۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'یپ' به 'یپ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگیهایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله میگیرد (شرش به دیگران نمیرسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاکدامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع میشود خوشحال نمیگردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. | انسان دارای عقل فراوان (که نویسنده آن را از خصوصیات پیامبران برشمرده) دارای ویژگیهایی است: همواره خیرش رو به افزایش و شر از او فاصله میگیرد (شرش به دیگران نمیرسد). مخلوقات از حلم و بردباری او خوشنود هستند. شخصی پاکدامن و بخشنده است. دروغگو و بخیل نیست. با پیشامدهای بدی که برای دشمنانش واقع میشود خوشحال نمیگردد. اگر بیمار گردد با آن درد در پی رضایت خداوند است و به آنچه خداوند سهم و قسمت او نموده، خشنود است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29]</ref>. | ||
نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر میکند: عقل و درکش متلاشی و پارهپاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازیهایی مثل سرسرهبازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بیدرنگ جواب میدهد. اگر او را ستایش کنی به تو بیاحترامی میکند و اگر از او فاصله بگیری برمیگردد و تو را هجو میکند. برای بیماریاش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر میکند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و | نویسنده ویژگی انسان احمق را چنین ذکر میکند: عقل و درکش متلاشی و پارهپاره است. او دارای چشمانی درخشان، صدایی بلند و بسیار پرحرف است. همچون کودکان است (که دنبال بازیهایی مثل سرسرهبازی هستند). به دنبال جدا شدن از همسرش است. به دنبال کار نیک نیست. بیدرنگ جواب میدهد. اگر او را ستایش کنی به تو بیاحترامی میکند و اگر از او فاصله بگیری برمیگردد و تو را هجو میکند. برای بیماریاش درمانی نیست. خیر و شر نزد او یکسان است. اگر به او احترام بنمایی فکر میکند بر تو وظیفه است. در خویش غلطان است و میپندارد سلطان است. هیولای مطلق و سالبه کلیه و بلیه است...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39742/1/29 ر.ک: همان، ص29-30]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش