أسرار العبادات و حقيقة الصلوة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ف' به 'ی‌ف')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
خط ۴۱: خط ۴۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده مقدمه در ابتدا درباره تقسیم اسلام به عقاید و احکام و اخلاق و عبادات و معاملات سخن می‎گوید. وی در میان بیان این مباحث، سخن جالبی هم درباره روزه دارد: «روزه آن نیست که مردم گمان کرده‌اند که روزه‎دار گرسنگی بکشد تا از حال گرسنگان خبردار شود. اگر فلسفه روزه این بود باید تنها بر اغنیا واجب می‎بود، نه فقرا. فایده یا فلسفه روزه در خود قرآن بیان شده است؛ '''لعلكم تتقون''' (البقره: 183)؛ یعنی حکمت وجوب روزه این است که آدمی قدرت اراده پیدا کند و دست به حقوق مردم دراز نکند...»<ref>مقدمه کتاب، صفحه ب</ref>.
نویسنده مقدمه در ابتدا درباره تقسیم اسلام به عقاید و احکام و اخلاق و عبادات و معاملات سخن می‌گوید. وی در میان بیان این مباحث، سخن جالبی هم درباره روزه دارد: «روزه آن نیست که مردم گمان کرده‌اند که روزه‎دار گرسنگی بکشد تا از حال گرسنگان خبردار شود. اگر فلسفه روزه این بود باید تنها بر اغنیا واجب می‎بود، نه فقرا. فایده یا فلسفه روزه در خود قرآن بیان شده است؛ '''لعلكم تتقون''' (البقره: 183)؛ یعنی حکمت وجوب روزه این است که آدمی قدرت اراده پیدا کند و دست به حقوق مردم دراز نکند...»<ref>مقدمه کتاب، صفحه ب</ref>.


وی سپس عدم امکان علم به حقیقت و واقع احکام را توضیح می‎دهد و می‎نویسد: «فلسفه‎بافی به معنی تعلیل حکم شرع، خلاف عقل است و از طرف دیگر تعطیل عقل نیز خلاف شرع است و ازاین‎رو یکی از ادله چهارگانه علم فقه، عقل است»<ref>همان، صفحه ج</ref>.
وی سپس عدم امکان علم به حقیقت و واقع احکام را توضیح می‎دهد و می‎نویسد: «فلسفه‎بافی به معنی تعلیل حکم شرع، خلاف عقل است و از طرف دیگر تعطیل عقل نیز خلاف شرع است و ازاین‎رو یکی از ادله چهارگانه علم فقه، عقل است»<ref>همان، صفحه ج</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۵:
نظر به آنکه این بخش اسرار عبادات را جدا کرده، پیداست که بدان عنایت و نظر خاص می‎داشته. این‎جانب چنان دیدم که این قسمت ویژه را به چاپ برسانم»<ref>همان، صفحه‎های لط - م</ref>.
نظر به آنکه این بخش اسرار عبادات را جدا کرده، پیداست که بدان عنایت و نظر خاص می‎داشته. این‎جانب چنان دیدم که این قسمت ویژه را به چاپ برسانم»<ref>همان، صفحه‎های لط - م</ref>.


[[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید]] درباره سلام نماز از قول برخی از اعلام می‎نویسد: هنگامی که نماز تمام شود، نمازگزار باید سلام بدهد و علت این امر این است که نمازگزار در پایان سیر و معراجش به‎سوی حق در نماز، یعنی مرتبه بقاء بعد از فناء، داخل در محضر انبیا و اولیا می‎گردد؛ چنان‎که گویی آنان را با چشم می‎بیند؛ ازاین‎روست که باید سلام دهد؛ یعنی نماز را با سلام پایان دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه مط</ref>.
[[قاضی سعید قمی، محمدسعید بن محمدمفید|قاضی سعید]] درباره سلام نماز از قول برخی از اعلام می‎نویسد: هنگامی که نماز تمام شود، نمازگزار باید سلام بدهد و علت این امر این است که نمازگزار در پایان سیر و معراجش به‎سوی حق در نماز، یعنی مرتبه بقاء بعد از فناء، داخل در محضر انبیا و اولیا می‌گردد؛ چنان‎که گویی آنان را با چشم می‎بیند؛ ازاین‎روست که باید سلام دهد؛ یعنی نماز را با سلام پایان دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه مط</ref>.


پایان‎بخش مطالب کتاب این عبارات است: «قد اتضح وجه نيابة التسبيحات عن سورة الحمد. فأما تسمیتها بالباقيات الصالحات، فإما لأجل هذه الدلالة؛ أعني بها دلالتها علی التوحيدات الثلاثة التي مضی شرحها؛ لأنها يدل علی بقاء الله في جمیع المراتب و هلاك كل الأرواح و القوالب؛ لأنها حين ما يقولها القائل المؤمن يصير أصولا مغروسة في عين الحياة الباقية له إلی ما بعد الممات، كما في الخبر؛ بل وجه تسمیة الصلوة بالسبحة بالضم هو هذه الدلالة...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص286</ref>. یعنی وجه نیابت تسبیحات از سوره حمد را سابقا شرح دادیم و اما درباره نامیدن آن به باقیات الصالحات وجه آن این است که تسبیحات اربعه دلالت بر توحیدات ثلاثه دارند که شرح آن گذشت و علت این دلالت هم این است که تسبیحات دلالت بر بقای الله تعالی در جمیع مراتب و هلاک تمام ارواح و قوالب دارد. بنا بر روایت، هرگاه مؤمن تسبیحات گوید، این تسبیح او نهالی می‎گردد کاشته‎شده در چشمه حیات که برای او تا بعد از مرگ باقی خواهد بود؛ بلکه وجه نام‎گذاری نماز به سُبحه همین دلالت (دلالت بر توحیدات ثلاث) است...
پایان‎بخش مطالب کتاب این عبارات است: «قد اتضح وجه نيابة التسبيحات عن سورة الحمد. فأما تسمیتها بالباقيات الصالحات، فإما لأجل هذه الدلالة؛ أعني بها دلالتها علی التوحيدات الثلاثة التي مضی شرحها؛ لأنها يدل علی بقاء الله في جمیع المراتب و هلاك كل الأرواح و القوالب؛ لأنها حين ما يقولها القائل المؤمن يصير أصولا مغروسة في عين الحياة الباقية له إلی ما بعد الممات، كما في الخبر؛ بل وجه تسمیة الصلوة بالسبحة بالضم هو هذه الدلالة...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص286</ref>. یعنی وجه نیابت تسبیحات از سوره حمد را سابقا شرح دادیم و اما درباره نامیدن آن به باقیات الصالحات وجه آن این است که تسبیحات اربعه دلالت بر توحیدات ثلاثه دارند که شرح آن گذشت و علت این دلالت هم این است که تسبیحات دلالت بر بقای الله تعالی در جمیع مراتب و هلاک تمام ارواح و قوالب دارد. بنا بر روایت، هرگاه مؤمن تسبیحات گوید، این تسبیح او نهالی می‌گردد کاشته‎شده در چشمه حیات که برای او تا بعد از مرگ باقی خواهد بود؛ بلکه وجه نام‎گذاری نماز به سُبحه همین دلالت (دلالت بر توحیدات ثلاث) است...


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش