۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
}} | }} | ||
'''شبهات و ردود عقائدية'''، نوشته [[طفيلي، احمد|احمد طفیلی]]، کتابی است با موضوع کلامی که در یک جلد به نگارش درآمده است. موضوع خاص کلامی مطرحشده در این کتاب، اختلافات اعتقادی بین شیعه و اهل سنت و همچنین شبهات واردشده بر مکتب تشیع از جانب وهابیت است که نگارنده این شبهات را یکبهیک مطرح | '''شبهات و ردود عقائدية'''، نوشته [[طفيلي، احمد|احمد طفیلی]]، کتابی است با موضوع کلامی که در یک جلد به نگارش درآمده است. موضوع خاص کلامی مطرحشده در این کتاب، اختلافات اعتقادی بین شیعه و اهل سنت و همچنین شبهات واردشده بر مکتب تشیع از جانب وهابیت است که نگارنده این شبهات را یکبهیک مطرح میکند و با بهرهگیری از ادله عقلی و نقلی به آنها پاسخ مکفی میدهد. این کتاب به زبان عربی و در زمان معاصر به نگارش درآمده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
# مؤلف در سراسر مباحث مطرحشده در کتاب، به مناقشه جدی در ادله حدیثی که از وهابیان برای اثبات مدعیات خودشان مطرح کردهاند، پرداخته است؛ هم از جهت دلالی و هم از جهت رجالی و سندی، تااینکه هیچ پایهای برای استلالات وهابیت باقی نماند. | # مؤلف در سراسر مباحث مطرحشده در کتاب، به مناقشه جدی در ادله حدیثی که از وهابیان برای اثبات مدعیات خودشان مطرح کردهاند، پرداخته است؛ هم از جهت دلالی و هم از جهت رجالی و سندی، تااینکه هیچ پایهای برای استلالات وهابیت باقی نماند. | ||
# از جمله وجوه تمایز این کتاب با سایر کتب شبیه به آن، این است که برای رد ادعای ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب، به شواهد و نصوص تاریخی زیادی استناد شده است. | # از جمله وجوه تمایز این کتاب با سایر کتب شبیه به آن، این است که برای رد ادعای ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب، به شواهد و نصوص تاریخی زیادی استناد شده است. | ||
# در طرح موضوعات این کتاب، به مواضعی که وهابیت بیشتر نسبت به آنها حساس است و از آن طریق به شیعه هجمه | # در طرح موضوعات این کتاب، به مواضعی که وهابیت بیشتر نسبت به آنها حساس است و از آن طریق به شیعه هجمه میکند پرداخته شده است؛ مباحثی چون مبحث توسل به معصومین، زیارت و تبرک جستن به قبور، دعا کردن نزد قبور، مسئله شفاعت، قسم به غیر خدا و امثال اینها از مسائل مورد اختلاف. | ||
# اختصاص دادن فصلی در این کتاب به موضوع امامت و استدلال بهوسیله ادله عقلی و نقلی معتبر بر اثبات این امر و این بحث که آیا راه اثبات امامت نص است یا شورای حل و عقد و در ادامه این مباحث، در مبحثی مجزا به موضوع امام منتظر صاحبالزمان(عج) پرداخته شده است. از دیگر اضافات این نوشتار، مبحث نبوت و بحثهای مرتبط با آن است که از جمله آنها بحث عصمت انبیا است به ادله عقلی و نقلی، همچنین ذکر مباحث کلامی، چون: بیان شبهه اتهام شیعه به تحریف قرآن کریم و جواب از این شبهه، اختصاص فصلی خاص به موضوع ایمان ابوطالب و اثبات آن از طریق ادله عقلی و نقلی متواتر و مستفیض و بحث نظریه عدالت صحابه و اثبات تعارض آن با نصوص قرآنی و سنت نبوی معتبر. | # اختصاص دادن فصلی در این کتاب به موضوع امامت و استدلال بهوسیله ادله عقلی و نقلی معتبر بر اثبات این امر و این بحث که آیا راه اثبات امامت نص است یا شورای حل و عقد و در ادامه این مباحث، در مبحثی مجزا به موضوع امام منتظر صاحبالزمان(عج) پرداخته شده است. از دیگر اضافات این نوشتار، مبحث نبوت و بحثهای مرتبط با آن است که از جمله آنها بحث عصمت انبیا است به ادله عقلی و نقلی، همچنین ذکر مباحث کلامی، چون: بیان شبهه اتهام شیعه به تحریف قرآن کریم و جواب از این شبهه، اختصاص فصلی خاص به موضوع ایمان ابوطالب و اثبات آن از طریق ادله عقلی و نقلی متواتر و مستفیض و بحث نظریه عدالت صحابه و اثبات تعارض آن با نصوص قرآنی و سنت نبوی معتبر. | ||
# اعتماد بر منابع فراوان، مانند: البيان في تفسير القرآن، بحث حول المهدي، الإلهيات، روافد الإيمان، كشف الارتياب و..<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8</ref>. | # اعتماد بر منابع فراوان، مانند: البيان في تفسير القرآن، بحث حول المهدي، الإلهيات، روافد الإيمان، كشف الارتياب و..<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-8</ref>. | ||
فصل اول کتاب در باب تجسیم است، که این عقیده خرافی را ابن تیمیه پایهگذاری کرد، مبنی بر اینکه العیاز بالله خداوند متعال تمثیل جسمانی دارد و تابع قوانین مکان و زمان است و به زمین میآید و بالا میرود و میگرید و میخندد و... | فصل اول کتاب در باب تجسیم است، که این عقیده خرافی را ابن تیمیه پایهگذاری کرد، مبنی بر اینکه العیاز بالله خداوند متعال تمثیل جسمانی دارد و تابع قوانین مکان و زمان است و به زمین میآید و بالا میرود و میگرید و میخندد و... | ||
در واقع ابن تیمیه با این تفکرات خام و کفرآمیز خود، مطالب تورات محرف را در مورد خدا تأیید | در واقع ابن تیمیه با این تفکرات خام و کفرآمیز خود، مطالب تورات محرف را در مورد خدا تأیید میکند. نگارنده در این بخش پس از تشریح مواضع ابن تیمیه، به نقد این انحراف فکری بهوسیله ادله عقلی و نقلی میپردازد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-18</ref>. | ||
فصل دوم کتاب در باب توسل به پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) و استغاثه به آنان و طلب حوائج از ایشان است. بنا به نظر ابن تیمیه و وهابیت، این امور را باید تنها به درگاه خداوند عرضه کرد و بردن آنها به درگاه دیگری، شرک است و کسی که چنین کند باید فورا توبه نماید، وگرنه مهدور الدم خواهد بود. در ادامه مؤلف با طرح شواهد گوناگون تاریخی، به نقض این ادعا از طرف بزرگان خود وهابیت پرداخته و سپس با طرح ادله عقلی و نقلی معتبر از قرآن کریم و روایات نبی مکرم اسلام(ص) این ادعای پوچ را مردود اعلام میدارد<ref>ر.ک: همان، ص19-34</ref>. | فصل دوم کتاب در باب توسل به پیامبر اکرم(ص) و معصومین(ع) و استغاثه به آنان و طلب حوائج از ایشان است. بنا به نظر ابن تیمیه و وهابیت، این امور را باید تنها به درگاه خداوند عرضه کرد و بردن آنها به درگاه دیگری، شرک است و کسی که چنین کند باید فورا توبه نماید، وگرنه مهدور الدم خواهد بود. در ادامه مؤلف با طرح شواهد گوناگون تاریخی، به نقض این ادعا از طرف بزرگان خود وهابیت پرداخته و سپس با طرح ادله عقلی و نقلی معتبر از قرآن کریم و روایات نبی مکرم اسلام(ص) این ادعای پوچ را مردود اعلام میدارد<ref>ر.ک: همان، ص19-34</ref>. | ||
فصل بعدی پیرامون نماز و دعا نزد قبور است، که فرقه ضاله وهابیت بنا به اعتماد به نظر ابن تیمیه این عمل را مطابق شرک و کفر صریح دانستهاند و میگویند: وقتی انسان به زیارت قبر نبی مکرم اسلام(ص) میرود، پس از سلام به پیامبر اکرم(ص)، برای دعا و عرض حاجت باید از قبر نبی اکرم(ص) رو برگرداند به سمت قبله و فقط با خداوند متعال راز و نیاز کند، وگرنه مرتکب شرک و نفاق شده است. نگارنده در پاسخ به چنین تفکری، استدلال به عمومات جواز نماز و دعا در هر مکانی | فصل بعدی پیرامون نماز و دعا نزد قبور است، که فرقه ضاله وهابیت بنا به اعتماد به نظر ابن تیمیه این عمل را مطابق شرک و کفر صریح دانستهاند و میگویند: وقتی انسان به زیارت قبر نبی مکرم اسلام(ص) میرود، پس از سلام به پیامبر اکرم(ص)، برای دعا و عرض حاجت باید از قبر نبی اکرم(ص) رو برگرداند به سمت قبله و فقط با خداوند متعال راز و نیاز کند، وگرنه مرتکب شرک و نفاق شده است. نگارنده در پاسخ به چنین تفکری، استدلال به عمومات جواز نماز و دعا در هر مکانی میکند که عموم آنها مکانهای زیارتی و قبور را نیز شامل میشود و نهیای هم در مورد آن صادر نشده، پس حکم به جواز میشود. همچنین ادلهای دال بر سیره حضرت زهرا(س) بر این امر حکایت از جواز آن دارد و از این دست شواهد، سیره مسلمین و علما و صحابه بر این امر است که به نمونههایی از آن در کتاب اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص35-48</ref>. | ||
از جمله فصول مهم در این کتاب، بحث پیرامون شفاعت است. رای وهابیت در زمینه شفاعت این است که طلب شفاعت از انبیا و صالحین و ملائکه حرام شرک و کفر به خداوند متعال است و کسی که چنین عملی مرتکب شود، ریختن خونش جایز است. نگارنده در پاسخ به چنین توهم پوچی از جانب وهابیت، از طرق مختلفی به پاسخ میپردازد. ابتدا با بیان حقیقت مفهومی و اقسام شفاعت به تقریر و رفع شبهه میپردازد، سپس در جوابی دیگر بیان میدارد که معنای شفاعت چیزی جز دعای شفاعتکننده (که پیامبر(ص) و مابقی معصومین(ع) باشند) به درگاه الهی برای طلب غفران و بخشش بندگان یا قضای حوائج ایشان نیست و در واقع شفاعت، نوعی از دعا کردن است. آیا به نظر وهابیان دعا کردن ممنوع است؟ در تأیید این مطلب، روایت نبی مکرم اسلام است که میفرماید: «من دعا لأخيه المسلم بظهر الغيب استجيب له» و همینطور روایات دیگری به این مضمون که مؤید این مدعاست و همچنین است آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه «28 انبیاء» و آیه «28 نوح» که دال بر شفاعت نبی مکرم اسلام(ع) و سایر انبیا از بندگان خداست<ref>ر.ک: همان، ص69-90</ref>. | از جمله فصول مهم در این کتاب، بحث پیرامون شفاعت است. رای وهابیت در زمینه شفاعت این است که طلب شفاعت از انبیا و صالحین و ملائکه حرام شرک و کفر به خداوند متعال است و کسی که چنین عملی مرتکب شود، ریختن خونش جایز است. نگارنده در پاسخ به چنین توهم پوچی از جانب وهابیت، از طرق مختلفی به پاسخ میپردازد. ابتدا با بیان حقیقت مفهومی و اقسام شفاعت به تقریر و رفع شبهه میپردازد، سپس در جوابی دیگر بیان میدارد که معنای شفاعت چیزی جز دعای شفاعتکننده (که پیامبر(ص) و مابقی معصومین(ع) باشند) به درگاه الهی برای طلب غفران و بخشش بندگان یا قضای حوائج ایشان نیست و در واقع شفاعت، نوعی از دعا کردن است. آیا به نظر وهابیان دعا کردن ممنوع است؟ در تأیید این مطلب، روایت نبی مکرم اسلام است که میفرماید: «من دعا لأخيه المسلم بظهر الغيب استجيب له» و همینطور روایات دیگری به این مضمون که مؤید این مدعاست و همچنین است آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه «28 انبیاء» و آیه «28 نوح» که دال بر شفاعت نبی مکرم اسلام(ع) و سایر انبیا از بندگان خداست<ref>ر.ک: همان، ص69-90</ref>. |
ویرایش