۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یپ' به 'یپ') |
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
جهمیه (که مطالب این مجموعه در انتقاد ار افکار آنها نگاشته شده)، از فرقههای متقدم اسلامی، پیروان جهم بن صفوان است. جهم در عالَم فاعلی غیر از خدا نمیدید و نسبت دادن افعال به مردم را از روی مجاز میدانست. بدین ترتیب، او قائل به جبر بود و اندیشهاش از این حیث کاملاً در تقابل با اندیشه جعد – که قدریمسلک و قائل به اختیار بود – قرار | جهمیه (که مطالب این مجموعه در انتقاد ار افکار آنها نگاشته شده)، از فرقههای متقدم اسلامی، پیروان جهم بن صفوان است. جهم در عالَم فاعلی غیر از خدا نمیدید و نسبت دادن افعال به مردم را از روی مجاز میدانست. بدین ترتیب، او قائل به جبر بود و اندیشهاش از این حیث کاملاً در تقابل با اندیشه جعد – که قدریمسلک و قائل به اختیار بود – قرار میگرفت. برخی عقاید او عبارت است از اینکه او ایمان را به معرفت و قلب میدانست نه به اقرار و کفر را هم صرفاً جهل به خدا تلقی میکرد. او خدا را شیء نمیدانست، بلکه بهوجودآوردنده اشیاء میدانست. برخی صفات همچون تکلم را از خدا سلب مینمود. قرآن را مخلوق میدانست. بهشت و دوزخ را جاودانی نمیدانست و...<ref>ر.ک: هاشمی، محمدمنصور، ج11، ص536-537</ref>. | ||
در بخشی از مقدمه، بیان شده است که افکار جهمیه برگرفته از افکار و آراء فلاسفه، صابئین و یهودیان است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. با پیدایش افکار جهمیه، تأویل که ریشه فتنه در تعطیل نصوص بشمار میآید پدید آمد و تأویل روایات و نصوص از معانی لغوی و شرعی به معانی باطنی و عرفانی دنبال شد و این نوع تأویلات باعث گمراهی و از بین رفتن شریعت میشد؛ بنابراین برخی از علمای سلف با این تفکر به مبارزه برخاستند و آثاری را خلق نمودند<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>. | در بخشی از مقدمه، بیان شده است که افکار جهمیه برگرفته از افکار و آراء فلاسفه، صابئین و یهودیان است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. با پیدایش افکار جهمیه، تأویل که ریشه فتنه در تعطیل نصوص بشمار میآید پدید آمد و تأویل روایات و نصوص از معانی لغوی و شرعی به معانی باطنی و عرفانی دنبال شد و این نوع تأویلات باعث گمراهی و از بین رفتن شریعت میشد؛ بنابراین برخی از علمای سلف با این تفکر به مبارزه برخاستند و آثاری را خلق نمودند<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
این اثر [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، از مهمترین آثاری است که در رد زنادقه و مشککان در قرآن به نگارش درآمده است<ref>همان، ص11</ref>. | این اثر [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، از مهمترین آثاری است که در رد زنادقه و مشککان در قرآن به نگارش درآمده است<ref>همان، ص11</ref>. | ||
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، این کتاب را بر دو قسم تقسیم نموده است: بخش اول کتاب، در پاسخ به زنادقه نگاشته شده است؛ آنهایی مردم را درباره قرآن به شک میافکندند. آنان، آیات معینی را بریده از سیاق آنها و جداشده از مجموعه قرآن، در نظر | [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، این کتاب را بر دو قسم تقسیم نموده است: بخش اول کتاب، در پاسخ به زنادقه نگاشته شده است؛ آنهایی مردم را درباره قرآن به شک میافکندند. آنان، آیات معینی را بریده از سیاق آنها و جداشده از مجموعه قرآن، در نظر میگرفتند و ادعا میکردند که اینها با آیات دیگر متناقضند و... | ||
بخش دوم کتاب مشتمل بر رد بر فرقه جهمیه و بنیانگذار آن است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | بخش دوم کتاب مشتمل بر رد بر فرقه جهمیه و بنیانگذار آن است<ref>ر.ک: همان، ص14-15</ref>. | ||
مثلاًزنادقه | مثلاًزنادقه میگویند: دو آیه '''هٰذٰا يوْمُ لاٰ ينْطِقُونَ وَ لاٰ يؤْذَنُ لَهُمْ فَيعْتَذِرُونَ''' (مرسلات: 35-36) (این روزی است که سخن نمیگویند و به آنان اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند) با آیه '''ثُمَّ إِنَّكمْ يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ عِنْدَ رَبِّكمْ تَخْتَصِمُونَ''' (زمر: 31) (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله خواهید کرد)، متناقضند. | ||
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و وقتیکه به آنها اجازه تکلم داده میشود، آنها | [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به این شبهه چنین جواب میدهد: دو آیه سوره مرسلات مربوط به اوایل برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت است و به مدت شصت سال حق هیچگونه حرفی را ندارند و وقتیکه به آنها اجازه تکلم داده میشود، آنها میگویند: '''رَبَّنٰا أَبْصَرْنٰا وَ سَمِعْنٰا فَارْجِعْنٰا نَعْمَلْ صٰالِحاً إِنّٰا مُوقِنُونَ''' (سجده: 12) (پروردگارا! بینا شدیم و شنوا گشتیم؛ ما را بازگردان تا کار شایسته کنیم؛ چراکه ما یقین داریم). | ||
وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | وقتی به انسانها اذن کلام داده شد، به سخن میآیند و به مجادله میپردازند و این همان مضمون آیه 31 زمر است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص41</ref>. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
[[بخاری، محمد بن اسماعیل|محمد بن اسماعیل بخاری]] (متوفی ٢٥٦ق)، از پیشوایان برجسته اصحاب حدیث در سده سوم، تبیینی ارائه کرده است که بعدها از سوی ابن تیمیه (م. ٧٢٨ق) نیز شرح و بسط داده شده و راه حلی برای مشکل تاریخی جبر و تفویض دانسته شده است<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص30</ref>. | [[بخاری، محمد بن اسماعیل|محمد بن اسماعیل بخاری]] (متوفی ٢٥٦ق)، از پیشوایان برجسته اصحاب حدیث در سده سوم، تبیینی ارائه کرده است که بعدها از سوی ابن تیمیه (م. ٧٢٨ق) نیز شرح و بسط داده شده و راه حلی برای مشکل تاریخی جبر و تفویض دانسته شده است<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص30</ref>. | ||
او در کتابی با عنوان «خلق أفعال العباد»، از یحیی بن سعید نقل کرده است: «همیشه از اصحاب و [بزرگانمان] میشنیدم که | او در کتابی با عنوان «خلق أفعال العباد»، از یحیی بن سعید نقل کرده است: «همیشه از اصحاب و [بزرگانمان] میشنیدم که میگفتند: افعال بندگان مخلوق است». [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در توضیح این کلام مینویسد: «حرکات، صداها، اکتساب و نوشتن افراد، مخلوق خداست». وی به آیات و روایات متعددی تمسک میکند که همه امور و از جمله فعل انسان را مخلوق خداوند میشمارد. ابن تیمیه نیز بارها در آثار خود به نقل از پیشوایان اصحاب حدیث، خداوند را خالق اعمال عباد معرفی کرده است و مدعی است که جمهور اهل سنت از اصحاب حدیث و فقه و تفسیر و تصوف در این مسئله اجماع دارند<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>. | ||
در این میان، [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در کتاب مزبور به مطلبی اشاره کرده است که میتواند نظریهای جدید برای جمع خالقیت خدا و فاعلیت انسان نسبت به افعال اختیاری باشد. وی پس از بیان اختلاف مردم در مسئله فعل و فاعل و مفعول، | در این میان، [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در کتاب مزبور به مطلبی اشاره کرده است که میتواند نظریهای جدید برای جمع خالقیت خدا و فاعلیت انسان نسبت به افعال اختیاری باشد. وی پس از بیان اختلاف مردم در مسئله فعل و فاعل و مفعول، میگوید: قدریه همه افعال را از انسان دانسته و از خداوند سلب میکنند؛ در مقابل، جبریه همه افعال را از خدا میدانند و برای انسان سهمی قائل نیستند؛ اما ازنظر وی، دیدگاه اهل علم و نظریه قابلقبول این است که افعال بندگان، مخلوق خدا و درعینحال فعل انسان است، نه فعل خداوند. آنچه فعل خداست خلق کردن است، اما مخلوق یا همان مفعول، فعل او نیست؛ زیرا فعل و مفعول دو چیز است. [[بخاری، محمد بن اسماعیل|بخاری]] در این بیان تلاش کرده است نظریه اصحاب حدیث را در مقابل دیدگاه جهمیه و قدریه قرار دهد و در حقیقت، راه سومی میان جبر و تفویض معرفی کند. در این نظریه، در عین باور به خالق بودن خداوند نسبت به اعمال بندگان، فاعلیت حقیقی انسان نیز پذیرفته میشود<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. | ||
===الإختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمیة و المشبهة=== | ===الإختلاف في اللفظ و الرد علی الجهمیة و المشبهة=== | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
===الرد علی الجهمية=== | ===الرد علی الجهمية=== | ||
کتاب الرد علی الجهمية، تألیف [[دارمی، عثمان بن سعید|ابوسعید عثمان بن سعید دارمی]] (م 280ق)، از مهمترین کتب صفاتیه است که [[دارمی، عثمان بن سعید|دارمی]] آن را در رد جهمیّه (پیروان جهم بن صفوان) که به نفی صفات معتقد بودند نوشته است<ref>ر.ک: حجت، هادی، ص107</ref>. برخی نیز | کتاب الرد علی الجهمية، تألیف [[دارمی، عثمان بن سعید|ابوسعید عثمان بن سعید دارمی]] (م 280ق)، از مهمترین کتب صفاتیه است که [[دارمی، عثمان بن سعید|دارمی]] آن را در رد جهمیّه (پیروان جهم بن صفوان) که به نفی صفات معتقد بودند نوشته است<ref>ر.ک: حجت، هادی، ص107</ref>. برخی نیز میگویند: [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] و [[دارمی، عثمان بن سعید|دارمی]]، کتابی با عنوان الرد علی الجهمية، به نگارش درآوردند و هدف آنان مبارزه با اعتزال و عقلگرایی بوده است<ref>ر.ک: بارانی، محمدرضا، ص103</ref>. | ||
[[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، در کتاب الرد علی الجهميه، روایات متعددی را نقل کرده که اولین مخلوق خداوند «قلم» است و همه چیز را تا قیامت نوشته است؛ حتی عمل انسانها از پیش در تقدیر ثبت شده و پیش از تولد هر انسانی نوشته شده است که شقی و اهل دوزخ است یا سعید و اهل بهشت. دیدگاه قدریه درباره مسئله تقدیر سبب شد، موضوع ایمان به قضا و قدر جزو اعتقادات اصلی اصحاب حدیث دانسته شود<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص31</ref>. | [[دارمی، عثمان بن سعید|عثمان بن سعید دارمی]]، در کتاب الرد علی الجهميه، روایات متعددی را نقل کرده که اولین مخلوق خداوند «قلم» است و همه چیز را تا قیامت نوشته است؛ حتی عمل انسانها از پیش در تقدیر ثبت شده و پیش از تولد هر انسانی نوشته شده است که شقی و اهل دوزخ است یا سعید و اهل بهشت. دیدگاه قدریه درباره مسئله تقدیر سبب شد، موضوع ایمان به قضا و قدر جزو اعتقادات اصلی اصحاب حدیث دانسته شود<ref>ر.ک: طالقانی، سید حسن، ص31</ref>. |
ویرایش