پرش به محتوا

دیوان حکیم فرخی سیستانی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
خط ۳۵: خط ۳۵:
{{ب|''سه بار با تو به دریای بی‎کرانه شدم''|2=''نه موج دیدم و نه هیبت و نه شور و نه شر''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ز</ref>‏}}{{پایان شعر}}
{{ب|''سه بار با تو به دریای بی‎کرانه شدم''|2=''نه موج دیدم و نه هیبت و نه شور و نه شر''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ز</ref>‏}}{{پایان شعر}}


همچنین در ذکر شاعران معاصر او می‎نویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>.
همچنین در ذکر شاعران معاصر او می‌نویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>.


فرخی مدیحه‎سرایی است فصیح البیان. در تغزل، ملیح و شیرین‎زبان. طبعی ساده و سرشار دارد. در سخن راه تعقید و تکلف و تخیلات غریب ناپسند نمی‎سپارد. کلامش منسجم و منظم و بیانش مطبوع و دلنشین است. رقت و سلاست و فصاحت و جزالت از شعرش پیداست. فکر روشن و قریحه مستحسن و روح نشاط و طرب در بیانش ظاهر و هویدا و معانی فلسفی و دقایق حکمی و نکات اخلاقی در کلماتش کمتر دیده می‌شود. در حسن تغزل سرآمد همگان است. در حلاوت بیان و اقتدار بر تعبیر معانی لطیف و حسن صیاغت در قوالب الفاظ مأنوس و احتراز از استعمال و ایراد کلمات غریب و وحشی استادی زبردست است. شعرش خالی از حشو و تصنعات نامطبوع است. متانت و پختگی و روانی را جمع کرده و افکار دقیق را در لباس الفاظ رقیق بیرون آورده و چون شعر و موسیقی رضیع یک پستان و کودک یک دبستانند، نغمه خوش و زخمه دلکش او به لطف طبع و استقامت ذوقش یاری کرده و این شیوایی و زیبایی بیان را به ظهور آورده. همه او را استاد دانند و برخی حکیم خوانند. به‎هرتقدیر در طریقه تغزل، صاحب قدح معلی است و کسی کلامش را قدح نکرده و عیبی برنشمرده است. رشیدالدین وطواط (متوفی 573/578ق) در حدائق السحر سخن سهل و ممتنع در عرب را مخصوص ابوفراس و در عجم خاصه فرخی دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح - ط</ref>. شعرهای او معمولا از زبانی ساده و دلپذیر برخوردار و از کلمات‎ غریب و نامأنوس خالی است.<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>.  
فرخی مدیحه‎سرایی است فصیح البیان. در تغزل، ملیح و شیرین‎زبان. طبعی ساده و سرشار دارد. در سخن راه تعقید و تکلف و تخیلات غریب ناپسند نمی‎سپارد. کلامش منسجم و منظم و بیانش مطبوع و دلنشین است. رقت و سلاست و فصاحت و جزالت از شعرش پیداست. فکر روشن و قریحه مستحسن و روح نشاط و طرب در بیانش ظاهر و هویدا و معانی فلسفی و دقایق حکمی و نکات اخلاقی در کلماتش کمتر دیده می‌شود. در حسن تغزل سرآمد همگان است. در حلاوت بیان و اقتدار بر تعبیر معانی لطیف و حسن صیاغت در قوالب الفاظ مأنوس و احتراز از استعمال و ایراد کلمات غریب و وحشی استادی زبردست است. شعرش خالی از حشو و تصنعات نامطبوع است. متانت و پختگی و روانی را جمع کرده و افکار دقیق را در لباس الفاظ رقیق بیرون آورده و چون شعر و موسیقی رضیع یک پستان و کودک یک دبستانند، نغمه خوش و زخمه دلکش او به لطف طبع و استقامت ذوقش یاری کرده و این شیوایی و زیبایی بیان را به ظهور آورده. همه او را استاد دانند و برخی حکیم خوانند. به‎هرتقدیر در طریقه تغزل، صاحب قدح معلی است و کسی کلامش را قدح نکرده و عیبی برنشمرده است. رشیدالدین وطواط (متوفی 573/578ق) در حدائق السحر سخن سهل و ممتنع در عرب را مخصوص ابوفراس و در عجم خاصه فرخی دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح - ط</ref>. شعرهای او معمولا از زبانی ساده و دلپذیر برخوردار و از کلمات‎ غریب و نامأنوس خالی است.<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>.  
خط ۴۱: خط ۴۱:
غالب قصیده‎سرایان بعد از وی سبک او را تقلید و پیروی کرده‌اند و به نزدیک او نرسیده‌اند. بالجمله در مقام شاعری و طریقه تغزل و مدح در طبقه اول اهل این صناعت و در ردیف نخستین از شعرای دوره محمود سبکتگین است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ط</ref>.
غالب قصیده‎سرایان بعد از وی سبک او را تقلید و پیروی کرده‌اند و به نزدیک او نرسیده‌اند. بالجمله در مقام شاعری و طریقه تغزل و مدح در طبقه اول اهل این صناعت و در ردیف نخستین از شعرای دوره محمود سبکتگین است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ط</ref>.


مصحح همچنین پیشینه انتشار دیوان فرخی و شیوه تحقیق و تصحیح آن را این‎گونه توضیح می‎‎دهد: «دیوان فرخی در ایران تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت ناقص و نادرست، مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیف و تحریفات به طبع رسیده که حقیقةً قابل استفاده نیست. آن‎هم در این اوان نادر و کمیاب است. نگارنده نسخی چند خطی از آن به ‎دست آورد و این نسخه را تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که به‎ظاهر قدیم‎تر می‎نمود، اصل قرار داد و اختلافات دیگر نسخ را هرچند در بعضی از موارد انسب از اصل بود، در هامش ضبط کرد و اختیار آن را به حسن سلیقه و انتخاب صاحبان اذواق مستقیمه بازگذاشت... جمیع ابیات مفرده را که به نام فرخی در فرهنگ‎ها به استشهاد ایراد شده بود، التقاط کرده، به‎جای خود نگاشت و اگر بیتی بیرون از قصاید ماند ملاحظه ضبط را علی‎حده ثبت کرد تا اگر باقی آن وقتی به‎ دست آید شناخته گردد و با این مایه زحمت، مدعی تنزیه کامل این نسخه نیستم و هنوز بسیاری از ابیات است که معنی محصل ندارد و از لباس صحت عاری است و البته در این باب از تصرف بدون دلیلی قاطع و قرینه صریح و واضح که در شریعت تصحیح ممنوع و محظور است، قلم بازداشت و توضیح لغات و تبیین بعضی مطالب را ذیلاً تعرض کرد»<ref>ر.ک: همان، صفحات ی - ‎یا</ref>.
مصحح همچنین پیشینه انتشار دیوان فرخی و شیوه تحقیق و تصحیح آن را این‎گونه توضیح می‎‎دهد: «دیوان فرخی در ایران تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت ناقص و نادرست، مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیف و تحریفات به طبع رسیده که حقیقةً قابل استفاده نیست. آن‎هم در این اوان نادر و کمیاب است. نگارنده نسخی چند خطی از آن به ‎دست آورد و این نسخه را تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که به‎ظاهر قدیم‎تر می‌نمود، اصل قرار داد و اختلافات دیگر نسخ را هرچند در بعضی از موارد انسب از اصل بود، در هامش ضبط کرد و اختیار آن را به حسن سلیقه و انتخاب صاحبان اذواق مستقیمه بازگذاشت... جمیع ابیات مفرده را که به نام فرخی در فرهنگ‎ها به استشهاد ایراد شده بود، التقاط کرده، به‎جای خود نگاشت و اگر بیتی بیرون از قصاید ماند ملاحظه ضبط را علی‎حده ثبت کرد تا اگر باقی آن وقتی به‎ دست آید شناخته گردد و با این مایه زحمت، مدعی تنزیه کامل این نسخه نیستم و هنوز بسیاری از ابیات است که معنی محصل ندارد و از لباس صحت عاری است و البته در این باب از تصرف بدون دلیلی قاطع و قرینه صریح و واضح که در شریعت تصحیح ممنوع و محظور است، قلم بازداشت و توضیح لغات و تبیین بعضی مطالب را ذیلاً تعرض کرد»<ref>ر.ک: همان، صفحات ی - ‎یا</ref>.


مصحح همچنین در رابطه با معرفی و شرح الفاظ و لغات نامأنوس در پاورقی‎های کتاب، چنین می‎نویسد: «و چون محصلین مدارس را غالباً ً شائق و مایل به ادبیات و راغب به خواندن دواوین شعرا می‌دید، در ترجمه لغات حتی‎المقدور تسامح نکرد؛ تا هیچ مبتدی و متأدبی در هنگام خواندن آن محتاج به مراجعه به کتب لغت نگردد و از این جهت ملالت نیابد و این تعلیق از آن کردم تا طاعنی خرده نگیرد که در ترجمه لغات، توضیح واضحات کرده‌ام و رنج بیهوده برده‌ام»<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref>.
مصحح همچنین در رابطه با معرفی و شرح الفاظ و لغات نامأنوس در پاورقی‎های کتاب، چنین می‌نویسد: «و چون محصلین مدارس را غالباً ً شائق و مایل به ادبیات و راغب به خواندن دواوین شعرا می‌دید، در ترجمه لغات حتی‎المقدور تسامح نکرد؛ تا هیچ مبتدی و متأدبی در هنگام خواندن آن محتاج به مراجعه به کتب لغت نگردد و از این جهت ملالت نیابد و این تعلیق از آن کردم تا طاعنی خرده نگیرد که در ترجمه لغات، توضیح واضحات کرده‌ام و رنج بیهوده برده‌ام»<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref>.


در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ‎ید</ref>.  
در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ‎ید</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش