پرش به محتوا

مجموعة من رسائل جابر بن حيان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۴۵: خط ۴۵:
همچنین اعتقاد افراطی مبنی بر تقدم و برتری حروف (برگرفته از نام بزرگان دین) بر یکدیگر، مثل عین (در علی) بر میم (در محمد) در این کتاب مشاهده می‎شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص28</ref>.  
همچنین اعتقاد افراطی مبنی بر تقدم و برتری حروف (برگرفته از نام بزرگان دین) بر یکدیگر، مثل عین (در علی) بر میم (در محمد) در این کتاب مشاهده می‎شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص28</ref>.  
   
   
«كتاب الراهب»، درباره اعمال کیمیاوی (تصعید، تقطیر و تعفین) است. در بخشی از این رساله چنین می‌خوانیم که استاد جابر او را به یک راهب راهنمایی می‎کند. به او می‎گویند که این راهب در منطقه‌ای از شام است؛ لذا برای دیدن او به شام رفته و موفق به دیدن او می‎شود و به گفته خودش تنها مطلبی را که در علم کیمیا می‎آموزد در این کتاب ذکر می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎51-50</ref>.
«كتاب الراهب»، درباره اعمال کیمیاوی (تصعید، تقطیر و تعفین) است. در بخشی از این رساله چنین می‌خوانیم که استاد جابر او را به یک راهب راهنمایی می‌کند. به او می‎گویند که این راهب در منطقه‌ای از شام است؛ لذا برای دیدن او به شام رفته و موفق به دیدن او می‎شود و به گفته خودش تنها مطلبی را که در علم کیمیا می‎آموزد در این کتاب ذکر می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎51-50</ref>.


«كتاب الحدود»، از جمله رساله‎های ارزشمند این مجموعه است که به ذکر حدود و طبقه‎بندی علوم اختصاص دارد. به‎ نظر می‌رسد طبقه‎بندی [[جابر بن حیان]] در زمره اولین طبقه‎بندی‎ها‎ از‎ علوم‎ در جهان اسلام است که بر اساس تقسیم‎بندی دوتایی شکل گرفته است. [[جابر بن حیان]] بر اساس‎ نگرش‎ خود‎ از نظام طبیعت و ظاهراً با توجه به نظریه توازن خود، به طبقه‎بندی‎ متفاوتی‎ از علوم دست یازیده است.
«كتاب الحدود»، از جمله رساله‎های ارزشمند این مجموعه است که به ذکر حدود و طبقه‎بندی علوم اختصاص دارد. به‎ نظر می‌رسد طبقه‎بندی [[جابر بن حیان]] در زمره اولین طبقه‎بندی‎ها‎ از‎ علوم‎ در جهان اسلام است که بر اساس تقسیم‎بندی دوتایی شکل گرفته است. [[جابر بن حیان]] بر اساس‎ نگرش‎ خود‎ از نظام طبیعت و ظاهراً با توجه به نظریه توازن خود، به طبقه‎بندی‎ متفاوتی‎ از علوم دست یازیده است.
«كتاب الحدود»، رساله‌ای است حاوی مجموعه‌ای از تعاریف از علوم و دیگر‎ مفاهیم‎ علمی که جابر خود اهمیت و ارزش آن را خاطرنشان می‎سازد. در واقع‎ وی‎ نه‎تنها این مطلب را در مقدمه این‎ رساله‎ به‎ خواننده گوشزد می‎کند، بلکه در چندین جای‎ دیگر‎ این مجموعه نیز به آن تصریح می‎نماید<ref>ر.ک: خزائیلی نجف‎آبادی، محمدباقر، ص77</ref>.  
«كتاب الحدود»، رساله‌ای است حاوی مجموعه‌ای از تعاریف از علوم و دیگر‎ مفاهیم‎ علمی که جابر خود اهمیت و ارزش آن را خاطرنشان می‎سازد. در واقع‎ وی‎ نه‎تنها این مطلب را در مقدمه این‎ رساله‎ به‎ خواننده گوشزد می‌کند، بلکه در چندین جای‎ دیگر‎ این مجموعه نیز به آن تصریح می‎نماید<ref>ر.ک: خزائیلی نجف‎آبادی، محمدباقر، ص77</ref>.  


تعیین حدود‎ علوم‎ دنیوی‎ ظاهراً‎ آسان‎ است. این علم‎ مربوط‎ به صوری است که به‎وسیله عقل و نفس به‎ جهت جلب منفعت و دفع ضرر قبل از مرگ حاصل‎ می‎گردد‎. جابر‎ تصریح می‎کند که عقل و نفس به این دلیل در کنار هم ذکر شده‌اند که این تعریف، علم‎ به امور شهوانی را که به‎تنهایی مربوط به نفس است، از دسته‎بندی خارج می‎کند. به همین ترتیب رأی را نیز که خاص عقل در حالت استقلال از نفس است، در بر‎ نمی‎گیرد‎. سایر علوم دنیوی که در واقع مرتبط به وجوه مختلف ممکن فعالیت کیمیایی هستند، صرف‎ نظر از تمامی علوم دیگر بر اساس معیار کفایت طبقه‎بندی شده‌اند. علوم شریف، علومی هستند که‎ انسان‎ را در قوام یک زندگانی پررونق به‎طور کامل کفایت کرده و از تمامی مردم بی‎نیاز می‎گرداند. این علوم عبارتند از معارف ضروری برای کیمیاگری‎ که‎ جابر تحت این جداول، مجموعه‌ای‎ از‎ صنایع نسبتاً پیچیده و مؤثر را ذکر می‎کند که بر اساس همان معیار طبقه‎بندی شده‌اند<ref>رک: همان، ص79-78</ref>.  
تعیین حدود‎ علوم‎ دنیوی‎ ظاهراً‎ آسان‎ است. این علم‎ مربوط‎ به صوری است که به‎وسیله عقل و نفس به‎ جهت جلب منفعت و دفع ضرر قبل از مرگ حاصل‎ می‎گردد‎. جابر‎ تصریح می‌کند که عقل و نفس به این دلیل در کنار هم ذکر شده‌اند که این تعریف، علم‎ به امور شهوانی را که به‎تنهایی مربوط به نفس است، از دسته‎بندی خارج می‌کند. به همین ترتیب رأی را نیز که خاص عقل در حالت استقلال از نفس است، در بر‎ نمی‎گیرد‎. سایر علوم دنیوی که در واقع مرتبط به وجوه مختلف ممکن فعالیت کیمیایی هستند، صرف‎ نظر از تمامی علوم دیگر بر اساس معیار کفایت طبقه‎بندی شده‌اند. علوم شریف، علومی هستند که‎ انسان‎ را در قوام یک زندگانی پررونق به‎طور کامل کفایت کرده و از تمامی مردم بی‎نیاز می‎گرداند. این علوم عبارتند از معارف ضروری برای کیمیاگری‎ که‎ جابر تحت این جداول، مجموعه‌ای‎ از‎ صنایع نسبتاً پیچیده و مؤثر را ذکر می‌کند که بر اساس همان معیار طبقه‎بندی شده‌اند<ref>رک: همان، ص79-78</ref>.  


اما علوم وضیع ظاهراً شاخه‎های فعالیت آزمایشگاهی هستند که در‎ مقابل‎ کیمیا که شریف‎ترین حرفه‎ است‎، با نوعی تحقیر، «صنایع» خوانده شده است. در مجموع دون‎‎مرتبه بودن آنها به این جهت است که صرفاً منافع دنیوی محدود به این دنیای دنی را بر اساس فرایندهای معمولی تأمین‎ می‎کند‎ که با ثمره کیمیا فاصله زیادی دارد. اما علوم دینی در انتزاعی‎ترین مرتبه آنها به‎مثابه «صور فراهم‎آمده برای عقل ظاهر می‎شود (یتحلی بها العقل) که به‎کارگیری آنها، دستیابی به منفعت‎هایی‎ را‎ که پس‎ از مرگ به آنها چشم امید هست، میسر می‎گرداند». این عبارتی است که جابر به‎وسیله آن، اهمیت‎ اساسی علم دینی را متذکر می‎شود. وی سپس این علوم را‎ به‎ دو‎ حوزه علوم شرعی و علوم عقلی دسته‎بندی می‎کند. گروه اول در ظاهر دسته‌ای شناخته‎شده است، اما تعریفی که كتاب‎ الحدود به ‎دست می‎دهد، بسیار انتزاعی است که صریحاً به اسلام اشاره نمی‎کند: «این‎ علمی‎ است‎ که امکان می‎دهد که نافع‎ترین رفتارهای دینی و دنیوی شناخته شوند، به این جهت که یک‎ منفعت دنیوی می‎تواند پس از مرگ سودمند باشد». اما جابر در علوم شرعی،‎ تمایز معناداری قائل است‎ و دو‎ وجه ظاهر و باطن را در مقابل هم قرار می‎دهد. علم ظاهر، علم به قواعد عمومی امر کلی است که با طبیعت، عقول و نفوس طبیعی سازگار است. درحالی‎که وجه دوم علم، علل وجود این قواعد و اهداف خاص آنهاست که با عقول الهی سازگار می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص80-79</ref>.
اما علوم وضیع ظاهراً شاخه‎های فعالیت آزمایشگاهی هستند که در‎ مقابل‎ کیمیا که شریف‎ترین حرفه‎ است‎، با نوعی تحقیر، «صنایع» خوانده شده است. در مجموع دون‎‎مرتبه بودن آنها به این جهت است که صرفاً منافع دنیوی محدود به این دنیای دنی را بر اساس فرایندهای معمولی تأمین‎ می‌کند‎ که با ثمره کیمیا فاصله زیادی دارد. اما علوم دینی در انتزاعی‎ترین مرتبه آنها به‎مثابه «صور فراهم‎آمده برای عقل ظاهر می‎شود (یتحلی بها العقل) که به‎کارگیری آنها، دستیابی به منفعت‎هایی‎ را‎ که پس‎ از مرگ به آنها چشم امید هست، میسر می‎گرداند». این عبارتی است که جابر به‎وسیله آن، اهمیت‎ اساسی علم دینی را متذکر می‎شود. وی سپس این علوم را‎ به‎ دو‎ حوزه علوم شرعی و علوم عقلی دسته‎بندی می‌کند. گروه اول در ظاهر دسته‌ای شناخته‎شده است، اما تعریفی که كتاب‎ الحدود به ‎دست می‎دهد، بسیار انتزاعی است که صریحاً به اسلام اشاره نمی‌کند: «این‎ علمی‎ است‎ که امکان می‎دهد که نافع‎ترین رفتارهای دینی و دنیوی شناخته شوند، به این جهت که یک‎ منفعت دنیوی می‎تواند پس از مرگ سودمند باشد». اما جابر در علوم شرعی،‎ تمایز معناداری قائل است‎ و دو‎ وجه ظاهر و باطن را در مقابل هم قرار می‎دهد. علم ظاهر، علم به قواعد عمومی امر کلی است که با طبیعت، عقول و نفوس طبیعی سازگار است. درحالی‎که وجه دوم علم، علل وجود این قواعد و اهداف خاص آنهاست که با عقول الهی سازگار می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص80-79</ref>.
   
   
اما تعریف علوم عقلی، صرفاً فلسفی است‎ و جابر‎ اصلاً به جایگاه، نقش و پیوند آن با دیگر حوزه‎های علوم دینی و علوم دنیوی تصریح نمی‎نماید و به تعریف آنها به‎مثابه علم احوالی که حواس از درک آن عاجز و عقل جزئی نمی‎تواند آن‎ را‎ کسب نماید، کفایت می‎کند؛ احوال منبعث از علت‎ الاولی و احوال خود عقل، احوال عقل کلی، نفس کلی و نفس جزئی که اکتساب فضیلت در عالم کون را تسریع می‎نماید و نیل به‎ عالم‎ بقا را میسر می‎گرداند. بر اساس این تعریف، عقل بشر می‎تواند با قلمرو الوهی تماس برقرار کند<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>.  
اما تعریف علوم عقلی، صرفاً فلسفی است‎ و جابر‎ اصلاً به جایگاه، نقش و پیوند آن با دیگر حوزه‎های علوم دینی و علوم دنیوی تصریح نمی‎نماید و به تعریف آنها به‎مثابه علم احوالی که حواس از درک آن عاجز و عقل جزئی نمی‎تواند آن‎ را‎ کسب نماید، کفایت می‌کند؛ احوال منبعث از علت‎ الاولی و احوال خود عقل، احوال عقل کلی، نفس کلی و نفس جزئی که اکتساب فضیلت در عالم کون را تسریع می‎نماید و نیل به‎ عالم‎ بقا را میسر می‎گرداند. بر اساس این تعریف، عقل بشر می‎تواند با قلمرو الوهی تماس برقرار کند<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>.  
   
   
کتاب اخراج، از آثار فلسفی - پزشکی است با موضوع حرکت قوه به فعل. طبایع کواکب سبعه، خواص نجوم و تأثیرات آنها در بلاد، سباعیه (علوم هفت‎گانه طب، طلسمات، صنعت، خواص، میزان، استخدام علویات و صور) و... از جمله مباحث این کتاب است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎164-72</ref>.  
کتاب اخراج، از آثار فلسفی - پزشکی است با موضوع حرکت قوه به فعل. طبایع کواکب سبعه، خواص نجوم و تأثیرات آنها در بلاد، سباعیه (علوم هفت‎گانه طب، طلسمات، صنعت، خواص، میزان، استخدام علویات و صور) و... از جمله مباحث این کتاب است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎164-72</ref>.  
خط ۶۰: خط ۶۰:
در کتاب میزان صغیر درباره عناصر اربعه و مراحل خلقت عناصر و ارکان طبیعی بحث شده است. طبیعت در خود چهار رکن حرارت، یبوست، رطوبت و برودت دارد. این ارکان در تمام اجسام طبیعی وجود دارند و استوارکننده اجسامند<ref>ر.ک: همان، ص‎174</ref>.
در کتاب میزان صغیر درباره عناصر اربعه و مراحل خلقت عناصر و ارکان طبیعی بحث شده است. طبیعت در خود چهار رکن حرارت، یبوست، رطوبت و برودت دارد. این ارکان در تمام اجسام طبیعی وجود دارند و استوارکننده اجسامند<ref>ر.ک: همان، ص‎174</ref>.


جابر در این رساله تلاش می‎کند علوم‎ مختلف‎ را به کمک علم‎ موازین‎ تبیین‎ کند. موازین، همان روابط ریاضی به‎وجودآورنده هر موجود از قبیل‎ کانی، گیاه، حیوان و... است. بنابراین به کمک این‎ موازین‎، او قاطعانه اظهار می‎کند‎ که‎‎ شدت طبایع را می‎داند و مثلاً اینکه یک کانی خاص، دقیقاً این شدت سرما، خشکی، گرمی و تری را دارد<ref>ر.ک: همان، ص170؛ لری، پی یر، ص‎58-57</ref>.  
جابر در این رساله تلاش می‌کند علوم‎ مختلف‎ را به کمک علم‎ موازین‎ تبیین‎ کند. موازین، همان روابط ریاضی به‎وجودآورنده هر موجود از قبیل‎ کانی، گیاه، حیوان و... است. بنابراین به کمک این‎ موازین‎، او قاطعانه اظهار می‌کند‎ که‎‎ شدت طبایع را می‎داند و مثلاً اینکه یک کانی خاص، دقیقاً این شدت سرما، خشکی، گرمی و تری را دارد<ref>ر.ک: همان، ص170؛ لری، پی یر، ص‎58-57</ref>.  


«كتاب ميدان العقل»، تتمه کتاب میزان است؛ لذا نویسنده متذکر شده که شایسته است پیش از مطالعه آن، کتاب میزان فراگرفته شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎33</ref>.
«كتاب ميدان العقل»، تتمه کتاب میزان است؛ لذا نویسنده متذکر شده که شایسته است پیش از مطالعه آن، کتاب میزان فراگرفته شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص‎33</ref>.
خط ۶۷: خط ۶۷:
«كتاب البحث»، در آداب تعلیم و تعلم نوشته شده است. در ابتدای این کتاب چنین می‌خوانیم: بر دانش‎آموز واجب است که نرم‎خو باشد و تمامی گفته‎های استادش را از همه جهات بپذیرد و در هیچ امری بر او اعتراض نکند..<ref>ر.ک: همان، ص202</ref>.  
«كتاب البحث»، در آداب تعلیم و تعلم نوشته شده است. در ابتدای این کتاب چنین می‌خوانیم: بر دانش‎آموز واجب است که نرم‎خو باشد و تمامی گفته‎های استادش را از همه جهات بپذیرد و در هیچ امری بر او اعتراض نکند..<ref>ر.ک: همان، ص202</ref>.  
   
   
«الخمسين»، رساله‌ای در تبیین اعتقادات فرقه اسماعیلیه است. جابر در ابتدای این رساله از 55 شخصیت نام برده که به اعتقاد او همه آنها از علم امام مطلع هستند؛ لذا می‎توانند امام باشند. تنها تفاوت امام با این افراد این است که امام، علم کاملی دارد که به آن عمل می‎کند، اما باقی آنها به علمشان عمل نمی‎کنند<ref>ر.ک: همان، ص230</ref>.  
«الخمسين»، رساله‌ای در تبیین اعتقادات فرقه اسماعیلیه است. جابر در ابتدای این رساله از 55 شخصیت نام برده که به اعتقاد او همه آنها از علم امام مطلع هستند؛ لذا می‎توانند امام باشند. تنها تفاوت امام با این افراد این است که امام، علم کاملی دارد که به آن عمل می‌کند، اما باقی آنها به علمشان عمل نمی‌کنند<ref>ر.ک: همان، ص230</ref>.  
   
   
السبعين و الخواص الكبير، نیز از جمله آثاری هستند که جابر در آنها همانند دیگر آثار به علم موازین پرداخته است.  
السبعين و الخواص الكبير، نیز از جمله آثاری هستند که جابر در آنها همانند دیگر آثار به علم موازین پرداخته است.  
خط ۷۵: خط ۷۵:
«كتاب الحاصل»، از جمله آثاری است که نام [[امام جعفر صادق(ع)]] زینت‎بخش ابتدای آن است. جابر در ابتدای کتابش می‎نویسد: مولای من [[امام جعفر صادق(ع)|جعفر بن‎ محمد(ع)]] روزی به من فرمود: بعد از این کتاب‌ها که در موازین نوشتی، چه حاصلی را انتظار داری؟ و من‎ «كتاب‎ الحاصل» را نوشتم و مولای من نام آن را «الحاصل» نهاد<ref>ر.ک: همان، ص459؛ غضبان، سید جعفر، ص51</ref>.  
«كتاب الحاصل»، از جمله آثاری است که نام [[امام جعفر صادق(ع)]] زینت‎بخش ابتدای آن است. جابر در ابتدای کتابش می‎نویسد: مولای من [[امام جعفر صادق(ع)|جعفر بن‎ محمد(ع)]] روزی به من فرمود: بعد از این کتاب‌ها که در موازین نوشتی، چه حاصلی را انتظار داری؟ و من‎ «كتاب‎ الحاصل» را نوشتم و مولای من نام آن را «الحاصل» نهاد<ref>ر.ک: همان، ص459؛ غضبان، سید جعفر، ص51</ref>.  


«كتاب القديم»، رساله دیگری است که موضوع قدیم یا حادث بودن عالم را مورد بررسی قرار داده است. نویسنده در ابتدای رساله این موضوع را از دشوارترین موضوعات نزد قدمای فلاسفه دانسته است و تأکید می‎کند که: «اگر بگویم که بیشتر فلاسفه در حسرت حل این مسئله از دنیا رفتند، صادق بوده‌ام»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص468</ref>.  
«كتاب القديم»، رساله دیگری است که موضوع قدیم یا حادث بودن عالم را مورد بررسی قرار داده است. نویسنده در ابتدای رساله این موضوع را از دشوارترین موضوعات نزد قدمای فلاسفه دانسته است و تأکید می‌کند که: «اگر بگویم که بیشتر فلاسفه در حسرت حل این مسئله از دنیا رفتند، صادق بوده‌ام»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص468</ref>.  


سه کتاب سر مکنون، تجمیع و تصریف در موضوع علم موازین و کیمیا، پایان‎بخش رسائل این مجموعه‌اند.  
سه کتاب سر مکنون، تجمیع و تصریف در موضوع علم موازین و کیمیا، پایان‎بخش رسائل این مجموعه‌اند.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش