پرش به محتوا

مباحث في عقائد أهل السنة المسمی المهند علی المفند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶: خط ۳۶:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نگارنده قبل از شروع مباحث به دو نکته مهم اشاره می‌کند و آن اینکه:  
نگارنده قبل از شروع مباحث به دو نکته مهم اشاره می‌کند و آن اینکه:  
# خود را در فروع دین مقلد [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] می‎داند و حنفی محسوب می‎شود و در اصول دین از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] و [[ماتریدی، محمد بن محمد|منصور ماتریدی]] تبعیت کرده و خود را جزء مکتب اشاعره می‎داند.
# خود را در فروع دین مقلد [[ابوحنیفه، نعمان بن ثابت|ابوحنیفه]] می‌داند و حنفی محسوب می‎شود و در اصول دین از [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]] و [[ماتریدی، محمد بن محمد|منصور ماتریدی]] تبعیت کرده و خود را جزء مکتب اشاعره می‌داند.
# در عرضه مطالب خویش هیچ مطلب و ادعایی را مطرح نمی‌کند الا اینکه مستند به کتاب، سنت نبوی، اجماع امت و یا نظر یکی از ائمه مذاهب اربعه است، ولی خود را از ارتکاب لغزش و خطای احتمالی در ارائه مطالب مبرا نمی‎داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-42</ref>.
# در عرضه مطالب خویش هیچ مطلب و ادعایی را مطرح نمی‌کند الا اینکه مستند به کتاب، سنت نبوی، اجماع امت و یا نظر یکی از ائمه مذاهب اربعه است، ولی خود را از ارتکاب لغزش و خطای احتمالی در ارائه مطالب مبرا نمی‌داند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40-42</ref>.


سؤال اول، در این‎باره است که حکم مسافرت و تحمل سختی مسیر، برای زیارت نبی مکرم اسلام(ع) چیست (گفتنی است که وهابی‎ها مسافرت به این منظور را حرام می‎دانند و نویسنده و برخی دیگر از علما و یاران وی متهم به وهابیت بوده‎اند).
سؤال اول، در این‎باره است که حکم مسافرت و تحمل سختی مسیر، برای زیارت نبی مکرم اسلام(ع) چیست (گفتنی است که وهابی‎ها مسافرت به این منظور را حرام می‌دانند و نویسنده و برخی دیگر از علما و یاران وی متهم به وهابیت بوده‎اند).


سؤال دوم، در این‎باره است که کدام‎یک از این دو امر برای زائر بهتر است: موقع حرکت، به نیت زیارت حضرت حرکت کند یا اینکه رفتن به مسجد النبی را نیز قصد نماید، با توجه به اینکه وهابیت معتقد است: کسی که به مدینه مسافر می‌کند، فقط باید زیارت مسجد نبوی را قصد نماید<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
سؤال دوم، در این‎باره است که کدام‎یک از این دو امر برای زائر بهتر است: موقع حرکت، به نیت زیارت حضرت حرکت کند یا اینکه رفتن به مسجد النبی را نیز قصد نماید، با توجه به اینکه وهابیت معتقد است: کسی که به مدینه مسافر می‌کند، فقط باید زیارت مسجد نبوی را قصد نماید<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.


نگارنده در جواب بیان می‎دارد که زیارت قبر نبی اکرم(ص)، مسئله‎ای نیست که قابل شک و تردید باشد، بلکه از جمله مهم‎ترین مقربات الهی و بزرگ‎ترین ثواب‎ها و نجات‎دهنده‎ترین اسباب محسوب می‎شود؛ گرچه انسان برای درک آن از مال و جان مایه بگذارد و در موقع نائل شدن به چنین سفری نیت زیارت پیامبر اکرم(ص) و به‎همراه آن زیارت مسجد پیامبر و سایر مشاهد مشرفه را بکند، بلکه به قول ابن همام بهتر است فقط قصد زیارت حضرت نماید... و مؤید این مطلب است قول نبی اکرم(ص) که می‎فرماید: کسی که به زیارت من بیاید، درحالی‎که حاجتی غیر از زیارت من نداشته باشد، بر من لازم است که در روز قیامت از او شفاعت کنم<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>.
نگارنده در جواب بیان می‌دارد که زیارت قبر نبی اکرم(ص)، مسئله‎ای نیست که قابل شک و تردید باشد، بلکه از جمله مهم‎ترین مقربات الهی و بزرگ‎ترین ثواب‎ها و نجات‎دهنده‎ترین اسباب محسوب می‎شود؛ گرچه انسان برای درک آن از مال و جان مایه بگذارد و در موقع نائل شدن به چنین سفری نیت زیارت پیامبر اکرم(ص) و به‎همراه آن زیارت مسجد پیامبر و سایر مشاهد مشرفه را بکند، بلکه به قول ابن همام بهتر است فقط قصد زیارت حضرت نماید... و مؤید این مطلب است قول نبی اکرم(ص) که می‎فرماید: کسی که به زیارت من بیاید، درحالی‎که حاجتی غیر از زیارت من نداشته باشد، بر من لازم است که در روز قیامت از او شفاعت کنم<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>.


سؤال سوم و چهارم در باب جواز توسل به نبی مکرم اسلام(ص) و همچنین به سلف صالح، از قبیل انبیا و صالحین و صدیقین و شهدا است.
سؤال سوم و چهارم در باب جواز توسل به نبی مکرم اسلام(ص) و همچنین به سلف صالح، از قبیل انبیا و صالحین و صدیقین و شهدا است.
نگارنده در این زمینه به‎صراحت بیان می‎دارد که از نظر ما و بزرگان از مشایخ ما توسل به نبی مکرم اسلام(ص) و انبیا و صالحین و صدیقین جایز است؛ به این صورت که در دعای خود بگوید: «اللهم إني أتوسل إليك بفلان أن تجيب دعوتي...»<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>.
نگارنده در این زمینه به‎صراحت بیان می‌دارد که از نظر ما و بزرگان از مشایخ ما توسل به نبی مکرم اسلام(ص) و انبیا و صالحین و صدیقین جایز است؛ به این صورت که در دعای خود بگوید: «اللهم إني أتوسل إليك بفلان أن تجيب دعوتي...»<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>.


سؤال پنجم، پیرامون حیات نبی مکرم اسلام(ص) در قبر شریفشان است؛ که آیا این حیات، ویژه آن حضرت است یا مثل سایر مؤمنین حیات وی برزخی است؟
سؤال پنجم، پیرامون حیات نبی مکرم اسلام(ص) در قبر شریفشان است؛ که آیا این حیات، ویژه آن حضرت است یا مثل سایر مؤمنین حیات وی برزخی است؟
نویسنده در جواب به این سؤال بیان می‎دارد که اعتقاد ما در این موضوع این است که نبی مکرم اسلام(ص) در قبر شریفشان دارای حیاتی دنیوی، اما بدون تکلیفند و این امر مختص به نبی اسلام(ص) و سایر انبیا(ع) است و سایر مؤمنین، بلکه همه مردم فقط دارای حیات برزخی هستند. در اثبات این نظریه به سخنانی از بزرگان اهل سنت، مانند سیوطی استناد شده است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
نویسنده در جواب به این سؤال بیان می‌دارد که اعتقاد ما در این موضوع این است که نبی مکرم اسلام(ص) در قبر شریفشان دارای حیاتی دنیوی، اما بدون تکلیفند و این امر مختص به نبی اسلام(ص) و سایر انبیا(ع) است و سایر مؤمنین، بلکه همه مردم فقط دارای حیات برزخی هستند. در اثبات این نظریه به سخنانی از بزرگان اهل سنت، مانند سیوطی استناد شده است<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.


سؤال ششم در مورد این است که آیا جایز است کسی که به مسجد النبی برای زیارت پیامبر اکرم(ص) رفته است، صورت خود را بر قبر ایشان گذاشته و به ایشان متوسل شود؟ نگارنده در جواب به ذکر نظرات مختلف از علمای اهل سنت در این زمینه اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
سؤال ششم در مورد این است که آیا جایز است کسی که به مسجد النبی برای زیارت پیامبر اکرم(ص) رفته است، صورت خود را بر قبر ایشان گذاشته و به ایشان متوسل شود؟ نگارنده در جواب به ذکر نظرات مختلف از علمای اهل سنت در این زمینه اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
   
   
یکی از سؤالات کلیدی در این نوشتار این است که منظور از عرش الهی در آیه شریفه: '''الرحمن علی العرش استوی'''، چیست؟ و اینکه آیا وجود مکان و جهت برای خدای متعال ممکن است؟
یکی از سؤالات کلیدی در این نوشتار این است که منظور از عرش الهی در آیه شریفه: '''الرحمن علی العرش استوی'''، چیست؟ و اینکه آیا وجود مکان و جهت برای خدای متعال ممکن است؟
نگارنده در این مسئله بیان می‎دارد که نظر ما این است که خداوند متعال منزه و بری از صفات مخلوقات است؛ یعنی زمان و مکان و جهت در ذات مقدسش راه ندارد و علمای متأخر این‎گونه آیات را تأویل می‎برند، با تأویلاتی مطابق با لغت و شرع، مانند اینکه منظور از «استوی»، استیلای خداوند متعال است بر تمام کائنات و منظور از ید، همان قدرت الهی است و مانند چنین تأویلاتی در جای دیگر<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.
نگارنده در این مسئله بیان می‌دارد که نظر ما این است که خداوند متعال منزه و بری از صفات مخلوقات است؛ یعنی زمان و مکان و جهت در ذات مقدسش راه ندارد و علمای متأخر این‎گونه آیات را تأویل می‎برند، با تأویلاتی مطابق با لغت و شرع، مانند اینکه منظور از «استوی»، استیلای خداوند متعال است بر تمام کائنات و منظور از ید، همان قدرت الهی است و مانند چنین تأویلاتی در جای دیگر<ref>ر.ک: همان، ص64</ref>.


افضلیت و برتری خاتم‎النبین(ص) بر سایر مخلوقات، از جمله سؤالات طرح‎شده است، که نویسنده در این‎باره معتقد است که رسول اکرم(ص)، افضل از جمیع خلائق است و هیچ بدیل و قرینی برای او متصور نیست<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>.
افضلیت و برتری خاتم‎النبین(ص) بر سایر مخلوقات، از جمله سؤالات طرح‎شده است، که نویسنده در این‎باره معتقد است که رسول اکرم(ص)، افضل از جمیع خلائق است و هیچ بدیل و قرینی برای او متصور نیست<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش