پرش به محتوا

ترجمه‌های ممتاز قرآن در ترازوی نقد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ه' به 'ه‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
خط ۴۵: خط ۴۵:
از دیگر اشکالاتی که نویسنده به آقای [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] در ترجمه قرآن وارد می‌داند، ترجمه واژه «محیط» است که ایشان در یک مورد به معنای «چیره» و در هفت مورد دیگر به معنای «آگاه» ترجمه نموده است. درصورتی‎که «چیره» معادل «غالب» و «آگاه» معادل «خبیر» است. نظر نویسنده کتاب جناب آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] در معادل فارسی واژه «محیط»، «فراگیر» یا «فراگیرنده» است.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.
از دیگر اشکالاتی که نویسنده به آقای [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] در ترجمه قرآن وارد می‌داند، ترجمه واژه «محیط» است که ایشان در یک مورد به معنای «چیره» و در هفت مورد دیگر به معنای «آگاه» ترجمه نموده است. درصورتی‎که «چیره» معادل «غالب» و «آگاه» معادل «خبیر» است. نظر نویسنده کتاب جناب آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] در معادل فارسی واژه «محیط»، «فراگیر» یا «فراگیرنده» است.<ref>ر.ک: همان، ص17</ref>.


تعداد اشکالاتی که آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] بر ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] می‌گیرد، به عدد 64 می‎رسد و در پایان به چند غلط و اشتباه چاپی این ترجمه نیز اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.
تعداد اشکالاتی که آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] بر ترجمه [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] می‌گیرد، به عدد 64 می‌رسد و در پایان به چند غلط و اشتباه چاپی این ترجمه نیز اشاره می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص43</ref>.


«جلوه‌های ادب و هنر در ترجمه قرآن دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]»، دومین مقاله‌ای است که در این اثر به چشم می‌خورد. این مقاله در سال 1378 در مجله میراث جاودان منتشر شده است. نویسنده در این مقاله به تمجید از آقای [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] پرداخته؛ به‎گونه‌ای که ادبیات او را همچون ابوالقاسم فردوسی می‌داند: اگر آن روز ابوالقاسم فردوسی که مأخذ اثر بی‎مانندش، آثار منثوری چون «شاهنامه ابومنصوری» و «خداینامه‌ها» بوده... اکنون ما امروزه شاهد «خداینامه‌ای دیگر» که برگرفته از بهترین کتاب عالم وجود است، می‎باشیم. این «ترجمان وحی» در بعد «ادبی» و «هنری» - ‎به‎عنوان ترجمه قرآن مجید - «شاهکار منثور» [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، در راستای «شاهنامه منظوم» ابوالقاسم فردوسی و گامی به‎سوی آن اثر استوار است. در سرتاسر این چشمه زلال ادب و هنر، «ظرافت»، «عذوبت»، «زیبایی»، «شیوایی» و «روانی» موج می‎زند<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>.
«جلوه‌های ادب و هنر در ترجمه قرآن دکتر [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]»، دومین مقاله‌ای است که در این اثر به چشم می‌خورد. این مقاله در سال 1378 در مجله میراث جاودان منتشر شده است. نویسنده در این مقاله به تمجید از آقای [[امامی، ابوالقاسم|امامی]] پرداخته؛ به‎گونه‌ای که ادبیات او را همچون ابوالقاسم فردوسی می‌داند: اگر آن روز ابوالقاسم فردوسی که مأخذ اثر بی‎مانندش، آثار منثوری چون «شاهنامه ابومنصوری» و «خداینامه‌ها» بوده... اکنون ما امروزه شاهد «خداینامه‌ای دیگر» که برگرفته از بهترین کتاب عالم وجود است، می‎باشیم. این «ترجمان وحی» در بعد «ادبی» و «هنری» - ‎به‎عنوان ترجمه قرآن مجید - «شاهکار منثور» [[امامی، ابوالقاسم|ابوالقاسم امامی]]، در راستای «شاهنامه منظوم» ابوالقاسم فردوسی و گامی به‎سوی آن اثر استوار است. در سرتاسر این چشمه زلال ادب و هنر، «ظرافت»، «عذوبت»، «زیبایی»، «شیوایی» و «روانی» موج می‎زند<ref>ر.ک: همان، ص47-48</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۱:
در ادامه مهم‎ترین ویژگی‎های این ترجمه را برمی‌شمرد<ref>ر.ک: همان، ص48-56</ref>. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان می‎آورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایه‎مند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>.
در ادامه مهم‎ترین ویژگی‎های این ترجمه را برمی‌شمرد<ref>ر.ک: همان، ص48-56</ref>. سپس از اختلاف چاپ اول و دوم ترجمه صحبت به میان می‎آورد. او در اینجا نسبت به ناشر چاپ دوم گلایه‎مند و معتقد است که چاپ مناسبی برای این اثر ارزشمند صورت نگرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص56-57</ref>.


مقاله سوم با نام «نقدی بر ترجمه استاد [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از قرآن کریم (چاپ دوم)»، در بهار 1375 در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است در میان ترجمه‌های موجود، ترجمه مترجم [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از امتیازات خاصی برخوردار است و ارزش ادبی فراوانی دارد و از جمله آثار ماندگار بشمار می‎رود. سلامت و استحکام جمله‎بندی و پرهیز از سره‎نویسی فارسی و عربی‌گرایی افراطی و دوری از هرگونه حشو و زوائد، از ویژگی‎های این ترجمه ارزشمند است؛ لکن دارای اشکالاتی است. اشکال اول به آیه چهارم از سوره حمد برمی‌گردد. ایشان در این آیه، واژه «مالک» را معادل کلمه «فرمانروا» در زبان فارسی دانسته است که به نظر کوشا صحیح نیست؛ زیرا معادل «مالک» در فارسی، واژه «دارنده»، «صاحب» و «خداوند» می‎باشد و «فرمانروا» معادل کلمه مَلِک است نه مالک و رسم‎الخط قرآن‎های کنونی «مالک» است، نه «ملک». دومین اشکال مورد نظر نویسنده، به آیه هفده از دومین سوره قرآن برمی‌گردد؛ آنجا که مترجم ضمیر «ما حَولَهُ» را به «نار» برگردانده است؛ درصورتی‎که مرجع آن «الذی» است. زیرا «نار» مؤنث مجازی است و می‎بایست «ما حولها» باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>.
مقاله سوم با نام «نقدی بر ترجمه استاد [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از قرآن کریم (چاپ دوم)»، در بهار 1375 در مجله میراث جاویدان چاپ و منتشر شده است. نویسنده، معتقد است در میان ترجمه‌های موجود، ترجمه مترجم [[آیتی، عبدالمحمد|عبدالمحمد آیتی]] از امتیازات خاصی برخوردار است و ارزش ادبی فراوانی دارد و از جمله آثار ماندگار بشمار می‌رود. سلامت و استحکام جمله‎بندی و پرهیز از سره‎نویسی فارسی و عربی‌گرایی افراطی و دوری از هرگونه حشو و زوائد، از ویژگی‎های این ترجمه ارزشمند است؛ لکن دارای اشکالاتی است. اشکال اول به آیه چهارم از سوره حمد برمی‌گردد. ایشان در این آیه، واژه «مالک» را معادل کلمه «فرمانروا» در زبان فارسی دانسته است که به نظر کوشا صحیح نیست؛ زیرا معادل «مالک» در فارسی، واژه «دارنده»، «صاحب» و «خداوند» می‎باشد و «فرمانروا» معادل کلمه مَلِک است نه مالک و رسم‎الخط قرآن‎های کنونی «مالک» است، نه «ملک». دومین اشکال مورد نظر نویسنده، به آیه هفده از دومین سوره قرآن برمی‌گردد؛ آنجا که مترجم ضمیر «ما حَولَهُ» را به «نار» برگردانده است؛ درصورتی‎که مرجع آن «الذی» است. زیرا «نار» مؤنث مجازی است و می‎بایست «ما حولها» باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-61</ref>.


عدد اشکالات این ترجمه به نظر آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به 163 می‎رسد. ایشان در پایان، به تعدادی از اغلاط چاپی و تحریری این ترجمه اشاره کرده است.
عدد اشکالات این ترجمه به نظر آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به 163 می‌رسد. ایشان در پایان، به تعدادی از اغلاط چاپی و تحریری این ترجمه اشاره کرده است.


نویسنده در مقاله بعدی به‎ نقد ترجمه استاد [[خرمشاهی، بهاءالدین|خرمشاهی]] می‌پردازد. اشکال اول، به آیه آخر سوره حمد برمی‌گردد که ناشیوایی، ثقیل بودن و عدم استفاده از واژه معادل، از ویژگی ترجمه آن آیه است.<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. [[خرمشاهی، بهاءالدین|خرمشاهی]] در معادل «ذلك الكتاب»، در آیه دوم سوره بقره، «این کتابی است» آورده که [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به آن معترض شده و می‌گوید: «این کتابی است»، معادل «ذلك كتاب» است که نکره است؛ حال ‎آنکه «الكتاب» معرفه است.<ref>ر.ک: همان</ref>. اشکالات واردشده توسط آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به ترجمه آقای [[خرمشاهی، بهاءالدین|خرمشاهی]] به عدد هشتاد ختم می‌شود.
نویسنده در مقاله بعدی به‎ نقد ترجمه استاد [[خرمشاهی، بهاءالدین|خرمشاهی]] می‌پردازد. اشکال اول، به آیه آخر سوره حمد برمی‌گردد که ناشیوایی، ثقیل بودن و عدم استفاده از واژه معادل، از ویژگی ترجمه آن آیه است.<ref>ر.ک: همان، ص123</ref>. [[خرمشاهی، بهاءالدین|خرمشاهی]] در معادل «ذلك الكتاب»، در آیه دوم سوره بقره، «این کتابی است» آورده که [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به آن معترض شده و می‌گوید: «این کتابی است»، معادل «ذلك كتاب» است که نکره است؛ حال ‎آنکه «الكتاب» معرفه است.<ref>ر.ک: همان</ref>. اشکالات واردشده توسط آقای [[کوشا، محمدعلی|کوشا]] به ترجمه آقای [[خرمشاهی، بهاءالدین|خرمشاهی]] به عدد هشتاد ختم می‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش