۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هه' به 'هه') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در مقدمه، زندگینامه تقریبا مفصلی از نویسنده ذکر گردیده و به موضوع کتاب، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24477/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7-17]</ref>. | در مقدمه، زندگینامه تقریبا مفصلی از نویسنده ذکر گردیده و به موضوع کتاب، اشاره شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24477/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7-17]</ref>. | ||
نویسنده در ابتدای کتاب، به این موضوع اشاره دارد که اوقات به قول مطلق در کلام عامه مردم، پنج بخش میباشد که عبارتند از: ازل، سرمد، ابد، دهر و زمان؛ اما در نزد متکلمین، سه مورد اول، ظرف زمان قدیم بوده و ازل اول است و ابد آخر و سرمد مابین این دو که نویسنده آن را قبول نداشته و آن را اشتباه | نویسنده در ابتدای کتاب، به این موضوع اشاره دارد که اوقات به قول مطلق در کلام عامه مردم، پنج بخش میباشد که عبارتند از: ازل، سرمد، ابد، دهر و زمان؛ اما در نزد متکلمین، سه مورد اول، ظرف زمان قدیم بوده و ازل اول است و ابد آخر و سرمد مابین این دو که نویسنده آن را قبول نداشته و آن را اشتباه میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24477/1/23 ر.ک: متن کتاب، ص23-24]</ref>. | ||
وی در ادامه، با ذکر روایاتی، از جمله خطبه 65 نهجالبلاغه: «لَمْ تَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا فَيكونَ أَوَّلًا قَبْلَ أَنْ يكونَ آخِراً وَ يكونَ ظَاهِراً قَبْلَ أَنْ يكونَ بَاطِناً» (خداوندى را که پیشى نجسته است صفتى یا حالى از او، صفت یا حالى دیگر را. بدین معنى، که اول باشد پیشتر از آنکه آخر باشد و آشکار باشد پیشتر از آنکه نهان باشد)، به بیان نظریه حق در مسئله، که همان نظر اهلبیت(ع) میباشد، پرداخته است و «ازل» را خود ذات صرف و خالص که همان خود «ابد» است، دانسته و در ادامه به توضیح اصطلاحاتی همچون: «سرمد»، «دهر»، «لوح محفوظ»، «طبقات لوح محفوظ»، «قضاء و قدر» و «عالم ذر»، «علم»، «مشیت»، «اراده»، «علم متقدم بر مشیت»، «بداء»، «شقاوت و سعادت» و... همت نهاده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24477/1/24 ر.ک: همان، ص24-59]</ref>. | وی در ادامه، با ذکر روایاتی، از جمله خطبه 65 نهجالبلاغه: «لَمْ تَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا فَيكونَ أَوَّلًا قَبْلَ أَنْ يكونَ آخِراً وَ يكونَ ظَاهِراً قَبْلَ أَنْ يكونَ بَاطِناً» (خداوندى را که پیشى نجسته است صفتى یا حالى از او، صفت یا حالى دیگر را. بدین معنى، که اول باشد پیشتر از آنکه آخر باشد و آشکار باشد پیشتر از آنکه نهان باشد)، به بیان نظریه حق در مسئله، که همان نظر اهلبیت(ع) میباشد، پرداخته است و «ازل» را خود ذات صرف و خالص که همان خود «ابد» است، دانسته و در ادامه به توضیح اصطلاحاتی همچون: «سرمد»، «دهر»، «لوح محفوظ»، «طبقات لوح محفوظ»، «قضاء و قدر» و «عالم ذر»، «علم»، «مشیت»، «اراده»، «علم متقدم بر مشیت»، «بداء»، «شقاوت و سعادت» و... همت نهاده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24477/1/24 ر.ک: همان، ص24-59]</ref>. | ||
ویرایش