است، حقایق خارجی مستغنی از ما هستند و تابع تصورات ما نمیباشند بلکه تصورات ما تابع این امورند. سؤالی که اینجا به ذهن میآید این است که آیا تصورات ما مانند نقشی هستند که بر صفحه کاغذ سفید نگاشته | درباره گرایش واقعگرایانه او در برهان نیز این مطلب را باید گفت که وی معتقد است، حقایق خارجی مستغنی از ما هستند و تابع تصورات ما نمیباشند بلکه تصورات ما تابع این امورند. سؤالی که اینجا به ذهن میآید این است که آیا تصورات ما مانند نقشی هستند که بر صفحه کاغذ سفید نگاشته میشوند (چنانکه جان لاک انگلیسی (متوفی 1704م) معتقد است) یا نه؟<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> | ||
درباره گرایش لفظی او نیز این توضیح لازم است که خود وی تصریح مینماید که حد لفظی، اساس تصور است و در استقرار علوم به آن محتاجیم. لذا در حد به موجودات اعتنایی | درباره گرایش لفظی او نیز این توضیح لازم است که خود وی تصریح مینماید که حد لفظی، اساس تصور است و در استقرار علوم به آن محتاجیم. لذا در حد به موجودات اعتنایی نمیشود؛ بلکه صرفاً الفاظ و اسماء مورد اعتنا هستند. نتیجه این امر این است که افراد و اسماء حقایق واقعی هستند و اجناس و انواع و ماهیت اموری ذهنی و تخیلی و حقیقت صرفاً با متعینات قوام مییابد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
# تصحیح خطاهای وارده در متن نص و غلطهای چاپی بعلاوه اشاره به جدولی که ناشر نسخه چاپی بومبای در جدولی جداگانه در این طبع به آن اشاره کرده بود. | # تصحیح خطاهای وارده در متن نص و غلطهای چاپی بعلاوه اشاره به جدولی که ناشر نسخه چاپی بومبای در جدولی جداگانه در این طبع به آن اشاره کرده بود. | ||
بر محقق واضح شده است که حواشی کتاب از حواشی نسخه آصفیه اخذ شده و اکثرشان عناوین فرعی و تکرار بعضی از آنها بوده ازاینرو، به خاطر جلوگیری از حشو و حفظ صورت اصلی کتاب، آن حواشی را حذف کرده است. مقصود از حواشی همان مواردی است که در کنار صفحات نوشته شده بود. سپس محقق فهرستی از مصطلحات فنی منطقی، اعلام، فرق و اماکن و موضوعات کتاب، درست کرد. همچنین با توجه به اینکه محتوای مطالب مقام رابع کتاب را متمایز از دیگر بخشها میدانست، آن را تمییز داد یعنی سایر مباحث (سه مقام اول) را در جلد اول و مقام رابع را در جلد دوم قرار داد؛ یعنی سه مقام اول به مباحث حد و قضیه و قیاس میپردازند که در جلد اول این چاپ به آن اشاره | بر محقق واضح شده است که حواشی کتاب از حواشی نسخه آصفیه اخذ شده و اکثرشان عناوین فرعی و تکرار بعضی از آنها بوده ازاینرو، به خاطر جلوگیری از حشو و حفظ صورت اصلی کتاب، آن حواشی را حذف کرده است. مقصود از حواشی همان مواردی است که در کنار صفحات نوشته شده بود. سپس محقق فهرستی از مصطلحات فنی منطقی، اعلام، فرق و اماکن و موضوعات کتاب، درست کرد. همچنین با توجه به اینکه محتوای مطالب مقام رابع کتاب را متمایز از دیگر بخشها میدانست، آن را تمییز داد یعنی سایر مباحث (سه مقام اول) را در جلد اول و مقام رابع را در جلد دوم قرار داد؛ یعنی سه مقام اول به مباحث حد و قضیه و قیاس میپردازند که در جلد اول این چاپ به آن اشاره میشود و مقام چهارم که به طرق استدلال پرداخته در جلد دوم مطرح میشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35741/1/26 ر.ک: همان، ص26-27]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش