پرش به محتوا

كتاب المعتمد في أصول‌الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
خط ۴۹: خط ۴۹:
وی در قسمتی از کتاب درباره دیصانیه می‎نویسد: اکثر عقایدشان با نظریات مانویان موافق است؛ فقط در برخی موارد با آنان مخالفند که از جمله این موارد است: اعتقاد به اینکه ظلمت، مرده و غیر حساس است و عالم و قادر نیست، بلکه راکد غیر متحرک است و افعالش به‎صورت طبعی از وی صادر می‌شود؛ [یعنی] علم و قدرت و حس و قصد و تحرک، فقط مختص به نور است. دلیل آنان در بیان این نکته این است که ظلمت ضد نور است و ازاین‎رو باید صفاتش نیز در تضاد با صفات نور باشد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] قول آنان را با توضیح مطلبی که سابقا بر آن استدلال کرده، ابطال می‌کند؛ وی می‎نویسد: سابقا بیان کردیم که ظلمت، فقدان (نبود) نور است در چیزهایی که پذیرای آن هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/584 ر.ک: همان، ص584]</ref>.
وی در قسمتی از کتاب درباره دیصانیه می‎نویسد: اکثر عقایدشان با نظریات مانویان موافق است؛ فقط در برخی موارد با آنان مخالفند که از جمله این موارد است: اعتقاد به اینکه ظلمت، مرده و غیر حساس است و عالم و قادر نیست، بلکه راکد غیر متحرک است و افعالش به‎صورت طبعی از وی صادر می‌شود؛ [یعنی] علم و قدرت و حس و قصد و تحرک، فقط مختص به نور است. دلیل آنان در بیان این نکته این است که ظلمت ضد نور است و ازاین‎رو باید صفاتش نیز در تضاد با صفات نور باشد. [[ملاحمي خوارزمي، محمود بن محمد|ابن ملاحمی]] قول آنان را با توضیح مطلبی که سابقا بر آن استدلال کرده، ابطال می‌کند؛ وی می‎نویسد: سابقا بیان کردیم که ظلمت، فقدان (نبود) نور است در چیزهایی که پذیرای آن هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/584 ر.ک: همان، ص584]</ref>.


وی درباره مرقیونیه نیز می‎نویسد: آنان معتقدند که خدای متعال حق است و کسی را یارای دفع و ابطال وی نیست. آنان همچنین معتقدند که شیطان نیز (بدون اینکه مخلوق خدا باشد) موجود است. پیروان مریقونیه معتقدند: در میان خدا و شیطان وجود ثالثی هست که از خدا پایین‎تر و از شیطان بالاتر است که در میان طبع سلیم انسانی به ودیعت نهاده شده است. شیطان و ظلمت بر آن می‌شورد و با آن می‎آمیزد و از این آمیزش، عالم پدیدار می‌شود. آمیزش شیطان با او به این دلیل است که از فعل او بهره ببرد، قبائحش را نیکو کند، مرگش را حیات بخشد و قساوتش را نرم کند. سپس، شیطان نیروها و دغدغه‎هایش را در عالم برپا می‎دارد تا به وسوسه بپردازد. از قوا و نیروهای او بروج دوازده‎گانه، ستارگان هفت‎گانه، خورشید و ماه و... هستند... هرچیز [زشتی] در دنیا، مانند حیوانات درنده‌ای که دیگران را شکار می‌کنند و می‎خورند و... از شیطان است و خدای بزرگ، آن را نیافریده است، بلکه خالقش شیطان رجس نجس است. نیروهای شیطان بر عالم تسلط یافته و وی به تدبیر در آن مشغول است. سازنده درختان مثمر و غیر مثمر اوست. اوست که زندگانی زمینیان را در فصل‎های چهارگانه ترتیب می‎بخشد..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/586 ر.ک: همان، ص586-587]</ref>.
وی درباره مرقیونیه نیز می‎نویسد: آنان معتقدند که خدای متعال حق است و کسی را یارای دفع و ابطال وی نیست. آنان همچنین معتقدند که شیطان نیز (بدون اینکه مخلوق خدا باشد) موجود است. پیروان مریقونیه معتقدند: در میان خدا و شیطان وجود ثالثی هست که از خدا پایین‎تر و از شیطان بالاتر است که در میان طبع سلیم انسانی به ودیعت نهاده شده است. شیطان و ظلمت بر آن می‌شورد و با آن می‎آمیزد و از این آمیزش، عالم پدیدار می‌شود. آمیزش شیطان با او به این دلیل است که از فعل او بهره ببرد، قبائحش را نیکو کند، مرگش را حیات بخشد و قساوتش را نرم کند. سپس، شیطان نیروها و دغدغه‎هایش را در عالم برپا می‎دارد تا به وسوسه بپردازد. از قوا و نیروهای او بروج دوازده‎گانه، ستارگان هفت‎گانه، خورشید و ماه و... هستند... هرچیز [زشتی] در دنیا، مانند حیوانات درنده‌ای که دیگران را شکار می‌کنند و می‌خورند و... از شیطان است و خدای بزرگ، آن را نیافریده است، بلکه خالقش شیطان رجس نجس است. نیروهای شیطان بر عالم تسلط یافته و وی به تدبیر در آن مشغول است. سازنده درختان مثمر و غیر مثمر اوست. اوست که زندگانی زمینیان را در فصل‎های چهارگانه ترتیب می‎بخشد..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19484/2/586 ر.ک: همان، ص586-587]</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش