۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
جلد اول، از شش فصل تشکیل شده است. نویسنده بعد از مقدمه تحقیق، از تفرق امت اسلامی به هفتادوسه فرقه سخن به میان آورده است. بر مبنای روایتی از پیامبر(ص)، امت اسلامی به هفتادوسه فرقه متفرق میشوند. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانی]] این روایت را از حیث سند و متن مورد بررسی قرار داده است، سپس درباره فرقه ناجیه مطالبی را بیان نموده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص23-36</ref>. | جلد اول، از شش فصل تشکیل شده است. نویسنده بعد از مقدمه تحقیق، از تفرق امت اسلامی به هفتادوسه فرقه سخن به میان آورده است. بر مبنای روایتی از پیامبر(ص)، امت اسلامی به هفتادوسه فرقه متفرق میشوند. [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانی]] این روایت را از حیث سند و متن مورد بررسی قرار داده است، سپس درباره فرقه ناجیه مطالبی را بیان نموده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص23-36</ref>. | ||
بررسی علل پیدایش اختلافها و پیریزی مذاهب گوناگون از مسائل و مباحث عمده دو فصل بعدی است. در کتابهای تاریخ عقاید، پیرامون علل پیدایش اختلافات کمتر گفتگو شده است. ازآنجاییکه تاریخنگاری در میان مسلمانان بهصورت نقلی بوده، کمتر به تحلیل تاریخ پرداخته شده است. نگارنده به عوامل ششگانه پیدایش اختلافها و پیریزی مذاهب گوناگون، اشاره نموده است: | بررسی علل پیدایش اختلافها و پیریزی مذاهب گوناگون از مسائل و مباحث عمده دو فصل بعدی است. در کتابهای تاریخ عقاید، پیرامون علل پیدایش اختلافات کمتر گفتگو شده است. ازآنجاییکه تاریخنگاری در میان مسلمانان بهصورت نقلی بوده، کمتر به تحلیل تاریخ پرداخته شده است. نگارنده به عوامل ششگانه پیدایش اختلافها و پیریزی مذاهب گوناگون، اشاره نموده است: تعصبهای کور قبیلهای و گرایشهای حزبی؛ بدفهمی و کجاندیشی در تفسیر حقایق دینی؛ منع و جلوگیری از تدوین احادیث پیامبر و نشر آن؛ آزادی احبار و رهبان در نشر اساطیر عهدین؛ برخورد مسلمانان با ملتهای متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند و اجتهاد در برابر نص<ref>ر.ک: محمدینسب، رضا، 1392، ص73-74</ref>. | ||
مؤلف در فصول بعدی کتاب بهصورت اجمال به برخی از فرقههای کلامی میپردازد. او از اصول عقاید اهل حدیث سخن به میان آورده است. وی برخی از اصول را از زبان اشعری نقل میکند. برخی از اصول پذیرفتهشده اهل حدیث چنین است: خدا یگانه و واحد است؛ محمد بنده و رسول اوست؛ بهشت و دوزخ برحقند؛ خداوند بر عرش خود استقرار دارد؛ خدا چهرهای دارد، ولی بدون کیفیت؛ خدا دارای دو دست است؛ خدا چشم دارد، اما بدون کیفیت؛ کس که گمان کند نامهای خدا غیر خداست، گمراه است؛ خدا دارای علم است؛ اثبات چشم و گوش برای خدا؛ ما نمیتوانیم از خدا بینیاز شویم و نمیتوانیم از قلمرو علم او بیرون بیاییم و... | مؤلف در فصول بعدی کتاب بهصورت اجمال به برخی از فرقههای کلامی میپردازد. او از اصول عقاید اهل حدیث سخن به میان آورده است. وی برخی از اصول را از زبان اشعری نقل میکند. برخی از اصول پذیرفتهشده اهل حدیث چنین است: خدا یگانه و واحد است؛ محمد بنده و رسول اوست؛ بهشت و دوزخ برحقند؛ خداوند بر عرش خود استقرار دارد؛ خدا چهرهای دارد، ولی بدون کیفیت؛ خدا دارای دو دست است؛ خدا چشم دارد، اما بدون کیفیت؛ کس که گمان کند نامهای خدا غیر خداست، گمراه است؛ خدا دارای علم است؛ اثبات چشم و گوش برای خدا؛ ما نمیتوانیم از خدا بینیاز شویم و نمیتوانیم از قلمرو علم او بیرون بیاییم و... |
ویرایش