پرش به محتوا

كنز المسائل في شرح أربع رسائل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۶۶: خط ۶۶:
این رساله، ترجمه سؤال ابونصر محمد بن عبدالرحیم نسوی و جواب عمر بن ابراهیم خیام توسط ضیاءالدین دری اصفهانی است.
این رساله، ترجمه سؤال ابونصر محمد بن عبدالرحیم نسوی و جواب عمر بن ابراهیم خیام توسط ضیاءالدین دری اصفهانی است.


سؤال مطرح‎شده چنین است که: «این همه شرور و مضاداتی که در این عالم واقع شده و می‌شود آیا ممکن‎الوجودند یا واجب‎الوجود. مسلم است که واجب‎الوجود نیستند؛ زیرا با ادله توحید ثابت و مبرهن شده است که واجب‎الوجود یکی است؛ پس ناچار ممکن‎الوجود می‎باشند و این مسئله هم مسلم است که هیچ ممکن‎الوجودی نمی‎تواند بدون سبب و علتی موجود شود، مگر اینکه به واجب‎الوجود ختم شود؛ بنابراین لازم می‎آید که واجب‎الوجود، علت و سبب پدید آمدن شرور و مضادت و فساد در عالم باشد»<ref>ر.ک: همان، ص76</ref>.
سؤال مطرح‎شده چنین است که: «این همه شرور و مضاداتی که در این عالم واقع شده و می‌شود آیا ممکن‎الوجودند یا واجب‎الوجود. مسلم است که واجب‎الوجود نیستند؛ زیرا با ادله توحید ثابت و مبرهن شده است که واجب‎الوجود یکی است؛ پس ناچار ممکن‎الوجود می‎باشند و این مسئله هم مسلم است که هیچ ممکن‎الوجودی نمی‌تواند بدون سبب و علتی موجود شود، مگر اینکه به واجب‎الوجود ختم شود؛ بنابراین لازم می‎آید که واجب‎الوجود، علت و سبب پدید آمدن شرور و مضادت و فساد در عالم باشد»<ref>ر.ک: همان، ص76</ref>.


عمر خیام برای پاسخ به این سؤال، سه مقدمه را آورده است، سپس می‎گوید: اکنون‎که این مقدمات را دانستی، پی می‎بری به اینکه اگر تضاد و تنافی در موجودات ممکنه مشاهده شود، به‎واسطه جعل جاعل نیست؛ بلکه به جهت آن است که هرگاه آن موجود یافت شد تضاد بالضروره موجود خواهد شد و چون تضاد موجود شد، عدم بالضروره موجود می‎گردد و وقتی‎که عدم موجود شد بالضروره شر هم موجود می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>.
عمر خیام برای پاسخ به این سؤال، سه مقدمه را آورده است، سپس می‎گوید: اکنون‎که این مقدمات را دانستی، پی می‎بری به اینکه اگر تضاد و تنافی در موجودات ممکنه مشاهده شود، به‎واسطه جعل جاعل نیست؛ بلکه به جهت آن است که هرگاه آن موجود یافت شد تضاد بالضروره موجود خواهد شد و چون تضاد موجود شد، عدم بالضروره موجود می‎گردد و وقتی‎که عدم موجود شد بالضروره شر هم موجود می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>.


مترجم بعد از ذکر پاسخ عمر خیام، پاسخ ابن ‎سینا را نیز در این‎باره متذکر می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص82-81</ref>، سپس می‎گوید: این نظام فعلی که در عالم وجود، موجود است، بهترین و کامل‎ترین نظام است؛ برای آنکه اگر کسی بگوید این نظام حسن نیست، در جواب او باید بگوییم: اگر نظامی بهتر و کامل‎تر از این بود آیا خدا می‌دانست و یا نمی‌دانست؟ اگر بگوید نمی‌دانست که قائل به جهل خدا شده است و اگر بگوید می‌دانست، این هم دو صورت دارد: به این صورت که وقتی‎که می‌دانست نظامی احسن از این نظام فعلی است و ایجاد نفرمود، یا می‎توانست و نکرد و یا نمی‎توانست. اگر بگوید می‎توانست و نکرد، بخل در خدا لازم می‎آید و اگر بگوید نمی‎توانست، عجز خدا لازم می‎آید. پس نسبت جهل دادن به خدا در صورت اول و نسبت بخل و عجز در دو فرض اخیر مسلماً کفر است؛ پس هرکس بگوید این نظام و روش در این عالم بد است من آن شخص را به این بیانی که گفتم کافر می‌دانم<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>.
مترجم بعد از ذکر پاسخ عمر خیام، پاسخ ابن ‎سینا را نیز در این‎باره متذکر می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص82-81</ref>، سپس می‎گوید: این نظام فعلی که در عالم وجود، موجود است، بهترین و کامل‎ترین نظام است؛ برای آنکه اگر کسی بگوید این نظام حسن نیست، در جواب او باید بگوییم: اگر نظامی بهتر و کامل‎تر از این بود آیا خدا می‌دانست و یا نمی‌دانست؟ اگر بگوید نمی‌دانست که قائل به جهل خدا شده است و اگر بگوید می‌دانست، این هم دو صورت دارد: به این صورت که وقتی‎که می‌دانست نظامی احسن از این نظام فعلی است و ایجاد نفرمود، یا می‌توانست و نکرد و یا نمی‌توانست. اگر بگوید می‌توانست و نکرد، بخل در خدا لازم می‎آید و اگر بگوید نمی‌توانست، عجز خدا لازم می‎آید. پس نسبت جهل دادن به خدا در صورت اول و نسبت بخل و عجز در دو فرض اخیر مسلماً کفر است؛ پس هرکس بگوید این نظام و روش در این عالم بد است من آن شخص را به این بیانی که گفتم کافر می‌دانم<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>.


===رساله چهارم: رساله در اصطلاحات فلسفه===
===رساله چهارم: رساله در اصطلاحات فلسفه===
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش