لوامع الأسرار في شرح مطالع الأنوار (قطب‌‌الدین رازی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
خط ۳۴: خط ۳۴:


==ساختار==
==ساختار==
کتاب، دارای مقدمه شارح، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب است. شارح در متن عبارات نویسنده را با «قوله...» آغاز کرده و توضیح می‎دهد.
کتاب، دارای مقدمه شارح، مقدمه نویسنده و محتوای مطالب است. شارح در متن عبارات نویسنده را با «قوله...» آغاز کرده و توضیح می‌دهد.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۴۳: خط ۴۳:
[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]]، در ادامه می‌گوید که این کتاب را برای غیاث‎الدین محمد شرح داده است. او وقتی به نام وی می‎رسد حدود یک صفحه او را با القاب و تشبیهات غلوآمیز می‌ستاید و در بخشی با استناد به شعری بیان می‌کند «ما ان مدحت محمدا بمقالتی/لکن مدحت مقالتی بمحمد» و سپس می‌گوید در میان کتاب‌های منطقی لوامع الأسرار را برای شرح کردن انتخاب کردم زیرا شاگردان و اطرافیانم(اصحاب) به درس و بحث آن اهتمام داشتند و از من هم درخواست کردند آن را شرح کنم؛ و من در شرح آن صرفاً بر حل ترکیب و روشن کردن اسلوب‌های بحث تمرکز نکردم بلکه قواعد فن و مقاصد منطقیان را محقق کردم و در نقد کلامشان و رد و قبول آن مبالغه کردم و آن را لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار نامیدم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>
[[قطب‌الدین رازی، محمد بن محمد|قطب‎الدین رازی]]، در ادامه می‌گوید که این کتاب را برای غیاث‎الدین محمد شرح داده است. او وقتی به نام وی می‎رسد حدود یک صفحه او را با القاب و تشبیهات غلوآمیز می‌ستاید و در بخشی با استناد به شعری بیان می‌کند «ما ان مدحت محمدا بمقالتی/لکن مدحت مقالتی بمحمد» و سپس می‌گوید در میان کتاب‌های منطقی لوامع الأسرار را برای شرح کردن انتخاب کردم زیرا شاگردان و اطرافیانم(اصحاب) به درس و بحث آن اهتمام داشتند و از من هم درخواست کردند آن را شرح کنم؛ و من در شرح آن صرفاً بر حل ترکیب و روشن کردن اسلوب‌های بحث تمرکز نکردم بلکه قواعد فن و مقاصد منطقیان را محقق کردم و در نقد کلامشان و رد و قبول آن مبالغه کردم و آن را لوامع الأسرار فی شرح مطالع الأنوار نامیدم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>


شارح پس از ذکر امور فوق در مقدمه‌اش بر کتاب، به توضیح مباحث منطقی‎ای که ارموی در مطالع الأنوار ذکر کرده می‌پردازد؛ او پس از حمد الهی در ابتدا کلیاتی مانند وجه احتیاج به این علم و اهمیت آن و نیز موضوع این علم را مطرح می‌کند و تصور و تصدیق، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف را توضیح می‎دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-45</ref> وی پس‎ازآن در باب دوم کتاب، مباحث کلی و جزئی را شرح می‎دهد و در این باب درباره تساوی نقیض دو متساوی و تقسیمات کلی به نوع و جنس و فصل و عرض خاص و عام بحث می‌کند. در باب سوم مباحث مربوط به نوع را شرح می‎دهد، در فصل چهارم مباحث مربوط به فصل را، در فصل پنجم مباحث عرض عام و خاص را.<ref>ر.ک: همان، ص45-90</ref> وی سپس در فصل ششم به سراغ مباحث تعریف می‎رود و در آن خلل در تعریف با اخلال به‎شرط، تعریف به مثال و... را توضیح می‎دهد و سپس به سراغ قضایای شرطیه رفته و شرطیه‎های متصله ومنفصله و محصوره و مهمله و... را شرح می‎دهد و پس‎ازآن صور قضایا و نسبت بین آن‎ها را بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص91-159</ref> ادامه مباحث کتاب درباره ضرورت و امکان، تناقض، بیان عکس مستوی و نقیض، انواع قضایای شرطیه از لزومیه و اتفاقیه و...، تلازم در شرطیات، اختلاف و اتفاق در کم و کیف این قضایا و... صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص160-247</ref> و پس‎ازآن به سراغ بیان قیاس می‎رود. او در مباحث قیاس ضمن فصول متعددی، از اقسام قیاس و ضرورت وجود مقدمتین در قیاس حملی، شرایط انتاج در اشکال اربعه قیاس، توضیح قیاس‎های شرطی اقترانی و استثنایی، حد وسط و شرایط آن، ارتباط دو قضیه در قیاس شرطی از لحاظ مانعة‎الجمع یا خلو بودن یکی یا هردو، قیاس استثنائی، قیاس خلف و سایر مباحث آن، صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص247-348</ref> وی پس از شرح عبارات ارموی در قیاس، در ادامه، مختصری هم متن او را در باب برهان و استقراء توضیح می‎دهد و در پایان، مغالطات (قیاسات مغالطی) را شرح می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص248-351</ref>
شارح پس از ذکر امور فوق در مقدمه‌اش بر کتاب، به توضیح مباحث منطقی‎ای که ارموی در مطالع الأنوار ذکر کرده می‌پردازد؛ او پس از حمد الهی در ابتدا کلیاتی مانند وجه احتیاج به این علم و اهمیت آن و نیز موضوع این علم را مطرح می‌کند و تصور و تصدیق، مفرد و مرکب، اسم و فعل و حرف را توضیح می‌دهد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-45</ref> وی پس‎ازآن در باب دوم کتاب، مباحث کلی و جزئی را شرح می‌دهد و در این باب درباره تساوی نقیض دو متساوی و تقسیمات کلی به نوع و جنس و فصل و عرض خاص و عام بحث می‌کند. در باب سوم مباحث مربوط به نوع را شرح می‌دهد، در فصل چهارم مباحث مربوط به فصل را، در فصل پنجم مباحث عرض عام و خاص را.<ref>ر.ک: همان، ص45-90</ref> وی سپس در فصل ششم به سراغ مباحث تعریف می‎رود و در آن خلل در تعریف با اخلال به‎شرط، تعریف به مثال و... را توضیح می‌دهد و سپس به سراغ قضایای شرطیه رفته و شرطیه‎های متصله ومنفصله و محصوره و مهمله و... را شرح می‌دهد و پس‎ازآن صور قضایا و نسبت بین آن‎ها را بیان می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص91-159</ref> ادامه مباحث کتاب درباره ضرورت و امکان، تناقض، بیان عکس مستوی و نقیض، انواع قضایای شرطیه از لزومیه و اتفاقیه و...، تلازم در شرطیات، اختلاف و اتفاق در کم و کیف این قضایا و... صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص160-247</ref> و پس‎ازآن به سراغ بیان قیاس می‎رود. او در مباحث قیاس ضمن فصول متعددی، از اقسام قیاس و ضرورت وجود مقدمتین در قیاس حملی، شرایط انتاج در اشکال اربعه قیاس، توضیح قیاس‎های شرطی اقترانی و استثنایی، حد وسط و شرایط آن، ارتباط دو قضیه در قیاس شرطی از لحاظ مانعة‎الجمع یا خلو بودن یکی یا هردو، قیاس استثنائی، قیاس خلف و سایر مباحث آن، صحبت می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص247-348</ref> وی پس از شرح عبارات ارموی در قیاس، در ادامه، مختصری هم متن او را در باب برهان و استقراء توضیح می‌دهد و در پایان، مغالطات (قیاسات مغالطی) را شرح می‌کند.<ref>ر.ک: همان، ص248-351</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش