۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یر' به 'یر') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نام او بنا بر آنچه از تذکرهها برمیآید، بدیل است و علاوه خود او نیز در مواردی چند به نام خویش اشاره کرده است و میگوید: {{شعر}}{{ب|''بدل من آمدم اندر جهان سنائی را''|2=''بدین دلیل پدر نام بدیل نهاد''}}{{پایان شعر}} | نام او بنا بر آنچه از تذکرهها برمیآید، بدیل است و علاوه خود او نیز در مواردی چند به نام خویش اشاره کرده است و میگوید: {{شعر}}{{ب|''بدل من آمدم اندر جهان سنائی را''|2=''بدین دلیل پدر نام بدیل نهاد''}}{{پایان شعر}} | ||
اما بعضی از تذکرهنویسان نام او را ابراهیم و بعضی عثمان دانسته و ابوبدیل را برای او کنیه | اما بعضی از تذکرهنویسان نام او را ابراهیم و بعضی عثمان دانسته و ابوبدیل را برای او کنیه آوردهاند. اما آنهایی که نامش را ابراهیم دانستهاند به استناد این بیت است که میگوید: | ||
{{شعر}}{{ب|''بخوان معنی آرائی براهیمی پدید آمد''|2=''ز پشت آزر صنعت، علی نجار شروانی''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''بخوان معنی آرائی براهیمی پدید آمد''|2=''ز پشت آزر صنعت، علی نجار شروانی''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
{{شعر}}{{ب|''وز سوی پدر دروگرم دان''|2=''استاد سخنتراش دوران''}}...{{ب|''از بر خلایقم سبکبار''|2='' بر مائده علی نجار''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''وز سوی پدر دروگرم دان''|2=''استاد سخنتراش دوران''}}...{{ب|''از بر خلایقم سبکبار''|2='' بر مائده علی نجار''}}{{پایان شعر}} | ||
بنابراین قول آنانکه نام پدر او را ابراهیم و جدش را علی | بنابراین قول آنانکه نام پدر او را ابراهیم و جدش را علی دانستهاند، درست نیست. مادرش عیسوی نسطوری بود که بعد اسلام آورد و بهطوریکه اشاره میکند پیشه او طباخی بوده است: | ||
{{شعر}}{{ب|''هستم ز پی غذای جانور''|2=''طباخنسب ز سوی مادر''}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|''هستم ز پی غذای جانور''|2=''طباخنسب ز سوی مادر''}}{{پایان شعر}} | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
{{شعر}}{{ب|''جولاهنژادم از سوی جد ''|2=''در صنعت من کمال ابجد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | {{شعر}}{{ب|''جولاهنژادم از سوی جد ''|2=''در صنعت من کمال ابجد''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه هفت</ref>. | ||
بهطوریکه از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمیآید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی بهغلط او را شیروانی | بهطوریکه از موارد بسیار از دیوان او و به عبارات مختلف برمیآید، مولد اصلی خاقانی، شهر شروان از بلاد اران است و در بسیاری از کتب تاریخ و جغرافیا و تذکره نیز موطن اصلی او شروان ذکر شده است، اما بعضی بهغلط او را شیروانی دانستهاند<ref>ر.ک: همان، صفحه هشت</ref>. | ||
خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155</ref>. | خاقانی در خانواده بسیار فقیری به دنیا آمد، اما عم او عمر، ملقّب به کافیالدین، طبیب و فیلسوف بود و زندگی مرفّهی داشت. او پس از مرگ برادر، فرزند برادر را حمایت و تا بیستوپنج سالگی نگهداری و پرستاری کـرد و در تـحصیل و تربیتش کوشید<ref>ر.ک: همان، صفحه دوازده؛ زنجانی، برات، ص155</ref>. | ||
پس از اینکه کافیالدین وفات یافت و خاقانی را در 25 سالگی تنها گذاشت، خاقانی که مقدمات علوم را نزد او آموخته بود و استعدادی سرشار و فراوان داشت، نزد مربی دیگری رفت و او نظامالدین ابوالعلاء گنجوی شاعر دربار منوچهر شروان شاه بود و استاد شعرا بشمار میرفت. پیوستگی خاقانی با ابوالعلاء | پس از اینکه کافیالدین وفات یافت و خاقانی را در 25 سالگی تنها گذاشت، خاقانی که مقدمات علوم را نزد او آموخته بود و استعدادی سرشار و فراوان داشت، نزد مربی دیگری رفت و او نظامالدین ابوالعلاء گنجوی شاعر دربار منوچهر شروان شاه بود و استاد شعرا بشمار میرفت. پیوستگی خاقانی با ابوالعلاء بهاحتمال قویتر میانه سالهای 540-550ق، بوده و وفات ابوالعلاء گنجوی به روایت کتاب شاهد صادق، به سال 554ق، واقع شده است.<ref>ر.ک: سجادی، ضیاءالدین، صفحه سیزده و چهارده</ref>. | ||
==سوانح ایام== | ==سوانح ایام== |
ویرایش