۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
جز (جایگزینی متن - 'ین' به 'ین') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
{{ب|''سه بار با تو به دریای بیکرانه شدم''|2=''نه موج دیدم و نه هیبت و نه شور و نه شر''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ز</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''سه بار با تو به دریای بیکرانه شدم''|2=''نه موج دیدم و نه هیبت و نه شور و نه شر''<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ز</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
همچنین در ذکر شاعران معاصر او | همچنین در ذکر شاعران معاصر او مینویسد: «فردوسی طوسی، عسجدی مروزی، عنصری بلخی، زینتی علوی، منوچهری دامغانی، غضایری رازی و دیگران از شعرای دربار محمود که گویند تعداد آنها به چهارصد نفر بالغ و مقتدای ایشان عنصری بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه ط</ref>. | ||
فرخی مدیحهسرایی است فصیح البیان. در تغزل، ملیح و شیرینزبان. طبعی ساده و سرشار دارد. در سخن راه تعقید و تکلف و تخیلات غریب ناپسند نمیسپارد. کلامش منسجم و منظم و بیانش مطبوع و دلنشین است. رقت و سلاست و فصاحت و جزالت از شعرش پیداست. فکر روشن و قریحه مستحسن و روح نشاط و طرب در بیانش ظاهر و هویدا و معانی فلسفی و دقایق حکمی و نکات اخلاقی در کلماتش کمتر دیده میشود. در حسن تغزل سرآمد همگان است. در حلاوت بیان و اقتدار بر تعبیر معانی لطیف و حسن صیاغت در قوالب الفاظ مأنوس و احتراز از استعمال و ایراد کلمات غریب و وحشی استادی زبردست است. شعرش خالی از حشو و تصنعات نامطبوع است. متانت و پختگی و روانی را جمع کرده و افکار دقیق را در لباس الفاظ رقیق بیرون آورده و چون شعر و موسیقی رضیع یک پستان و کودک یک دبستانند، نغمه خوش و زخمه دلکش او به لطف طبع و استقامت ذوقش یاری کرده و این شیوایی و زیبایی بیان را به ظهور آورده. همه او را استاد دانند و برخی حکیم خوانند. بههرتقدیر در طریقه تغزل، صاحب قدح معلی است و کسی کلامش را قدح نکرده و عیبی برنشمرده است. رشیدالدین وطواط (متوفی 573/578ق) در حدائق السحر سخن سهل و ممتنع در عرب را مخصوص ابوفراس و در عجم خاصه فرخی دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح - ط</ref>. شعرهای او معمولا از زبانی ساده و دلپذیر برخوردار و از کلمات غریب و نامأنوس خالی است.<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>. | فرخی مدیحهسرایی است فصیح البیان. در تغزل، ملیح و شیرینزبان. طبعی ساده و سرشار دارد. در سخن راه تعقید و تکلف و تخیلات غریب ناپسند نمیسپارد. کلامش منسجم و منظم و بیانش مطبوع و دلنشین است. رقت و سلاست و فصاحت و جزالت از شعرش پیداست. فکر روشن و قریحه مستحسن و روح نشاط و طرب در بیانش ظاهر و هویدا و معانی فلسفی و دقایق حکمی و نکات اخلاقی در کلماتش کمتر دیده میشود. در حسن تغزل سرآمد همگان است. در حلاوت بیان و اقتدار بر تعبیر معانی لطیف و حسن صیاغت در قوالب الفاظ مأنوس و احتراز از استعمال و ایراد کلمات غریب و وحشی استادی زبردست است. شعرش خالی از حشو و تصنعات نامطبوع است. متانت و پختگی و روانی را جمع کرده و افکار دقیق را در لباس الفاظ رقیق بیرون آورده و چون شعر و موسیقی رضیع یک پستان و کودک یک دبستانند، نغمه خوش و زخمه دلکش او به لطف طبع و استقامت ذوقش یاری کرده و این شیوایی و زیبایی بیان را به ظهور آورده. همه او را استاد دانند و برخی حکیم خوانند. بههرتقدیر در طریقه تغزل، صاحب قدح معلی است و کسی کلامش را قدح نکرده و عیبی برنشمرده است. رشیدالدین وطواط (متوفی 573/578ق) در حدائق السحر سخن سهل و ممتنع در عرب را مخصوص ابوفراس و در عجم خاصه فرخی دانسته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ح - ط</ref>. شعرهای او معمولا از زبانی ساده و دلپذیر برخوردار و از کلمات غریب و نامأنوس خالی است.<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
غالب قصیدهسرایان بعد از وی سبک او را تقلید و پیروی کردهاند و به نزدیک او نرسیدهاند. بالجمله در مقام شاعری و طریقه تغزل و مدح در طبقه اول اهل این صناعت و در ردیف نخستین از شعرای دوره محمود سبکتگین است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ط</ref>. | غالب قصیدهسرایان بعد از وی سبک او را تقلید و پیروی کردهاند و به نزدیک او نرسیدهاند. بالجمله در مقام شاعری و طریقه تغزل و مدح در طبقه اول اهل این صناعت و در ردیف نخستین از شعرای دوره محمود سبکتگین است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه ط</ref>. | ||
مصحح همچنین پیشینه انتشار دیوان فرخی و شیوه تحقیق و تصحیح آن را اینگونه توضیح میدهد: «دیوان فرخی در ایران تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت ناقص و نادرست، مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیف و تحریفات به طبع رسیده که حقیقةً قابل استفاده نیست. آنهم در این اوان نادر و کمیاب است. نگارنده نسخی چند خطی از آن به دست آورد و این نسخه را تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که بهظاهر قدیمتر | مصحح همچنین پیشینه انتشار دیوان فرخی و شیوه تحقیق و تصحیح آن را اینگونه توضیح میدهد: «دیوان فرخی در ایران تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت ناقص و نادرست، مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیف و تحریفات به طبع رسیده که حقیقةً قابل استفاده نیست. آنهم در این اوان نادر و کمیاب است. نگارنده نسخی چند خطی از آن به دست آورد و این نسخه را تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که بهظاهر قدیمتر مینمود، اصل قرار داد و اختلافات دیگر نسخ را هرچند در بعضی از موارد انسب از اصل بود، در هامش ضبط کرد و اختیار آن را به حسن سلیقه و انتخاب صاحبان اذواق مستقیمه بازگذاشت... جمیع ابیات مفرده را که به نام فرخی در فرهنگها به استشهاد ایراد شده بود، التقاط کرده، بهجای خود نگاشت و اگر بیتی بیرون از قصاید ماند ملاحظه ضبط را علیحده ثبت کرد تا اگر باقی آن وقتی به دست آید شناخته گردد و با این مایه زحمت، مدعی تنزیه کامل این نسخه نیستم و هنوز بسیاری از ابیات است که معنی محصل ندارد و از لباس صحت عاری است و البته در این باب از تصرف بدون دلیلی قاطع و قرینه صریح و واضح که در شریعت تصحیح ممنوع و محظور است، قلم بازداشت و توضیح لغات و تبیین بعضی مطالب را ذیلاً تعرض کرد»<ref>ر.ک: همان، صفحات ی - یا</ref>. | ||
مصحح همچنین در رابطه با معرفی و شرح الفاظ و لغات نامأنوس در پاورقیهای کتاب، چنین | مصحح همچنین در رابطه با معرفی و شرح الفاظ و لغات نامأنوس در پاورقیهای کتاب، چنین مینویسد: «و چون محصلین مدارس را غالباً ً شائق و مایل به ادبیات و راغب به خواندن دواوین شعرا میدید، در ترجمه لغات حتیالمقدور تسامح نکرد؛ تا هیچ مبتدی و متأدبی در هنگام خواندن آن محتاج به مراجعه به کتب لغت نگردد و از این جهت ملالت نیابد و این تعلیق از آن کردم تا طاعنی خرده نگیرد که در ترجمه لغات، توضیح واضحات کردهام و رنج بیهوده بردهام»<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref>. | ||
در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ید</ref>. | در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ید</ref>. |
ویرایش