پرش به محتوا

والاترین بندگان (شرح و تفسیر آیات عباد الرحمن): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۶۴: خط ۶۴:
در آیات مورد اشاره، اولین صفت از صفات شایسته عباد الرحمن و بندگان خاص خداوند، تواضع و فروتنى شمرده ‎شده است. خداوند متعال در اولین توصیف، خلق‎وخوی زشت تکبر و خودبرتربینی را از این دسته از بندگان خاص خود نفى کرده است: '''وَ عِبٰادُ اَلرَّحْمٰنِ اَلَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً''' (بندگان (خاص خداوندِ) رحمان کسانى هستند که با آرامش و بی‎تکبر بر زمین راه می‎روند)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55</ref>.
در آیات مورد اشاره، اولین صفت از صفات شایسته عباد الرحمن و بندگان خاص خداوند، تواضع و فروتنى شمرده ‎شده است. خداوند متعال در اولین توصیف، خلق‎وخوی زشت تکبر و خودبرتربینی را از این دسته از بندگان خاص خود نفى کرده است: '''وَ عِبٰادُ اَلرَّحْمٰنِ اَلَّذِينَ يمْشُونَ عَلَى اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً''' (بندگان (خاص خداوندِ) رحمان کسانى هستند که با آرامش و بی‎تکبر بر زمین راه می‎روند)<ref>ر.ک: متن کتاب، ص55</ref>.


چرا در این آیه از لفظ «مشی» استفاده شده است؟ تکبر و خودبرتربینی نیز نمودها و بروزهایى دارد، ولى بارزترین و آشکارترین نماد آن، در هنگام راه رفتن آشکار می‌شود... علاوه بر این می‎توان گفت: منظور از «مشى» راه رفتن عادى نیست، بلکه منظور خط و مشى زندگى و برنامه‎های اجتماعى است؛ در این صورت آیه شریفه معناى گسترده‎ترى پیدا می‎کند؛ بدین معنى که عباد الرحمن کسانى هستند که تمام برنامه‎های زندگى آن‎ها - چه فردى و چه اجتماعى - توأم با تواضع و فروتنى است و این بندگان خاص خداوند همواره از تکبر و خودبرتربینى به‎دورند.
چرا در این آیه از لفظ «مشی» استفاده شده است؟ تکبر و خودبرتربینی نیز نمودها و بروزهایى دارد، ولى بارزترین و آشکارترین نماد آن، در هنگام راه رفتن آشکار می‌شود... علاوه بر این می‎توان گفت: منظور از «مشى» راه رفتن عادى نیست، بلکه منظور خط و مشى زندگى و برنامه‎های اجتماعى است؛ در این صورت آیه شریفه معناى گسترده‎ترى پیدا می‌کند؛ بدین معنى که عباد الرحمن کسانى هستند که تمام برنامه‎های زندگى آن‎ها - چه فردى و چه اجتماعى - توأم با تواضع و فروتنى است و این بندگان خاص خداوند همواره از تکبر و خودبرتربینى به‎دورند.


طبق هر دو تفسیر، تواضع یکى از صفات شایسته عباد الرحمن است؛ البته تواضع در تمام برنامه‎های زندگى<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>.
طبق هر دو تفسیر، تواضع یکى از صفات شایسته عباد الرحمن است؛ البته تواضع در تمام برنامه‎های زندگى<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۲:
ب)- ‎احترام به خون انسان‎ها:
ب)- ‎احترام به خون انسان‎ها:


هفتمین ویژگى و صفت زیباى عباد الرحمن، احترام و ارزش نهادن به خون انسان‎هاست؛ آن‎ها خون هیچ انسان بی‎گناهى را نمی‎ریزند و دامان خویش را آلوده به این گناه نمی‎کنند: «'''وَ لاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ''' (فرقان: 68).
هفتمین ویژگى و صفت زیباى عباد الرحمن، احترام و ارزش نهادن به خون انسان‎هاست؛ آن‎ها خون هیچ انسان بی‎گناهى را نمی‎ریزند و دامان خویش را آلوده به این گناه نمی‌کنند: «'''وَ لاَ يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ''' (فرقان: 68).


به دو نکته مهم در این آیه شریفه اشاره ‎شده:
به دو نکته مهم در این آیه شریفه اشاره ‎شده:
# چون این آیه به‎صورت مطلق بیان شده، تفاوتی بین خون مسلمان و غیر مسلمان نیست؛ لکن کفار حربی، یعنی کسانی که با ما در حال جنگ هستند، خون آن‎ها مباح است. همان ‎گونه که آن‎ها خون مسلمانان را محترم نمی‌شمرند، اسلام نیز با آنان چنین برخوردی نموده است. دراین‎بین کودکان، زنان و پیرزنان، پیرمردان و بیماران از آن‎ها حکمشان متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص172-174</ref>.
# چون این آیه به‎صورت مطلق بیان شده، تفاوتی بین خون مسلمان و غیر مسلمان نیست؛ لکن کفار حربی، یعنی کسانی که با ما در حال جنگ هستند، خون آن‎ها مباح است. همان ‎گونه که آن‎ها خون مسلمانان را محترم نمی‌شمرند، اسلام نیز با آنان چنین برخوردی نموده است. دراین‎بین کودکان، زنان و پیرزنان، پیرمردان و بیماران از آن‎ها حکمشان متفاوت است<ref>ر.ک: همان، ص172-174</ref>.
# خداوند در این آیه ارزش انسان در اسلام را بیان نموده است. اسلام برای انسان ارزشی فوق‎العاده قائل است که با مطالعه احکام و معارف اسلامی به‎خوبی روشن و آشکار می‌شود که نویسنده به چند مورد آن اشاره می‎کند و توضیحی مختصر برای آن ارائه می‌دهد: کیفیت آفرینش آدم، سجده فرشتگان بر آدم، تبریک خداوند به خویشتن، انسان خلیفه خدا و آدم معلم فرشتگان، از آن جمله است<ref>ر.ک: همان، ص173-178</ref>.
# خداوند در این آیه ارزش انسان در اسلام را بیان نموده است. اسلام برای انسان ارزشی فوق‎العاده قائل است که با مطالعه احکام و معارف اسلامی به‎خوبی روشن و آشکار می‌شود که نویسنده به چند مورد آن اشاره می‌کند و توضیحی مختصر برای آن ارائه می‌دهد: کیفیت آفرینش آدم، سجده فرشتگان بر آدم، تبریک خداوند به خویشتن، انسان خلیفه خدا و آدم معلم فرشتگان، از آن جمله است<ref>ر.ک: همان، ص173-178</ref>.


معارف اسلامی برای خون انسان نیز ارزش بی‌نظیری قائل شده است؛ به‎گونه‎ای که قرآن کریم ارزش خون یک انسان بی‎گناه را مساوی با خون تمام انسان‎ها می‌داند. در آیه 32 سوره مائده چنین می‎خوانیم: هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان‎ها را کشته و هرکس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص180</ref>. در آیه 93 سوره نساء، مجازات سخت و سنگینی را برای قاتلان در نظر گرفته است: هرکس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ درحالی‎که جاودانه در آن می‎ماند و خداوند بر او غضب می‎کند و او را از رحمتش دور می‎سازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>.
معارف اسلامی برای خون انسان نیز ارزش بی‌نظیری قائل شده است؛ به‎گونه‎ای که قرآن کریم ارزش خون یک انسان بی‎گناه را مساوی با خون تمام انسان‎ها می‌داند. در آیه 32 سوره مائده چنین می‎خوانیم: هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان‎ها را کشته و هرکس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است<ref>ر.ک: همان، ص180</ref>. در آیه 93 سوره نساء، مجازات سخت و سنگینی را برای قاتلان در نظر گرفته است: هرکس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است؛ درحالی‎که جاودانه در آن می‎ماند و خداوند بر او غضب می‌کند و او را از رحمتش دور می‎سازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است<ref>ر.ک: همان، ص181</ref>.


ج)- ‎صبر و بردباری:
ج)- ‎صبر و بردباری:
خط ۸۵: خط ۸۵:
عباد الرحمن، آن فاتحان قله رفیع عبودیت و بندگى، به‎پاس صبر و بردبارى و تحملشان، در کاخ‎های بی‎مثال بهشتى سکنى می‎گزینند و همواره در آنجا خواهند ماند که آن خانه‎های بهشتى، مُقامى عالى و قرارگاه خوب و مطمئنى است<ref>ر.ک: همان، ص247-248</ref>.
عباد الرحمن، آن فاتحان قله رفیع عبودیت و بندگى، به‎پاس صبر و بردبارى و تحملشان، در کاخ‎های بی‎مثال بهشتى سکنى می‎گزینند و همواره در آنجا خواهند ماند که آن خانه‎های بهشتى، مُقامى عالى و قرارگاه خوب و مطمئنى است<ref>ر.ک: همان، ص247-248</ref>.


نویسنده بعد از ترجمه و توضیح برخی از لغات این دو آیه شریفه، به اهمیت صبر در معارف دینی اشاره می‎کند. ایشان با استناد به آیات 22 تا 24 سوره رعد می‎گوید:
نویسنده بعد از ترجمه و توضیح برخی از لغات این دو آیه شریفه، به اهمیت صبر در معارف دینی اشاره می‌کند. ایشان با استناد به آیات 22 تا 24 سوره رعد می‎گوید:
همان ‎گونه که ملاحظه می‌فرمایید فرشتگان به‎خاطر صبر و استقامت و بردبارى بهشتیان به آن‎ها سلام و درود می‌فرستند و رمز بهشتى شدن آن‎ها را صبر معرفى می‎کنند. در روایات اسلامى نیز صبر از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسى قرار گرفته و جملات بلند و زیبایى پیرامون آن از معصومین(ع) به ما رسیده است:
همان ‎گونه که ملاحظه می‌فرمایید فرشتگان به‎خاطر صبر و استقامت و بردبارى بهشتیان به آن‎ها سلام و درود می‌فرستند و رمز بهشتى شدن آن‎ها را صبر معرفى می‌کنند. در روایات اسلامى نیز صبر از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسى قرار گرفته و جملات بلند و زیبایى پیرامون آن از معصومین(ع) به ما رسیده است:


[[امام على(ع)|حضرت على(ع)]]، در شماره 82 از کلمات قصار نهج‎البلاغه نسبت به پنج چیز سفارش اکید می‌فرماید و براى تحصیل آن هر مقدار زحمت و مشقت و تلاش را شایسته می‌داند که پنجمین آن‎ها صبر است. سپس ترسیمى زیبا و کاملاً محسوس و گویا از صبر ارائه می‌دهد و نقش مهم آن را این‎چنین به تصویر می‎کشد: «مثل صبر نسبت به ایمان، مثل سر نسبت به تن انسان است و همان ‎گونه که تن بی‎سر خیروبرکتی ندارد، ایمان بدون صبر نیز خیرى ندارد!»
[[امام على(ع)|حضرت على(ع)]]، در شماره 82 از کلمات قصار نهج‎البلاغه نسبت به پنج چیز سفارش اکید می‌فرماید و براى تحصیل آن هر مقدار زحمت و مشقت و تلاش را شایسته می‌داند که پنجمین آن‎ها صبر است. سپس ترسیمى زیبا و کاملاً محسوس و گویا از صبر ارائه می‌دهد و نقش مهم آن را این‎چنین به تصویر می‌کشد: «مثل صبر نسبت به ایمان، مثل سر نسبت به تن انسان است و همان ‎گونه که تن بی‎سر خیروبرکتی ندارد، ایمان بدون صبر نیز خیرى ندارد!»


صبر نسبت به جسم ایمان، موقعیت سر را دارد که بدون آن ادامه حیات ایمان امکان‎پذیر نیست، اما ادامه حیات ایمان با فقدان سایر اعمال و صفات اخلاقى، هرچند به‎طور ناقص، ممکن است<ref>ر.ک: همان، ص252-253</ref>.
صبر نسبت به جسم ایمان، موقعیت سر را دارد که بدون آن ادامه حیات ایمان امکان‎پذیر نیست، اما ادامه حیات ایمان با فقدان سایر اعمال و صفات اخلاقى، هرچند به‎طور ناقص، ممکن است<ref>ر.ک: همان، ص252-253</ref>.


نویسنده سپس از حقیقت صبر سخن به میان می‎آورد.
نویسنده سپس از حقیقت صبر سخن به میان می‎آورد.
برخى از مردم تصور نادرستى از «صبر» دارند و آن را به «نشستن و دست روى دست گذاشتن» و «رها کردن فعالیت و تلاش» تفسیر می‎کنند؛ همان ‎گونه که برخى تصویر نادرست دیگرى از آن ارائه داده و آن را به «تسلیم شدن در مقابل هر ظلم و ستمى» معنى کرده‎اند!
برخى از مردم تصور نادرستى از «صبر» دارند و آن را به «نشستن و دست روى دست گذاشتن» و «رها کردن فعالیت و تلاش» تفسیر می‌کنند؛ همان ‎گونه که برخى تصویر نادرست دیگرى از آن ارائه داده و آن را به «تسلیم شدن در مقابل هر ظلم و ستمى» معنى کرده‎اند!


اما صبرى که جایگاه خاص و ویژه آن در بحث قبل گذشت، هیچ‎یک از این تفسیرها را برنمی‎تابد. شاهد این مطلب آیه شریفه 250 سوره بقره است: «و هنگامی ‎که (طالوت و یاران بااستقامتش) در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا! پیمانه شکیبایى و استقامت را بر ما بریز و قدم‎های ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان».
اما صبرى که جایگاه خاص و ویژه آن در بحث قبل گذشت، هیچ‎یک از این تفسیرها را برنمی‎تابد. شاهد این مطلب آیه شریفه 250 سوره بقره است: «و هنگامی ‎که (طالوت و یاران بااستقامتش) در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا! پیمانه شکیبایى و استقامت را بر ما بریز و قدم‎های ما را ثابت بدار و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان».


همان‎ گونه که ملاحظه می‎کنید صبر در این آیه شریفه، نه به معنى خانه‎نشینی و رها کردن تلاش و فعالیت است و نه به معنى پذیرش ظلم و ستم، بلکه برعکس، طالوت و همراهانش از خداوند صبر و استقامت طلب می‎کنند تا در سایه تلاش و فعالیت و نبرد با خصم و مبارزه با ظلم و ستم، بر دشمن پیروز شوند و ظلم و ستم آن‎ها را قطع نمایند.
همان‎ گونه که ملاحظه می‌کنید صبر در این آیه شریفه، نه به معنى خانه‎نشینی و رها کردن تلاش و فعالیت است و نه به معنى پذیرش ظلم و ستم، بلکه برعکس، طالوت و همراهانش از خداوند صبر و استقامت طلب می‌کنند تا در سایه تلاش و فعالیت و نبرد با خصم و مبارزه با ظلم و ستم، بر دشمن پیروز شوند و ظلم و ستم آن‎ها را قطع نمایند.


البته صبر انواع و اقسامى دارد که آنچه در آیه شریفه به آن اشاره شد، یک نوع آن است. صبر در مقابل معصیت، صبر در مقابل طاعت و عبادت، صبر در مقابل شهوات، صبر در مقابل اموال حرام، صبر در مقابل پست و مقام، صبر در مقابل وسوسه‎های شیطان، صبر در مقابل هواى نفس و مانند آن از جمله انواع صبر است<ref>ر.ک: همان، ص253-254</ref>.
البته صبر انواع و اقسامى دارد که آنچه در آیه شریفه به آن اشاره شد، یک نوع آن است. صبر در مقابل معصیت، صبر در مقابل طاعت و عبادت، صبر در مقابل شهوات، صبر در مقابل اموال حرام، صبر در مقابل پست و مقام، صبر در مقابل وسوسه‎های شیطان، صبر در مقابل هواى نفس و مانند آن از جمله انواع صبر است<ref>ر.ک: همان، ص253-254</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش