پرش به محتوا

ما هو علم الكلام: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'می‎پ' به 'می‌پ')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
# این علم مبتنی بر ادله قطعی است؛ سخن و کلام زمانی که همراه باشد با دلیلی یقینی، دارای قوه و استحکام می‎شود و سزاوار است که به‎گونه مطلق، کلام نامیده شود.
# این علم مبتنی بر ادله قطعی است؛ سخن و کلام زمانی که همراه باشد با دلیلی یقینی، دارای قوه و استحکام می‎شود و سزاوار است که به‎گونه مطلق، کلام نامیده شود.
# این دانش، توانایی تکلم و سخن گفتن در عقاید دینی و مناظره با مخالفین را فراهم می‌کند.
# این دانش، توانایی تکلم و سخن گفتن در عقاید دینی و مناظره با مخالفین را فراهم می‌کند.
نویسنده، نظریه آخر را پسندیده است و می‎گوید: با توجه به اینکه این نظریه بر عنصر مناظره متمرکز است و مناظره عنصری اساسی در این دانش است و معمولا مناظره جز از راه تکلم و بحث میسر نیست، می‎توان آن را معتبرتر از نظریات دیگر دانست<ref>ر.ک: همان، ص18-20</ref>.
نویسنده، نظریه آخر را پسندیده است و می‌گوید: با توجه به اینکه این نظریه بر عنصر مناظره متمرکز است و مناظره عنصری اساسی در این دانش است و معمولا مناظره جز از راه تکلم و بحث میسر نیست، می‎توان آن را معتبرتر از نظریات دیگر دانست<ref>ر.ک: همان، ص18-20</ref>.


اصطلاح علم کلام در قرن دوم هجری رایج بوده است؛ زیرا [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] روایتی نقل می‌کند که ابن ابی‎العوجاء به نزد [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمد که با او درباره عقاید دینی مناظره کند. شخصیت علمی و معنوی امام باعث شد که او سخن را آغاز نکند. امام از او سؤال کرد: چرا آغاز نمی‌کنی؟ او در جواب گفت: «إني شاهدت العلماء و ناظرت المتكلمين، فما تداخلني هيبة قط مثل ما تداخلني من هيبتك»؛ «من دانشمندان بسیاری دیده و با متکلمان مناظره نموده‌ام، ولی هرگز آن‎چنان هیبتی که از شما در من جای گرفته از دیگران بر من عارض نگردیده است»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
اصطلاح علم کلام در قرن دوم هجری رایج بوده است؛ زیرا [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] روایتی نقل می‌کند که ابن ابی‎العوجاء به نزد [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آمد که با او درباره عقاید دینی مناظره کند. شخصیت علمی و معنوی امام باعث شد که او سخن را آغاز نکند. امام از او سؤال کرد: چرا آغاز نمی‌کنی؟ او در جواب گفت: «إني شاهدت العلماء و ناظرت المتكلمين، فما تداخلني هيبة قط مثل ما تداخلني من هيبتك»؛ «من دانشمندان بسیاری دیده و با متکلمان مناظره نموده‌ام، ولی هرگز آن‎چنان هیبتی که از شما در من جای گرفته از دیگران بر من عارض نگردیده است»<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>.
خط ۴۸: خط ۴۸:
برای علم کلام موضوع‎های متعددی ذکر کرده‌اند؛ موضوعاتی همچون «موجود بما هو موجود»، «معلومات از جنبه خاص»، «وجود خداوند و وجود ممکنات»، «ذات و صفات خداوند» و «عقاید دینی یا اوضاع شریعت».
برای علم کلام موضوع‎های متعددی ذکر کرده‌اند؛ موضوعاتی همچون «موجود بما هو موجود»، «معلومات از جنبه خاص»، «وجود خداوند و وجود ممکنات»، «ذات و صفات خداوند» و «عقاید دینی یا اوضاع شریعت».


نویسنده معتقد است که علم کلام دارای موضوع واحدی نیست، بلکه موضوع آن عبارت است از اصول دین و عقاید اسلامی؛ بنابراین در تعریف علم کلام می‎گوید: «علم باحث عن الله تعالی و صفاته الذاتية و الفعلية» أو «العقائد الإيمانية» و «أوضاع الشريعة»... ایشان پهنه و وسعت مباحث کلامی را مختص به اصول اعتقادی نمی‎داند، بلکه مشتمل بر مسائل فرعی و احکام عملی نیز می‎داند<ref>ر.ک: همان، ص27-30</ref>.
نویسنده معتقد است که علم کلام دارای موضوع واحدی نیست، بلکه موضوع آن عبارت است از اصول دین و عقاید اسلامی؛ بنابراین در تعریف علم کلام می‌گوید: «علم باحث عن الله تعالی و صفاته الذاتية و الفعلية» أو «العقائد الإيمانية» و «أوضاع الشريعة»... ایشان پهنه و وسعت مباحث کلامی را مختص به اصول اعتقادی نمی‎داند، بلکه مشتمل بر مسائل فرعی و احکام عملی نیز می‎داند<ref>ر.ک: همان، ص27-30</ref>.


برای علم کلام فواید و غایاتی ذکر شده است که دین‎شناسی تحقیقی یکی از آن‎هاست. معرفت تفصیلی و تحقیقی درباره معارف دینی، به‎ویژه «معرفت الله» از ارزشی والا برخوردار است؛ به‎گونه‌ای که تعلیم و تبیین آن از اهداف رسالت انبیاء برشمرده شده است؛ علاوه بر آن روایات زیادی به این مسئله اشاره نموده است. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص)، از خداشناسی به‎عنوان سرآمد و رأس همه دانش‎ها یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>.
برای علم کلام فواید و غایاتی ذکر شده است که دین‎شناسی تحقیقی یکی از آن‎هاست. معرفت تفصیلی و تحقیقی درباره معارف دینی، به‎ویژه «معرفت الله» از ارزشی والا برخوردار است؛ به‎گونه‌ای که تعلیم و تبیین آن از اهداف رسالت انبیاء برشمرده شده است؛ علاوه بر آن روایات زیادی به این مسئله اشاره نموده است. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص)، از خداشناسی به‎عنوان سرآمد و رأس همه دانش‎ها یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص37-38</ref>.
خط ۵۴: خط ۵۴:
ارشاد و هدایت جاهلان و منحرفان و پاسداری از عقاید دینی از دیگر اهداف و فواید علم کلام شناخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص38-40</ref>.
ارشاد و هدایت جاهلان و منحرفان و پاسداری از عقاید دینی از دیگر اهداف و فواید علم کلام شناخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص38-40</ref>.


[[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] درباره جایگاه علم کلام و نیازمندی برخی از علوم به علم کلام، می‎گوید: اساس همه علوم دینی، علم اصول دین است که مسائلش بر محور یقین می‎گردد و بدون آن ورود در مباحث علوم دینی دیگر، مانند اصول فقه و فروع آن ممکن نیست؛ زیرا شروع در آن‎ها بدون آگاهی بر مسائل مربوط به اصول دین، مانند سقف بدون پایه است<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
[[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] درباره جایگاه علم کلام و نیازمندی برخی از علوم به علم کلام، می‌گوید: اساس همه علوم دینی، علم اصول دین است که مسائلش بر محور یقین می‌گردد و بدون آن ورود در مباحث علوم دینی دیگر، مانند اصول فقه و فروع آن ممکن نیست؛ زیرا شروع در آن‎ها بدون آگاهی بر مسائل مربوط به اصول دین، مانند سقف بدون پایه است<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.


روش‎های استدلال منطقی، بر دو گونه است: منطق صوری و منطق مادی و برای هرکدام اقسامی است. روش استدلال منطقی صوری، دارای دو گونه کلی است:
روش‎های استدلال منطقی، بر دو گونه است: منطق صوری و منطق مادی و برای هرکدام اقسامی است. روش استدلال منطقی صوری، دارای دو گونه کلی است:
# روش استدلال مباشر: در این روش تنها یک قضیه کافی است تا از طریق آن، بر مطلوب استدلال شود و معرفت جدیدی به دست آید.
# روش استدلال مباشر: در این روش تنها یک قضیه کافی است تا از طریق آن، بر مطلوب استدلال شود و معرفت جدیدی به دست آید.
# روش استدلال غیر مباشر: در این روش یک قضیه کافی نبوده، بلکه دو یا چند قضیه به‎عنوان حد وسط، مورد استفاده قرار می‎گیرد. استدلال غیر مباشر، به سه نوع قیاس، استقراء و تمثیل تقسیم می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.
# روش استدلال غیر مباشر: در این روش یک قضیه کافی نبوده، بلکه دو یا چند قضیه به‎عنوان حد وسط، مورد استفاده قرار می‌گیرد. استدلال غیر مباشر، به سه نوع قیاس، استقراء و تمثیل تقسیم می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>.


روش استدلال منطقی از نظر ماده نیز اقسامی دارد که اصطلاحاً به آن‎ها صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) گفته می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.
روش استدلال منطقی از نظر ماده نیز اقسامی دارد که اصطلاحاً به آن‎ها صناعات خمس (برهان، جدل، خطابه، شعر و مغالطه) گفته می‎شود<ref>ر.ک: همان، ص48</ref>.
خط ۷۵: خط ۷۵:
درباره ارتباط معرفت‎شناسی و علم کلام نیز می‎توان گفت که معرفت‎شناسی، از علم در جهات مختلف، از جمله ماهیت و حقیقت علم، ابزارهای معرفت و شروط آن و توانایی انسان بر شناخت واقعیت بحث می‌کند. بدیهی است که این‎گونه مباحث راه را برای دخول در مباحث کلامی هموار می‌کند؛ لذا می‎بینیم متکلمان مباحث آغازین کلامی خود را در موضوعاتی همچون فکر، نظر و شناخت مطرح می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>.
درباره ارتباط معرفت‎شناسی و علم کلام نیز می‎توان گفت که معرفت‎شناسی، از علم در جهات مختلف، از جمله ماهیت و حقیقت علم، ابزارهای معرفت و شروط آن و توانایی انسان بر شناخت واقعیت بحث می‌کند. بدیهی است که این‎گونه مباحث راه را برای دخول در مباحث کلامی هموار می‌کند؛ لذا می‎بینیم متکلمان مباحث آغازین کلامی خود را در موضوعاتی همچون فکر، نظر و شناخت مطرح می‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص60</ref>.


نویسنده درباره تاریخ پیدایش علم کلام می‎گوید: اگر مقصود، طرح مباحثات عقیدتی به‎صورت سؤال و جواب و تعلیم باشد، تاریخ پیدایش علم کلام، مقارن با تاریخ ظهور اسلام است و این‎گونه مباحث با اشکال مختلفش پس از رحلت پیامبر(ص) تا زمان شهادت [[امام على(ع)|حضرت امیر(ع)]] ادامه یافت، ولی سخنی از مذاهب کلامی در میان نبود... و اگر مقصود از کلام اسلامی، ظهور مذاهب کلامی‎ و تألیف و تدوین در این‎باره باشد، تاریخ پیدایش آن، به پس از نیمه اول قرن اول هجری و اوایل قرن دوم هجری بازمی‎گردد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.
نویسنده درباره تاریخ پیدایش علم کلام می‌گوید: اگر مقصود، طرح مباحثات عقیدتی به‎صورت سؤال و جواب و تعلیم باشد، تاریخ پیدایش علم کلام، مقارن با تاریخ ظهور اسلام است و این‎گونه مباحث با اشکال مختلفش پس از رحلت پیامبر(ص) تا زمان شهادت [[امام على(ع)|حضرت امیر(ع)]] ادامه یافت، ولی سخنی از مذاهب کلامی در میان نبود... و اگر مقصود از کلام اسلامی، ظهور مذاهب کلامی‎ و تألیف و تدوین در این‎باره باشد، تاریخ پیدایش آن، به پس از نیمه اول قرن اول هجری و اوایل قرن دوم هجری بازمی‌گردد<ref>ر.ک: همان، ص70-71</ref>.


نویسنده در ادامه این فصل به علل و اسباب پیدایش علم کلام در عصر رسالت، عصر وفات پیامبر تا شهادت [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و عصر بعد از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص72-80</ref>.
نویسنده در ادامه این فصل به علل و اسباب پیدایش علم کلام در عصر رسالت، عصر وفات پیامبر تا شهادت [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و عصر بعد از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص72-80</ref>.
خط ۸۵: خط ۸۵:
نویسنده در فصل هشتم به نقش عقل در الهیات بر پایه کتاب و سنت می‌پردازد. ایشان در این بخش جایگاه عقل را در قرآن و نزد پیامبر و ائمه معصومین(ع) مورد بررسی قرار می‎دهد؛ به‎عنوان ‎مثال، خداوند در قرآن کسانی را که از اندیشه خویش سود نمی‎برند، بدترین جنبندگان دانسته است: '''إِنَّ شَرَّ اَلدَّوَابِّ عِنْدَ اَللّٰهِ اَلصُّمُّ اَلْبُكمُ اَلَّذِينَ لاٰ يعْقِلُونَ''' (انفال: 22)<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>.
نویسنده در فصل هشتم به نقش عقل در الهیات بر پایه کتاب و سنت می‌پردازد. ایشان در این بخش جایگاه عقل را در قرآن و نزد پیامبر و ائمه معصومین(ع) مورد بررسی قرار می‎دهد؛ به‎عنوان ‎مثال، خداوند در قرآن کسانی را که از اندیشه خویش سود نمی‎برند، بدترین جنبندگان دانسته است: '''إِنَّ شَرَّ اَلدَّوَابِّ عِنْدَ اَللّٰهِ اَلصُّمُّ اَلْبُكمُ اَلَّذِينَ لاٰ يعْقِلُونَ''' (انفال: 22)<ref>ر.ک: همان، ص99-100</ref>.


نویسنده در فصل نهم به نقد نظریه مخالفان با روش عقلی در الهیات پرداخته است. او می‎گوید: مخالفان این روش دو گروه هستند:
نویسنده در فصل نهم به نقد نظریه مخالفان با روش عقلی در الهیات پرداخته است. او می‌گوید: مخالفان این روش دو گروه هستند:
# اهل ظاهر (اهل حدیث و حنابله از اهل سنت و اخباریان شیعه)؛
# اهل ظاهر (اهل حدیث و حنابله از اهل سنت و اخباریان شیعه)؛
# متأثران از مکتب حسی و تجربی<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>.
# متأثران از مکتب حسی و تجربی<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>.


گروه اول می‎گویند: اخبار سماوی و ماورایی را باید از جانب آسمان اخذ کرد و باید از آسمان شنید. حکمای الهی در پاسخ می‎گویند قوه عقل یک هدیه آسمانی از جانب خداوند به بشر است؛ هرچند این هدیه الهی بی‎نیاز از وحی نیست، ولی به‎کلی هم عاجز از فهم مسائل آسمانی نیست. بر همین اساس است که تقلید در اصول دین جایز نیست. از طرف دیگر در قرآن و احادیث اسلامی، مسائل دقیقی از الهیات، همچون احدیت و بسیط بودن ذات خداوند آمده است که قطعا هدف از القای آنها تدبر و خردورزی است، نه عرضه مطالبی دشوار و غیر قابل فهم برای بشر..<ref>ر.ک: همان، ص110-112</ref>.
گروه اول می‌گویند: اخبار سماوی و ماورایی را باید از جانب آسمان اخذ کرد و باید از آسمان شنید. حکمای الهی در پاسخ می‌گویند قوه عقل یک هدیه آسمانی از جانب خداوند به بشر است؛ هرچند این هدیه الهی بی‎نیاز از وحی نیست، ولی به‎کلی هم عاجز از فهم مسائل آسمانی نیست. بر همین اساس است که تقلید در اصول دین جایز نیست. از طرف دیگر در قرآن و احادیث اسلامی، مسائل دقیقی از الهیات، همچون احدیت و بسیط بودن ذات خداوند آمده است که قطعا هدف از القای آنها تدبر و خردورزی است، نه عرضه مطالبی دشوار و غیر قابل فهم برای بشر..<ref>ر.ک: همان، ص110-112</ref>.


از فصل دهم تا پایان کتاب به نظرات برخی از علما همچون عضدالدین ایجی (قرن هشتم)، [[جرجانی، ضیاءالدین بن سدیدالدین|ضیاءالدین جرجانی]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]] (722-792ق)، [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|حکیم عبدالرزاق لاهیجی]] (متوفی 1072ق)، درباره تعریف، موضوع، مسائل، هدف علم کلام و... مورد بحث و بررسی قرار گرفته شده است.
از فصل دهم تا پایان کتاب به نظرات برخی از علما همچون عضدالدین ایجی (قرن هشتم)، [[جرجانی، ضیاءالدین بن سدیدالدین|ضیاءالدین جرجانی]]، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]] (722-792ق)، [[لاهیجی، عبدالرزاق بن علی|حکیم عبدالرزاق لاهیجی]] (متوفی 1072ق)، درباره تعریف، موضوع، مسائل، هدف علم کلام و... مورد بحث و بررسی قرار گرفته شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش